Total search result: 201 (18 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
dead freight U |
کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
dead rent U |
اجاره بهایی که در صورت عدم استفاده از عین مستاجره نیز باید پرداخت شود |
 |
 |
shareware U |
نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد. |
 |
 |
dead carriage U |
کرایه باربری جهت فرفیت استفاده نشده |
 |
 |
collective goods U |
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود |
 |
 |
hire purchase U |
کرایه چیزی به این ترتیب که کرایه کننده با پرداخت یک عده اقساط مالک ان شی بشود |
 |
 |
third party lease U |
توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد |
 |
 |
lease U |
استفاده از قطعه در زمانی و پرداخت قیمت |
 |
 |
leases U |
استفاده از قطعه در زمانی و پرداخت قیمت |
 |
 |
piracy U |
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره |
 |
 |
royalties U |
پولی که در مقابل استفاده از اختراع به صاحب ان پرداخت میگردد |
 |
 |
royalty U |
پولی که در مقابل استفاده از اختراع به صاحب ان پرداخت میگردد |
 |
 |
wharfage U |
وجهی که برای استفاده ازبارانداز پرداخت میشود حق باراندازی |
 |
 |
re issuable notes U |
اوراق بهادار در وجه حامل که پس از یک بار پرداخت دوباره قابل استفاده هستند |
 |
 |
dead time U |
زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود |
 |
 |
vertical U |
نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی |
 |
 |
freed U |
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است . |
 |
 |
free U |
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است . |
 |
 |
freeing U |
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است . |
 |
 |
frees U |
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است . |
 |
 |
idle U |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
 |
 |
idled U |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
 |
 |
idles U |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
 |
 |
idlest U |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
 |
 |
capacity U |
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است |
 |
 |
capacities U |
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است |
 |
 |
bitmap U |
معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و... |
 |
 |
fourth generation computers U |
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند |
 |
 |
language U |
زبان برنامه نویسی که از نشانه هایی استفاده میکند تا دستورات ای که باید به کد ماشین تبدیل شوند را کد کند |
 |
 |
languages U |
زبان برنامه نویسی که از نشانه هایی استفاده میکند تا دستورات ای که باید به کد ماشین تبدیل شوند را کد کند |
 |
 |
quads U |
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند |
 |
 |
quad U |
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند |
 |
 |
composite demand U |
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی |
 |
 |
freeware U |
نرم افزاری که در دامنه عمومی قرار دارد و هر کسی بدون پرداخت میتواند از آن استفاده کند |
 |
 |
band U |
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند |
 |
 |
bands U |
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند |
 |
 |
bridge U |
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد |
 |
 |
navigation U |
هدایت کشتی یاهواپیما حرکت در روی زمین با استفاده از قطب نما |
 |
 |
bridges U |
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد |
 |
 |
ballast U |
وزنه یاباری که جهت تعادل کشتی یاهواپیما ازان استفاده میشود |
 |
 |
bridged U |
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد |
 |
 |
ieee U |
که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود |
 |
 |
duplex U |
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود |
 |
 |
exerciser U |
وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید |
 |
 |
joint tenants U |
در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد |
 |
 |
duplexes U |
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود |
 |
 |
common use U |
مورد استفاده عمومی استفاده مشترک |
 |
 |
electronic U |
سیستم خرید از خانه با استفاده از کاتالوگهای کامپیوتری و پرداخت با کارت اعتباری همگی توسط ترمینال کامپیوتر خانگی |
 |
 |
PPP U |
که معمولا برای ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه Tcp/Ip استفاده میشود |
 |
 |
wimps U |
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند |
 |
 |
wimp U |
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند |
 |
 |
shift U |
روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز |
 |
 |
shifts U |
روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز |
 |
 |
shifted U |
روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز |
