English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
calash U کروک درشکه نوعی روسری یا باشلق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hooded U باشلق مانند کروک دار
hoods U کروک درشکه
hood U کروک درشکه
buckboard U درشکه بدون کروک
stanhope U درشکه چهارچرخه بدون کروک وسبک
anoraks U نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
anorak U نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
caul U نوعی روسری مشبک توری
calash U نوعی درشکه
barouche U نوعی درشکه چهارچرخه
buggy U نوعی درشکه سبک یک اسبه حشره دار
buggies U نوعی درشکه سبک یک اسبه حشره دار
caroche U نوعی کالسکه یادرشکه درشکه سواری کردن
hackney coach U کالسکه یا درشکه کرایه درشکه چهارچرخه ودو اسبه
phaethon U درشکه سوار درشکه چی
phaeton U درشکه سوار درشکه چی
top U کروک
top boot U کروک اتومبیل
parkas U باشلق
canopy U کروک اتومبیل سایبان گذاشتن
canopies U کروک اتومبیل سایبان گذاشتن
hooded U باشلق دار
cowled U باشلق دار
capuche U باشلق یا کلاه شنل
capuchin U راهب باشلق پوش
hoods U باشلق یا کلاه مخصوص کشیشان
chasuble U لباده باشلق دار بلند
hood U باشلق یا کلاه مخصوص کشیشان
capuchin U جامه باشلق دار زنانه
grego U جامه کوتاه باشلق دارازپارچههای کلفت
hood U روسری
head band U روسری
scarf U روسری
headscarf U روسری
hoods U روسری
head dress U روسری
scarfs U روسری
head gear U روسری
headgear U روسری
head tire U روسری
faille U روسری خانم ها
headdress U روسری زنانه
kerchief U روسری دستمال سر
head-dresses U روسری زنانه
kerchiefed or chift U روسری دار
kerchiefs U روسری دستمال سر
headdresses U روسری زنانه
kerchief U زن روسری پوش
kerchiefs U زن روسری پوش
mantilla U یک جور روسری زنانه
scapular U عبای کوتاه شانه پوش ردای بی استین باشلق دار کتفی
wimple U روسری زنان قرون وسطی چرخ
barbe U شال گردن یا روسری دندانهای ریز
peplos U یکجور روسری زنانه دریونان باستان
tulle U پارچه توری ابریشمی نازک مخصوص روسری ولباس زنانه
fire bee U نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
four wheeler U درشکه
gharry U درشکه
hackie U درشکه چی
droshky درشکه
coachman U درشکه چی
phaethon U درشکه
speedway U درشکه رو
phaeton U درشکه
carriageable U درشکه رو
coachmen U درشکه چی
sidecar U درشکه چهارچرخه
perambulators U درشکه بچگانه
cabriolet U درشکه دوچرخه
hansom U درشکه دوچرخه
hansoms U درشکه دوچرخه
sidecars U درشکه چهارچرخه
coach park U مکانپارکینگاتوبوسو درشکه
perambulator U درشکه بچگانه
cabstand U ایستگاه درشکه
to keep a carriage U درشکه داشتن
carriage road U راه درشکه رو
sleighs U درشکه سورتمه
dash board U گل گیر درشکه
horseless carriage U درشکه بی اسب
hackney carriage U درشکه کرایهای
tandem U درشکه دو نفری
there is a p in the carriage U درشکه مسافردارد
hacks U درشکه کرایه
hacked U درشکه کرایه
hack U درشکه کرایه
sleigh U درشکه سورتمه
carriage and four U درشکه چهاراسبه
coach house U درشکه خانه
garriage and paie U درشکه دواسبه
tandems U درشکه دو نفری
hach U درشکه کرایهای زحمت
shay U درشکه دوچرخه دونفره
curricle U درشکه دوچرخهای سبک
shandradan U درشکه تک اسبه قدیمی
Tonga U تانگا درشکه هندی
troika U ارابه یا درشکه سه اسبه
carriole U درشکه سبک تک اسبه
clarence U درشکه چهارچرخه پوشیده
hackney man U راننده درشکه کرایهای
