Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ecclesiastes
U
کتاب جامعه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
european essembly
U
مجمع متشکل از اعضا منتخب پارلمانهای کشورهایی که در "جامعه نیروی اتمی اروپا" و"جامعه ذغالسنگ و فولاداروپا" و "جامعه اقتصادی اروپا" عضو هستند
capitulary
U
کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
socialism
U
جامعه گرایی جامعه داری اقتصادسوسیالیستی
deuteronomic
U
وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
caxton
U
کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
reader
U
مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
readers
U
مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
book of reference
U
کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
invisible hand
U
منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
societies
U
جامعه
universe
U
جامعه
polity
U
جامعه
socio-
U
جامعه
society
U
جامعه
community
U
جامعه
polities
U
جامعه
communities
U
جامعه
the body politic
U
جامعه
ecological community
U
جامعه
socialists
U
جامعه گرای
antisocial
U
جامعه ستیز
sociologist
U
جامعه شناس
inert society
U
جامعه بیهوده
atomistic society
U
جامعه ذرهای
nonliterate society
U
جامعه نانویسا
sociable
U
جامعه پذیر
moslem league
U
جامعه مسلمانان
sociological
U
جامعه شناختی
mass society
U
جامعه انبوهیده
social minded
U
در فکر جامعه
biocenose
U
جامعه زندگان
biocummunity
U
جامعه زندگان
affluent society
U
جامعه مصرفی
affluent society
U
جامعه رفاه
lower class
U
بی کلاس
[در جامعه]
peripheral community
U
جامعه پیرامونیperipeteia
preliterate society
U
جامعه نانویسا
primitive society
U
جامعه ابتدایی
subclass
U
بی کلاس
[در جامعه]
underclass
U
بی کلاس
[در جامعه]
sociology
U
جامعه شناسی
socialist
U
جامعه گرای
affluent society
U
جامعه مرفه
psychopathy
U
جامعه ستیزی
affluent society
U
جامعه ثروتمند
socialism
U
جامعه گرایی
biotic communtity
U
جامعه زندگان
integral calculvs
U
حساب جامعه
sociocentrism
U
جامعه- محوری
societies
U
جامعه اجتماع
sociogenic
U
جامعه زاد
sociometry
U
جامعه سنجی
sociopath
U
جامعه ستیز
sociopathy
U
جامعه ستیزی
finite population
U
جامعه محدود
classless society
U
جامعه بی طبقه
closed society
U
جامعه بسته
sociability
U
جامعه پذیری
transitory society
U
جامعه انتقالی
eruropean community
U
جامعه اروپایی
throwaway society
U
جامعه مسرف
statistical universe
U
جامعه اماری
dissocialization
U
جامعه گسلی
stimulus population
U
جامعه محرکها
society
U
جامعه اجتماع
psychopaths
U
جامعه ستیز
psychopath
U
جامعه ستیز
social desirability
U
جامعه پسندی
integral calculus
U
حساب جامعه
infinite population
U
جامعه نامحدود
sociality
U
جامعه جویی
parameter
U
اماره جامعه
social science
U
جامعه شناسی
league of nations
U
جامعه ملل
parameters
U
اماره جامعه
A classless society.
U
جامعه بی طبقه
the society is like a vortex
U
جامعه مانندگردابی است
lower class
U
طبقه پایین جامعه
bourgeois
<adj.>
U
عضوطبقه متوسط جامعه
sociological
U
وابسته به جامعه شناسی
subclass
U
طبقه پایین جامعه
sampling population
U
جامعه نمونه گیری
sociolinguistics
U
جامعه شناسی زبان
bourgeois
U
عضوطبقه متوسط جامعه
underclass
U
طبقه پایین جامعه
egalitarian society
U
جامعه تساوی طلب
Common Market
U
جامعه اقتصادی اروپا
psychopathic personality
U
شخصیت جامعه ستیز
pseudopsychopathic
U
جامعه ستیز کاذب
phytosociology
U
جامعه شناسی گیاهی
public mischief
U
جرم علیه جامعه
covenant of the league of nations
U
منشور جامعه ملل
holy office
U
جامعه راهبان ومومنین
european community competition rules
U
مقررات رقابت در جامعه اروپا
to seed a person to c.