 |
 |
transaction U |
رکورد حاوی داده جدید که برای بهنگام سازی رکورد اصلی باید استفاده شود |
 |
 |
Hamming code U |
سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود |
 |
 |
defect skipping U |
روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است |
 |
 |
addressing U |
روش آدرس دهی که آدرس محل ذخیره سازی در دستورالعمل محلی است که باید استفاده شود |
 |
 |
robotics U |
علم دستگاههای خودکار قسمتی از هوش مصنوعی درارتباط با روبوت علم طراحی و استفاده از روبوت |
 |
 |
solenoid sweep U |
پاک کردن مین با استفاده ازقدرت سیم پیچی مغناطیسی مین روبی با استفاده ازسلونوئید |
 |
 |
stacked U |
ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود |
 |
 |
stacks U |
ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود |
 |
 |
stack U |
ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود |
 |
 |
retaining fee U |
وجهی که بطور مستمرپرداخت به وکیل پرداخت شودتا از خدمات حقوقی اومستمرا" استفاده شود یا اورا از قبول وکالت طرف مقابل بازدارند |
 |
 |
publish U |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
 |
 |
published U |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
 |
 |
publishes U |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
 |
 |
wire U |
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه |
 |
 |
wires U |
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه |
 |
 |
oases U |
یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد |
 |
 |
oasis U |
یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد |
 |
 |
back freigt U |
پرداخت کرایه |
 |
 |
universal U |
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود |
 |
 |
quarterdecks U |
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره |
 |
 |
quarterdeck U |
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره |
 |
 |
reed U |
شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.] |
 |
 |
paperless U |
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند |
 |
 |
user freindly U |
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد |
 |
 |
advance freight U |
پیش پرداخت کرایه حمل |
 |
 |
carriage payed U |
کرایه حمل پرداخت شده |
 |
 |
restoration U |
احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.] |
 |
 |
stepped lines U |
خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.] |
 |
 |
scans U |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
 |
 |
scan U |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
 |
 |
scanned U |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
 |
 |
usages U |
استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن |
 |
 |
usage U |
استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن |
 |
 |
hollerith code U |
سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند |
 |
 |
TCP/IP U |
پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود |
 |
 |
part [ial] payment of a fine U |
پرداخت قسمتی از جریمه |
 |
 |
rebates U |
پرداخت قسمتی از بدهی |
 |
 |
rebate U |
پرداخت قسمتی از بدهی |
 |
 |
carrier U |
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت |
 |
 |
carriers U |
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت |
 |
 |
freight U |
کرایه کشتی |
 |
 |
An opportunist. A time -server. U |
آدم استفاده جو ( استفاده گر ) |
 |
 |
portage U |
کرایه فرفیت کشتی |
 |
 |
warp patterning U |
طراحی با تار [گاه با استفاده از تارهای رنگی و یا تارهای با ظرافت متفاوت از تار جهت بوجود آمدن جلوه های متفاوت در فرش استفاده می شود.] |
 |
 |
wireless network U |
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند |
 |
 |
freighter U |
کرایه کننده کشتی باری |
 |
 |
time charter U |
کرایه کردن موقت کشتی |
 |
 |
freighters U |
کرایه کننده کشتی باری |
 |
 |
dead carriage U |
کرایه حملی که پرداخت شده ولی استفادهای از ان به عمل نیامده |
 |
 |
dead freight U |
کرایه حملی که پرداخت شده ولی استفادهای از ان به عمل نیامده |
 |
 |
profiteers U |
استفاده چی بودن اهل استفاده زیاد بودن |
 |
 |
profiteer U |
استفاده چی بودن اهل استفاده زیاد بودن |
 |
 |
voyage charter U |
کرایه کشتی جهت سفری خاص |
 |
 |
microsoft U |
واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد |
 |
 |
freight U |
کرایه کشتی ارسال بار با هواپیما یاکشتی |
 |
 |
electronic U |
1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده |
 |
 |
public U |
آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی |
 |
 |
forwarding merchant U |
حق الزحمهای دریافت می دارد بدون انکه دروسیله حمل یا پرداخت کرایه شریک باشد |
 |
 |
fiber U |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
 |
 |
