English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
in mourning U کثیف سیاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
grimily U بطور سیاه و کثیف
Other Matches
basalt U نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
silhouette U نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouettes U نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
melanin U رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
crape U نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
sable U رنگ سیاه لباس سیاه
black hole U حفره سیاه چاله سیاه
black holes U حفره سیاه چاله سیاه
sables U رنگ سیاه لباس سیاه
bold face U طرح سیاه حرف سیاه
ethiops U سیاب سیاه جیوه سیاه
smutted whcat U گندم سیاه یا زنگ سیاه
lousy U کثیف
snotty U کثیف
mussy U کثیف
grimy U کثیف
amiss U بد کثیف
bedraggled U کثیف
soapless U کثیف
smeary U کثیف
squalid U کثیف
wild and woolly U کثیف
filthy U کثیف
filthiest U کثیف
filthier U کثیف
scabious U کثیف
scabione U کثیف
scabbiness U کثیف
bedrabbled U کثیف
dirtied U کثیف
mucky U کثیف
nasty U کثیف
dirty U کثیف
dirties U کثیف
dirtying U کثیف
dirtier U کثیف
sloppily U کثیف
sloppy U کثیف
dirtiest U کثیف
dauby U کثیف
smoochy U کثیف
draggy U کثیف
nastiest U کثیف
nasties U کثیف
nastier U کثیف
dirtiest U کثیف کردن
slubber U کثیف کردن
dirtying U کثیف کردن
sump U استخراب کثیف
soils U کثیف کردن
sumps U استخراب کثیف
soiling U کثیف کردن
smutch U لکه کثیف
grubbiest U کثیف شلخته
slub U کثیف کردن
grubby U کثیف شلخته
smutch U کثیف کردن
scall U سعفه کثیف
dirties U کثیف کردن
pigpen U جای کثیف
pigpens U جای کثیف
piggeries U جای کثیف
piggery U جای کثیف
slopping U ادم کثیف
slopped U ادم کثیف
pigsty U جای کثیف
sludge U کثیف شدن
slop U ادم کثیف
piggy wiggy U بچه کثیف
dirty U کثیف کردن
dirtied U کثیف کردن
dirtier U کثیف کردن
grubbier U کثیف شلخته
pigsties U جای کثیف
soil U کثیف کردن
besmear U کثیف کردن
bedraggle U کثیف کردن
to [make] muddy U کثیف کردن
splodge U کثیف کردن
splodges U کثیف کردن
buggering U کثیف وفاسد
impure U کثیف ناصاف
bugger U کثیف وفاسد
bemire U کثیف کردن
grotty U ارزان و کثیف
sordid U کثیف دون
messy U کثیف شلوغ
buggers U کثیف وفاسد
slum U محله کثیف
slums U محله کثیف
black body radiation U تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
contaminates U الوده یا کثیف کردن
contaminating U الوده یا کثیف کردن
contaminate U الوده یا کثیف کردن
ragamuffins U ادم کثیف و بی سر وپا
off-color <idiom> U بد مزه ،کثیف ،بیادب
contaminated U الوده یا کثیف کردن
slummer U ساکن محلات کثیف
ragamuffin U ادم کثیف و بی سر وپا
litterbugs U آدم کثیف وآشغال پاش
sludge U جای کثیف ولجن الود
draggle tail U دارای دامن کثیف والوده
litterbug U آدم کثیف وآشغال پاش
How dirty the house is ! U چقدر خانه کثیف است
sculleries U جای شستن فروف کثیف اشپزخانه
scullery U جای شستن فروف کثیف اشپزخانه
Dont be upset . Dont lose your temper . Keep calm(cool). U خونت را کثیف نکن ( خونسرد باش )
paper white monitor U صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
patina U [جرم، کبره و کثیف شدن الیاف پشم در اثر مرور زمان]
establishing U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
establishes U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
establish U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
slob U ادم نامرتب وکثیف ادم کثیف وژولیده
slobs U ادم نامرتب وکثیف ادم کثیف وژولیده
gunk U ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
bogs U سیاه اب
quagmires U سیاه اب
quagmire U سیاه اب
bog U سیاه اب
sooty U سیاه
jetties U سیاه
jetty U سیاه
swamp U سیاه اب
mossy U سیاه اب
marsh U سیاه اب
dogwood U سیاه ال
swamping U سیاه اب
marshes U سیاه اب
ebon U سیاه
swamped U سیاه اب
Negro U سیاه
jet-black U سیاه سیاه
Negroes U سیاه
blacker U سیاه
glaucoma U اب سیاه
pitchy U سیاه
black U سیاه
sad coloured U سیاه
blackest U سیاه
pitch dark U سیاه
night black U سیاه
grimy U سیاه
swamps U سیاه اب
blacked U سیاه
blacks U سیاه
black ash U خاکستر سیاه
black cap U کلاه سیاه
fuel oil U نفت سیاه
black diamond U الماس سیاه
black eyed U سیاه چشم
begrime U سیاه کردن
black anneal U سیاه گداختن
black bile U صفرای سیاه
black body U جسم سیاه
black book U کتاب سیاه
blach hulled U سیاه پوست
bitumen macadam U ماکادام سیاه
biotite U میکای سیاه
black brittleness U شکستگی سیاه
black brittleness U ترک سیاه
black short U شکستگی سیاه
black finish U پوشش سیاه
black powder U باروت سیاه
black light U نور سیاه
black propaganda U تبلیغات سیاه
caraway U زیره سیاه
black sheet U ورق سیاه
achromatic U سیاه و سفید
hohlraum U جسم سیاه
black shortness U ترک سیاه
blackbody U جسم سیاه
blackamoor U سیاه زنگی
black wash U رنگ سیاه
black load U سرب سیاه
livers U جگر سیاه
black gang U غلام سیاه
black lead U سرب سیاه
black letter U حرف سیاه
black level U تراز سیاه
boldface U حروف سیاه
blackcock U باقرقره سیاه نر
blackcap U کاکل سیاه
black liqour U شربت سیاه
black list U لیست سیاه
black list U فهرست سیاه
aniline black U سیاه انیلینی
piper nigrum U فلفل سیاه
scoter U مرغابی سیاه
sealing coat U روکاری سیاه
substantia nigra U جسم سیاه
sycamine U توت سیاه
tamarack U سیاه کاج
the black race U نژاد سیاه
the black sea U دریای سیاه
black coffee U قهوه سیاه
to black out U سیاه کردن
schorl U کهربای سیاه
sadly dressed U سیاه پوش
sabled U سیاه پوش
platinum black U پلاتین سیاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com