English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
novel U کتاب داستان
novels U کتاب داستان
storybook U کتاب داستان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
romance U کتاب رمان داستان عاشقانه
romances U کتاب رمان داستان عاشقانه
The moral point of this story is that… U مقصود از این کتاب داستان درواقع اینست که ...
Other Matches
capitulary U کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
this story is improbable U این داستان راست نمینماید این داستان بعید بنظر میرسد
deuteronomic U وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
reader U مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
caxton U کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
readers U مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
book of reference U کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
invisible hand U منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
tales U داستان
fable U داستان
fables U داستان
novella U داستان
tale U داستان
story U داستان
conte U داستان
marchen U داستان
anecdotage U داستان
apologue U داستان
storytellers U داستان سرا
novelet U داستان کوتاه
storyteller U داستان سرا
storybook U داستان نامه
underplot U داستان فرعی
to spin yarns U داستان ساختن
to invent stories U داستان ساختن
hero U پهلوان داستان
heroes U پهلوان داستان
make-up U داستان ساختگی
fairy tales U داستان جن و پری
flashback U بازگوی داستان
flashbacks U بازگوی داستان
fairy tale U داستان جن و پری
conte U داستان کوتاه
catastrophes U عاقبت داستان
fictionist U داستان نویس
hermitically U هلوان داستان
short stories U داستان کوتاه
short story داستان کوتاه
novelettes U داستان کوتاه
an interesting story U داستان با مزه
whodunit U داستان پلیسی
catastrophe U عاقبت داستان
narrative U داستان داستانسرایی
narratives U داستان داستانسرایی
episode U داستان فرعی
episodes U داستان فرعی
epitasis U حداعلای داستان
an iliad of woes U داستان بدبختبی
decameron U داستان نامه
parables U داستان اخلاقی
whodunits U داستان پلیسی
novelette U داستان کوتاه
fictions U داستان اختراع
narrators U گوینده داستان
whodunnits U داستان پلیسی
narration U داستان داستانسرایی
narrator U گوینده داستان
parable U داستان اخلاقی
in a narrative style U بسبک داستان
fiction U داستان اختراع
fictionalizes U بصورت داستان دراوردن
fictionalises U بصورت داستان دراوردن
fictionalising U داستان سرایی کردن
sob story <idiom> U داستان اشک آور
fictionalizes U داستان سرایی کردن
fictionalizing U بصورت داستان دراوردن
story U بصورت داستان در اوردن
fictionalized U داستان سرایی کردن
story U اشکوب داستان گفتن
fictionalises U داستان سرایی کردن
fictionalising U بصورت داستان دراوردن
fictionalised U داستان سرایی کردن
fictionalised U بصورت داستان دراوردن
fictionalize U بصورت داستان دراوردن
sob story U داستان گریه اور
sob stories U داستان گریه اور
fairy tales U داستان باور نکردنی
fictionalize U داستان سرایی کردن
fictionalized U بصورت داستان دراوردن
fictionalizing U داستان سرایی کردن
fairy tale U داستان باور نکردنی
cliff hanger U مطلب یا داستان جالب
cliff-hanger U مطلب یا داستان جالب
fictionize U داستان سرایی کردن
personage U شخصیت بازیگران داستان
invention of a false story U جعل داستان دروغی
cliff-hangers U مطلب یا داستان جالب
serialist U داستان نویس سریال
ruise U شایعات داستان ساختگی
novelize U بشکل داستان در اوردن
novelistic U وابسته به داستان و رمان
story recall test U ازمون یاداوری داستان
fictionize U بصورت داستان دراوردن
anecdotal evidence U شواهد داستان گونه
science fiction U داستان تخیلی علمی
personages U شخصیت بازیگران داستان
That's not so! U داستان اینطوری نیست!
donnee U موضوع داستان یا درام
catastrophical U مربوط به عاقبت داستان
characters U شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
yarn U الیاف داستان افسانه امیز
The scene of the nover is laid in scotland. U صحنه داستان دراسکاتلند است
yarns U الیاف داستان افسانه امیز
character U شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
make up U ساختمان یاحالت داستان ساختگی
make a picture story test آزمون داستان سازی مصور
to be back to square one <idiom> U دوباره به اول داستان رسیدن
What's behind all this? U معنی این داستان چه است؟
iliad U داستان حماسی منسوب به هومر
heroically U زنی که قهرمان داستان باشد
lay U تخم گذاردن داستان منظوم
lays U تخم گذاردن داستان منظوم
heroines U زنی که قهرمان داستان باشد
cartoon U تصویر مضحک داستان مصور
cartoons U تصویر مضحک داستان مصور
heroine U زنی که قهرمان داستان باشد
tract U داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
tracts U داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
pastorale U شعرویاموسیقی روستایی داستان شبانی
The moral of the story is that … U نتیجه اخلاقی این داستان اینست که ...