fibres U |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
 |
 |
fibre U |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
 |
 |
jute fiber U |
[الیاف کنف که از ساقه این گیاه تیه می شوند. در فرش های ماشینی از کنف بین تار و پود استفاده می شود و در بعضی از فرش های هندی و چینی آنرا با مخلوط پنبه در تار استفاده می کنند.] |
 |
 |
cable weft U |
پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند] |
 |
 |
appropriation U |
در CLتقاضانامه ایست که بستانکاربرای بدهکار می فرستد ودرخواست پرداخت قسمتی ازطلب خود را می نماید |
 |
 |
baltic exchange U |
بازار یاتالار بورسی در لندن که مربوط به کرایه کشتی ومعاملات مربوطه میباشد |
 |
 |
Soumak U |
بافت سوماک [سوماخ] [این روش بافت که نوعی از گلیم بافی است به سه صورت ساده، ضربیو برعکس بافته شده و در ابتدا و انتهای فرش استفاده می شود. این روش در بافت پارچه، کیسه، پتو و زیر انداز استفاده می شود.] |
 |
 |
Do I have to pay a supplement? U |
آیا من چیزی اضافه باید پرداخت کنم؟ |
 |
 |
current liabilities U |
بدهیهایی که باید در اینده نزدیک پرداخت شوند |
 |
 |
infra red link U |
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد |
 |
 |
You will have to pay duty on this. |
شما برای این باید گمرکی پرداخت کنید. |
 |
 |
exploits U |
از فرصت استفاده کردن استفاده از موفقیت کردن بهره کشی کردن اغتنام فرصت کردن |
 |
 |
exploit U |
از فرصت استفاده کردن استفاده از موفقیت کردن بهره کشی کردن اغتنام فرصت کردن |
 |
 |
exploiting U |
از فرصت استفاده کردن استفاده از موفقیت کردن بهره کشی کردن اغتنام فرصت کردن |
 |
 |
reserve U |
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد |
 |
 |
reserves U |
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد |
 |
 |
reserving U |
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد |
 |
 |
acrostolium U |
[قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.] |
 |
 |
docl pass U |
گواهی که پس از پرداخت هزینههای لنگرگاه به صاحب کشتی داده میشود |
 |
 |
bareboat charter U |
ضمانت نامه تضمین حرکت کشتی و پرداخت مخارج پرسنل ان |
 |
 |
use U |
استفاده |
 |
 |
misuser U |
سو استفاده از حق |
 |
 |
gainings U |
استفاده |
 |
 |
uses U |
استفاده |
 |
 |
utilization U |
استفاده |
 |
 |
usage U |
استفاده |
 |
 |
beneficiary U |
استفاده |
 |
 |
benefit U |
استفاده |
 |
 |
usages U |
استفاده |
 |
 |
profiteer U |
استفاده چی |
 |
 |
benefiting U |
استفاده |
 |
 |
acquisition U |
استفاده |
 |
 |
footwork U |
استفاده از پا |
 |
 |
benefited U |
استفاده |
 |
 |
acquisitions U |
استفاده |
 |
 |
beneficiaries U |
استفاده |
 |
 |
inutile U |
بی استفاده |
 |
 |
profiteers U |
استفاده چی |
 |
 |
operational U |
قابل استفاده |
 |
 |
handy [useful] <adj.> U |
قابل استفاده |
 |
 |
serviceable <adj.> U |
قابل استفاده |
 |
 |
obsolete U |
غیرقابل استفاده |
 |
 |
put-upon U |
استفاده کردن از |
 |
 |
buffer U |
استفاده از میانگیر |
 |
 |
cut down on <idiom> U |
استفاده کمترازچیزی |
 |
 |
cut back <idiom> U |
استفاده کمتر |
 |
 |
What is in it for me ? U |
برای من چه استفاده ای ؟ |
 |
 |
utilising U |
استفاده کردن از |
 |
 |
fingering U |
استفاده از انگشت |
 |
 |
graphically U |
با استفاده از تصاویر |
 |
 |
utilises U |
استفاده کردن از |
 |
 |
availability U |
قابلیت استفاده |
 |
 |
object oriented U |
استفاده میکند |
 |
 |
trial runs U |
استفاده ازمایشی |
 |
 |
utilised U |
استفاده کردن از |
 |
 |
put upon U |
استفاده کردن از |
 |
 |
tie up <idiom> U |
محدودیت استفاده |
 |
 |
use [of something] U |
استفاده [از چیزی] |
 |
 |
serviceable U |
قابل استفاده |
 |
 |
syphoning U |
استفاده از سیفون |
 |
 |
utilization U |
استفاده عملی |
 |
 |
practicals U |
قابل استفاده |
 |
 |
practical <adj.> U |
قابل استفاده |
 |
 |
unutilizable U |
غیرقابل استفاده |
 |
 |
unusable U |
غیرقابل استفاده |
 |
 |
use value U |
ارزش استفاده |
 |
 |
use by value U |
استفاده با ارزش |
 |
 |
use by name U |
استفاده بانام |
 |
 |
profitable U |
قابل استفاده |
 |
 |
allowable U |
قابل استفاده |
 |
 |
overlay technique U |
فن استفاده از کالک |
 |
 |
utilizes U |
استفاده کردن از |
 |
 |
usage U |
مورد استفاده |
 |
 |
misuse U |
سوء استفاده |
 |
 |
gravy U |
استفاده نا مشروع |
 |
 |
utilize U |
استفاده کردن از |
 |
 |
handier U |
قابل استفاده |
 |
 |
handiest U |
قابل استفاده |
 |
 |
handy <adj.> U |
قابل استفاده |
 |
 |
usages U |
مورد استفاده |
 |
 |
value in use U |
ارزش استفاده |
 |
 |
user cost U |
هزینه استفاده |
 |
 |
utilized U |
مورد استفاده |
 |
 |
utilizer U |
استفاده کننده |
 |
 |
tactile U |
استفاده از حس لامسه |
 |
 |
utilizing U |
استفاده کردن از |
 |
 |
abused U |
سوء استفاده |
 |
 |
procedures U |
طرق استفاده |
 |