shandrydan U درشکه تک اسبه قدیمی
coachload U افراد سوار بر درشکه
hackman U راننده درشکه کرایهای
bassinet U درشکه دستی بچگانه
bittersweet U نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
gigman U کسیکه درشکه تک اسبه دارد
fiacre U کالسکه یا درشکه چهارچرخه کرایه
hackney U درشکه کرایه اسب کرایبه
gig U درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
gigs U درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
tarantass U درشکه بی فنروچهار چرخه روسی
tilbury U درشکه روباز سبک دوچرخه
fly man U راننده درشکه تک اسبه کرایهای
cariole U درشکه یا کالسکه سبک و کوچک یک اسبه
carryall U درشکه یک اسبه وچهارچرخه چنته یا خورجین
carry all U درشکه یک اسبه وچهارچرخه چنته یا خورجین
kicking strap U تسمهای که اسب درشکه راازجفتک زدن بازمیدارد
sleigh U درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
sleighs U درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
asses' ears U نوعی گوشه [نوعی شاخه]
coach dog U یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
jinriki U درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
jinrikisha U درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
check string U ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
jigger U درشکه یک اسبه گاری تک اسبه
a kind [of] U نوعی [از]
fellow feeling U حس هم نوعی
some kind [of] U یک نوعی [از]
typical U نوعی
generic U نوعی
bulldog U نوعی سگ بزرگ
airedale U نوعی سگ خرمایی
stock saddle U نوعی زین
bandore U نوعی سه تار
bandora U نوعی سه تار
crapped U نوعی قمار
crapping U نوعی قمار
crap U نوعی قمار
tweed U نوعی فاستونی
saint bernard U نوعی سگ بزرگ
catatonia U نوعی جنون
taffy U نوعی اب نبات
cutters U نوعی کرجی
cutter U نوعی کرجی
broccoli U نوعی گل کلم
brocoli U نوعی گل کلم
bulldogs U نوعی سگ بزرگ
cocker spaniels U نوعی سگ پاکوتاه
cocker spaniel U نوعی سگ پاکوتاه
auks U نوعی پنگوئن
clove hitch U نوعی گره
auk U نوعی پنگوئن
acaleph U نوعی صدف
aerocommander U نوعی هواپیما
near leg pickup and turnover U نوعی کنده رو
pecker U نوعی کلنگ
albacore U نوعی زیردریایی
another guess U نوعی دیگر
some kind of sickness U یک نوعی از بیماری
greyhound U نوعی تازی
type tests U ازمایشهای نوعی
phylogenesis U پدیدایی نوعی
bowknot U نوعی گره
orthographic U نوعی طرح
cane brake U نوعی ازعلف
camphor oil U نوعی روغن
calvados U نوعی عرق
bills U نوعی شمشیرپهن
patent anchor U نوعی لنگر
bill U نوعی شمشیرپهن
greyhounds U نوعی تازی
charade U نوعی بازی
peanoforte U نوعی پیانو
tipping U نوعی اسکی
tip U نوعی اسکی
cowry U نوعی کس گربه
charade U نوعی معما
cowrie U نوعی کس گربه
mixers U نوعی خط دفاعی
mixer U نوعی خط دفاعی
plylogeny U پدیدایی نوعی
typical sample U نمونه نوعی
rutabaga U نوعی کلم
rear crotch and near arm U نوعی کنده رو
ragweed U نوعی ابروسیا
poniter U نوعی سگ شکار ی
blintz U نوعی شیرینی
blintze U نوعی شیرینی
plug key نوعی کلید
colts U نوعی طپانچه
colt U نوعی طپانچه
cutlasses U نوعی قمه
cutlass U نوعی قمه
pitchblende U نوعی اورانیت
blocking capacitor U نوعی خازن
blood knot U نوعی گره
slip joint pliers نوعی انبردست
bodkin U نوعی جوالدوز
cowries U نوعی کس گربه
cole U نوعی کلم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com