English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lanugo U کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
herd book U نژادنامه برخی جانوران همچون گاو وخوک
id U مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
town fog U نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
by con. U مفهوم مخالف ان جنین میشود
abortionist کسی که موجب سقط جنین میشود
abortionists U کسی که موجب سقط جنین میشود
ghost U نشانگر دوم که در برخی برنامه ها استفاده میشود
ghosts U نشانگر دوم که در برخی برنامه ها استفاده میشود
it is of frequent U بسیار دیده میشود
defective U خطایی در دیسک سخت که داده روی برخی شیارها به درستی قابل خواندن نیست که میتواند ناشی از سطح دیسک آسیب دیده یا قرار گرفتن نامناسب نوک باشد
propylite U یکجور خاره اتش فشانی که در برخی کانهای سیم خیزیافت میشود
oestrual U در باب موقعی گفته میشود که جانوران فحل ایند
bird's eye views U منظرهای که از بلندی دیده میشود
bird's eye view U منظرهای که از بلندی دیده میشود
visually U آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
visual U آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
annunciator U ی که برای جلب توجه دیده یا شنیده میشود
visuals U آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
LSD U لیسرجیک اسید دی اتیل آمید [دارویی توهم زا که در برخی باعث بروز حال عرفانی میشود]
this word occurs in gulistan p U این واژه درهمه جای گلستان دیده میشود
fog dog U روشنایی کم که درهنگام مه گرفتگی نزدیک افق دیده میشود
phosphene U حلقههای روشنایی که ازفشردن تخم چشم دیده میشود
many U اعلام تعداد 8 یا بیشترهواپیمای دشمن دیده میشود در رهگیری هوایی
dual U دومسیر جداگانه ضبط صوت که در وسایل استریو دیده میشود
keloid or cheloid U یکجو ربرامدگی درپوست که درجای اسیب دیده پیدا میشود
iguanodon U سوسمار بزرگ گیاه خوار که اکنون بشکل سنگواره دیده میشود
addax U یکنوع بز کوهی که رنگ روشن دارد و در افریقاو سیبری دیده میشود
average clause U عبارتی که در بیمه نامه دریایی درج میشود و حاکی از ان است که برخی از کالاهااز شمول این خسارت خارج میباشد
rill erosion U این نوع فرسایش دراولین بسترفرسایش یافته بصورت جوی دیده میشود
lags U زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
lagged U زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
lag U زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
colony U گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند [زیست شناسی]
renumber U خصوصیت برخی زبانهای کامپیوتری که به برنامه نویس امکان اختصاص دادن مقدار جدید به همه یا برخی از شماره خط های برنامه میدهد
jaggies U لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی ایجاد میشود که به علت اندازه هر پیکس است و روی صفحه نمایش دیده نمیشود
viruses U هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
virus U هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
certificate of damage U تصدیق خسارت وارده بر کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده که از طرف مقامات بندرصادر میشود
Brontide U نوعی صدا [صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
postscripts U زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
postscript U زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
hyphens U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphen U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
anthrop U پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
anthropo U پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
artificial intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
anthropography U علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
lanose U کرکی
cottony U کرکی
tomentulose U کرکی
fluffy U کرکی
flannelette U کرکی
fuzzy U کرکی
flocculent U کرکی
shagginess U کرکی
flocculous U کرکی
flocky U کرکی
villous U کرکی
villiform U کرکی
fuzziest U کرکی
fuzzier U کرکی
plumy U شبیه پر کرکی
downiness U حالت کرکی
fluffiness U خاصیت کرکی
woolie U عرق گیر کرکی
wooly U عرق گیر کرکی
feelings indigenous to man U احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
