English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 35 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
scolex U کرم کدو درحالت جنینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
walras law U براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
embryonic U جنینی
foetal U جنینی
in re U درحالت
germinal U جنینی
fetal U جنینی
foetuses U جنینی
foetus U جنینی
fetuses U جنینی
subconscious U درحالت ناخوداگاهی
lanugo U کرک جنینی
mantle layer U غشاء جنینی مخ
polyembryony U چند جنینی
embryonic membrane U غشاء جنینی
anticipative U درحالت انتظار
subconsciously U درحالت ناخوداگاهی
stationary state U تعادل درحالت سکون
somnolent U درحالت خواب وبیدار
polyembryony U موجود چند جنینی
passiveness U فعل درحالت مجهول
nominative indepdent U اسمی که درحالت نداواقع شود
cackles U صدای مرغ درحالت تخم گذاری
teratoma U تومور متشکله از انساج مختلف جنینی
acrogamy U جایگیری تخم درانتهای کیسهء جنینی
tenterhooks <idiom> U درحالت معلق یا کش دادن به دلیل نا معلومی
cackle U صدای مرغ درحالت تخم گذاری
cackling U صدای مرغ درحالت تخم گذاری
cackled U صدای مرغ درحالت تخم گذاری
In a state of despair(anxiety,etc). U درحالت یأس ونومیدی (تشویش وغیره )
mesmeric U مربوط بخواب مصنوعی درحالت خواب مغناطیسی گیرنده
aerostatics U علمی که درمورد گازها درحالت سکون و تعادل بحث میکند
home row U ردیفی از کلیدها روی صفحه کلید که انگشتان شخص درحالت عادی روی انها قرارمی گیرد
abortifacient U سقط جنین کننده سقط جنینی
embryonic layer U غشاء جنینی غشاء سلولی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com