English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 63 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
cream U کرم، خامه، سرشیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
creamed U سرشیر
top milk U سرشیر
creaming U سرشیر
butterfat U سرشیر
cream U سرشیر
creams U سرشیر
creamed U هر چیزی شبیه سرشیر
creams U هر چیزی شبیه سرشیر
cream U هر چیزی شبیه سرشیر
creaming U هر چیزی شبیه سرشیر
creams U کرم رنگ سرشیر بستن
creaming U کرم رنگ سرشیر بستن
creamed U کرم رنگ سرشیر بستن
cream U کرم رنگ سرشیر بستن
chimaera U جانوری که سرشیر وبدن ببرودم مار داشته است
chimera U جانوری که سرشیر وبدن ببرودم مار داشته است
chimeras U جانوری که سرشیر وبدن ببرودم مار داشته است
sleave silk U خامه
raw silk U خامه
raw cream U خامه
cinnamon per U خامه پر
styloipodium U ته خامه
with cream U با خامه
floss silk U خامه
slabs U برامه خامه
silk pile U خامه ابریشمی
pens U خامه نوشتن
pile U خامه فرش
sour cream U خامه ترش
remex U ساقه پر خامه پر
sleave U ابریشم خامه
with single cream U با کرم یا خامه کم
bale of pile U عدل خامه
creaminess U خامه داری
creamer U خامه گیر
cream separator U خامه گیر
slab U برامه خامه
pen U خامه نوشتن
penned U خامه نوشتن
penning U خامه نوشتن
skimmed U شیر خامه گرفته
with double cream U با کرم یا خامه زیاد
skim U شیر خامه گرفته
skims U شیر خامه گرفته
skimmed milk U شیر بدون خامه
styles U خامه سبک نگارش
hard sauce U مخلوطی از خامه وشکروچاشنی
styling U خامه سبک نگارش
styled U خامه سبک نگارش
separator U الت خامه گیری
style U خامه سبک نگارش
styloipodium U ته خامه گیاهان خانواده هویج
The cream wont keep tI'll tomorrow . U خامه تا فردا خراب می شود
skim U سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skimmed U سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skims U سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
cream cheese U پنیری که با شیر خامه دارتهیه شود
mousses U خامه زده که شیرینی بان سردمی کنندیا افسرده شود
mousse U خامه زده که شیرینی بان سردمی کنندیا افسرده شود
hook knife U چاقوی قلاب شکل [جهت گره زدن خامه ها در روش ترکی بافت]
unspun pile U [خامه و پرز کم تاب یا بدون تاب]
eclair U شیرینی خامه دار و بستنی دار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com