villiform U دارای ریشههای کرکی و مخملی
aborticide U دوای جنین کش دوای سقط جنین
fuzz U ریش تازه جوان کرکی شدن
flocculose U مانند دسته پشم بهم چسبیده کرکی
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
certain U برخی
several U برخی از
cretain U برخی
some U برخی
chrysalis U جنین
fetus U جنین
afterbirth U جنین
germs U جنین
germ U جنین
chrysalises U جنین
foetus U جنین
fetuses U جنین
foetuses U جنین
embryos U جنین
embryo U جنین
scundine quid U از برخی جهات
fetal U وابسته به جنین
feticide U سقط جنین
feticide U کشتن جنین
foeticide U جنین کشی
aborticide U جنین کشی
foeticide U اسقاط جنین
foaticide U سقط جنین
wheatgerm U جنین گندم
foaticide U جنین کشی
aborsement U سقط جنین
abortment U سقط جنین
implacental U بی جفت جنین
miscarriages U سقط جنین
ecbolic U جنین انداز
embryogen U پیدایش جنین
abortion سقط جنین
miscarriage U سقط جنین
foetation U تشکیل جنین
abortion U اسقاط جنین
to have a miscarriage U جنین افگندن
blood money of an unborn child U دیه جنین
embryogen U تشکیل جنین
embryogeny U پیدایش جنین
mola U جنین کاذب
abortive foatus U جنین ساقط
secundine U جفت جنین
miscarried U جنین ساقط
abortions U اسقاط جنین
embryogeny U تشکیل جنین
abortions U سقط جنین
attribute U در برخی سیستم عامل ها
source U خصوصیت برخی bridge ها که
attributes U در برخی سیستم عامل ها
attributing U در برخی سیستم عامل ها
On certain considerations . U طبق برخی ملاحظات
placental U وابسته به جفت جنین
malposition U جابجا شدگی جنین
malposition U حالت غیرطبیعی جنین
mesoblast U میان پوست جنین
hypoblast U غشاء داخلی جنین
abortive foetus U جنین سقط شده
abortionists U سقط جنین کننده
placentas U جفت جنین مشیمه
placenta U جفت جنین مشیمه
chorion U پرده بیرونی جنین
chorion U مشیمه خارجی جنین
embryotomy U تشریح جنین درزهدان
abortionist U سقط جنین کننده
abortive medicines U ادویه مسقط جنین
aplacental U فاقد جفت جنین
ARQ U قابل استفاده در برخی مودم ها
glue sniffing U بو کردن برخی از انواع چسب
O.K. U در برخی سیستم ها به کار می رود
faunology U جانوران
fuzz U ریش ریش شدن کرکی کردن
mesoblast U لایه جرثومه میانی جنین
miscarriage U سقط جنین غیر عمدی
amnion U مشیمه پردهء دور جنین
yolk sac U کیسه زرده دورتادور جنین
eventration U جنین بی شکم یابی روده
miscarriages U سقط جنین غیر عمدی
placentation U پیوستگی جفت جنین بدیوارزهدان
embryos U جنین کمتر از هشت هفته
embryo U جنین کمتر از هشت هفته
landgravine U لقب برخی از شاهزادگان المانی است
podesta U رئیس شهرداری در برخی شهرهای ایتالیا
Some friends who shall be nameless. U برخی از دوستان که اسمشان رانمی برم
lights U ریه جانوران
bimana U جانوران دودست
animal kingdom U جهان جانوران
menageries U نمایشگاه جانوران
acephali U جانوران بیسر
menagerie U نمایشگاه جانوران
animalist U پیکرنمای جانوران
zooplankton U جانوران شناور
animality U زندگی جانوران
arachnida U جانوران عنکبوتی
faunistic U وابسته به جانوران
animals kingdom U جهان جانوران
implacentalia U جانوران بی جفت
invertebrata U جانوران بی مهره
faunae U مربوط به جانوران
faunis U الهه جانوران
zoodvnamics U فیزیولوژی جانوران
kit U بچه جانوران
kits U بچه جانوران
vermin U جانوران موذی
halobiont U جانوران اب شور
herbivora U جانوران علفخوار
conceptions U لقاح تخم وشروع رشد جنین
conception U لقاح تخم وشروع رشد جنین
teratology U مبحث شناسایی جنین ناقص الخلقه
foetus U جنین بیش از هشت هفته حمل
foetuses U جنین بیش از هشت هفته حمل
embryoctony U ازمیان بردن یافاسدکردن جنین درزهدان
fetuses U جنین بیش از هشت هفته حمل
blasetocyst U جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
Brits U نوزاد شاه ماهی و برخی ماهیهای دیگر
Brit U نوزاد شاه ماهی و برخی ماهیهای دیگر
oestrum U شهوت ومستی جانوران
instincts U هوش طبیعی جانوران
zootaxy U طبقه بندی جانوران
biosystematic U رده بندی جانوران
clawing U سرپنجه جانوران ناخن
to water [horses, cattle, etc.] U آب دادن [به جانوران بومی]
king of beasts U پادشان جانوران :شیر
pachyder mata U جانوران پوست کلفت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com