U
کسیرا از جامعه بیرون کردن
to retire in to oneself
U
از جامعه کناره گیری کردن
socialists
U
جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
socialite
U
شخص طراز اول جامعه
socialites
U
شخص طراز اول جامعه
cover
U
پوشش مخفی
[جامعه شناسی]
blind
U
پوشش مخفی
[جامعه شناسی]
cover
U
مخفی گاه
[جامعه شناسی]
r.m.a. color code
U
علایم رنگی جامعه رادیوسازان
blind
U
مخفی گاه
[جامعه شناسی]
antisocial
U
مخل اجتماع دشمن جامعه
socialist
U
جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
sociometry
U
سنجش روابط افراد جامعه
to live at the expense of society
U
روی دوش جامعه زندگی
phalanstery
U
جامعه کوچک ومستقل اشتراکی
phalanstery
U
تقسیم جامعه باجزاء کوچک
e c s c (european coal & steel commissio
U
جامعه ذغالسنگ و فولاد اروپا
hero-worshipper
U
ستایش گر ساده لوح
[جامعه شناسی]
league
U
مجمع جامعه متحد کردن یا شدن
public good
U
کالایی که تولید ان به نفع جامعه باشد
public mischief
U
جرمی که مضر به حال جامعه باشد
misanthropist
U
کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
calculus
U
حساب جامعه و فاضله جامع و فاضل
leagues
U
مجمع جامعه متحد کردن یا شدن
to become acclimatized
U
[به اوضاع شخصی جدید]
خو گرفتن
[جامعه شناسی]
to acclimate
[American E]
to new circumstances
U
[به اوضاع شخصی جدید]
خو گرفتن
[جامعه شناسی]
to acclimatize/acclimatise
[British E]
yourself
U
[به اوضاع شخصی جدید]
خو گرفتن
[جامعه شناسی]
to acclimatize/acclimatise
[British E]
U
[به اوضاع شخصی جدید]
خو گرفتن
[جامعه شناسی]
debutant
U
دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
acculturate
نقل و انتقال دادن فرهنگ یک جامعه به جامعهء دیگر
demand factors
U
پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
ecosystem
U
بخشی از جامعه و بوم که تشکیل یک واحد فاعله درطبیعت بدهد
ecosystems
U
بخشی از جامعه و بوم که تشکیل یک واحد فاعله درطبیعت بدهد
debut
U
نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
greenbelt
U
کمربندی از کشتزارها و یاخیابانهای مشجر که یک جامعه راازجامعه دیگری جدامیسازد
canoness
U
زنی که درمیان جامعه مذهبی یادانشکدهای با سایراهل ان زندگی کند
debuts
U
نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
to ask somebody out
U
از کسی پرسیدن که آیا مایل است
[با شما]
بیرون برود
[جامعه شناسی]
Common Market
U
بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
intervener
U
در CL علت وروددعوی ثالث ممکن است نفع شخصی یا لزوم حفظ منافع جامعه باشد
scientific socialism
U
بررسی سوسیالیسم از طریق امار وارقام و شواهد و مدارک و برمبنای اصول اقتصاد و جامعه شناسی
unlawful assembly
U
در CL سه نفر یا بیشتر را گویند که به قصد ارتکاب اعمالی که مخل اسایش و امنیت جامعه است گرد هم ایند
collectivism
U
اعتقاد به این مسئله که جامعه باید به وسیله مساعی جمعی وهمکاری همه احاد ان اداره شود
association for computing machinery
U
بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
letter writer
U
کتاب
bokk
U
کتاب
i sold the book for rials 0
U
کتاب را
hexateuch
U
شش کتاب
that book
U
ان کتاب
book
U
کتاب
texts
U
کتاب
text
U
کتاب
booked
U
کتاب
books
U
کتاب
common nuisance
U
منظور عملی است که باعث اضرار جامعه به طور کلی شود و تاثیر ان متوجه فرد خاص نباشد
dictionary
U
کتاب لغت
leviticus
U
کتاب لاویان
missal
U
کتاب دعا
miaasl
U
کتاب نماز
mass book
U
کتاب نماز
margent
U
حاشیه کتاب
many books
U
چندین کتاب
list of lights
U
کتاب چراغها
missal
U
کتاب نماز
octateuch
U
هشت کتاب
encyclopaedia
U
کتاب حاوی
nautical
U
خلبان کتاب
ecclesiastes
U
کتاب واعظ
here is my book
U
کتاب من اینها
here is my book
U
اینست کتاب من
guide book
U
کتاب راهنما
enchiridion
U
کتاب کوچک
fortunebook
U
کتاب فالگیری
formulary
U
کتاب نماز
f. of books
U
عاشق کتاب
letter book
U
کتاب رونوشت
that book
U
این کتاب
casebooks
U
کتاب زایه
comic book
U
کتاب کاریکاتور
comic books
U
کتاب کاریکاتور
storybook
U
کتاب داستان
biblioklept
U
کتاب دزد
red book
U
کتاب سرخ
purview of a book
U
ویعت کتاب
glossary
U
کتاب لغت
lexicon
[dictionary]
U
کتاب لغت
word book
U
کتاب لغت
casebooks
U
کتاب موارد
casebook
U
کتاب زایه
casebook
U
کتاب موارد
text book
U
کتاب درسی
that is my book
U
کتاب من است
the holy
U
کتاب مقدس
speller
U
کتاب املاء
songbook
U
کتاب سرود
vademecum
U
کتاب درسی
vademecum
U
کتاب موردمراجعه
white book
U
کتاب سفید
word book
U
کتاب لغت
wordbook
U
کتاب لغت
your book
U
کتاب شما
book plate
U
برچسب کتاب
book plates
U
برچسب کتاب
wordbook
U
کتاب لغت
pepole of the book
U
اهل کتاب
paper stainer
U
کتاب نویس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com