Her sad story moved us to tears. U داستان غم انگیزش همه ما را بگریه انداخت
That story is as old as the hills. U داستان خیلی طول و دراز است.
The whole story was faked up . U تمام داستان قلابی وساختگه بود
cock-and-bull story U داستان جعلی برای تعریف ازخود
cock-and-bull stories U داستان جعلی برای تعریف ازخود
cock and bull story U داستان جعلی برای تعریف ازخود
cycles U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycled U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycle U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
skald U شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
folktale U افسانههای قومی واجدادی داستان ملی
That's another story. U این داستان [قضیه] دیگری است.
this play does not stage well U این داستان خوب در نمایش در نمیاید
achilles اشیل یا اخلیوس قهرمان داستان ایلیاد هومر
subplot U داستان یا موضوع فرعی وتبعی رمان یانمایشنامه
rhapsodies U اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
pick wickian U شبیه پیکویک قهرمان داستان نگارش چارلز دیکنز
rhapsody U اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
sikt U قطعه خوش مزه داستان مضحک کاباره هاونمایشهای واریته
roman a clef U داستان واقعی که نام شخصیتهای ان بطور ناشناس برده شده
follow up U تعقیب کردن دنباله داستان را شرح دادن تماس با بیمارپس ازتشخیص یا درمان
Let me back up and explain how ... U به من اجازه بدهید از اول داستان در گذشته شروع بکنم و توضیح بدهم که چطور ...
agamemnon U اگاممنون پادشاه مایسنا که منازعهء او با اشیل مقدمهء داستان حماسی ایلیاد است
What followed was the usual recital of the wife and children he had to support. U سپس داستان منتج شد به بهانه مرسوم زن و بچه ها که او [مرد] باید از آنها حمایت بکند.
dramatic monologue U نوعی داستان نمایشی که دران یکنفر بتنهایی فاهر میشودوبا متکلم وحده است
bokk U کتاب
hexateuch U شش کتاب
i sold the book for rials 0 U کتاب را
letter writer U کتاب
that book U ان کتاب
booked U کتاب
text U کتاب
texts U کتاب
books U کتاب
book U کتاب
here is my book U کتاب من اینها
here is my book U اینست کتاب من
guide book U کتاب راهنما
fortunebook U کتاب فالگیری
formulary U کتاب نماز
many books U چندین کتاب
list of lights U کتاب چراغها
leviticus U کتاب لاویان
letter book U کتاب رونوشت
studious U کتاب خوان
corrigenda U غلطهای کتاب
nautical U خلبان کتاب
class book U کتاب کلاسی
catalog U کتاب فهرست
octateuch U هشت کتاب
by the book U ازروی کتاب
boookbinder U کتاب ساز
bookplate U برچسب کتاب
booker U کتاب دار
book review U انتقاد از کتاب
book one U کتاب نخست
deuteronomy U کتاب تثنیه
f. of books U عاشق کتاب
encyclopaedia U کتاب حاوی
enchiridion U کتاب کوچک
ecclesiastes U کتاب واعظ
ecclesiastes U کتاب جامعه
book og kings U کتاب پادشاهان
glossary U کتاب لغت
the holy U کتاب مقدس
that is my book U کتاب من است
that book U این کتاب
dictionary U کتاب لغت
text book U کتاب درسی
speller U کتاب املاء
songbook U کتاب سرود
wordbook U کتاب لغت
vademecum U کتاب درسی
lexicon [dictionary] U کتاب لغت
word book U کتاب لغت
comic books U کتاب کاریکاتور
comic book U کتاب کاریکاتور
casebooks U کتاب زایه
casebooks U کتاب موارد
casebook U کتاب زایه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com