English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 70 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
he presented abook to me U کتابی بمن پیشکشی کرد
he presented me with a book U کتابی بمن پیشکشی کرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gifts U پیشکشی
gift U پیشکشی
present U پیشکشی
presents U پیشکشی
presenting U پیشکشی
presented U پیشکشی
to pay in a U پیشکشی پرداختن
to reeeive in a U پیشکشی گرفتن
ex voto U هدیه یا پیشکشی
as a present U برسم پیشکشی
gratuitous issue U اماد پیشکشی
meat offering U پیشکشی اردی
meal offering U پیشکشی اردی
heave offering U پیشکشی ای که کاهن روی
floral tributes U گلی که بطور پیشکشی یاروی جنازهای نثارکنند
to give U پولی برای پیشکشی جمع اوری کردن
scribal U کتابی
literary U کتابی
bookish U کتابی
bookman U کتابی
literay U کتابی
by the book U کتابی
edition [ed.] [of a book] U چاپ [کتابی]
edition [ed.] [of a book] U ویرایش [کتابی]
the a of a book U خوانندگان کتابی
Duch arch U قوس کتابی
book learning U علم کتابی
credenza U قفسه یا جا کتابی
carpenter stopper U خفت کتابی
To bind a book. U کتابی را جلد کردن
when reading a book U در حال خواندن کتابی
delectus U کتابی که پارههای برگزیده
to inset a sheet in a book U برگی را در کتابی گذاشتن
flex x U خرج انفجار کتابی
bookplayer U شطرنج باز کتابی
book move U حرکت کتابی شطرنج
purview of a book U انچه کتابی فرامیگیرد
needle book U سوزن دان کتابی
versions U کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
with out book U برون سند کتابی ازبر
to wade through a book U بکندی وزحمت کتابی راخواندن
book draw U تساوی کتابی یا تئوریک شطرنج
i had never seen such a book U من هرگز چنین کتابی ندیده ام
the forthcoming book U کتابی که به زودی به فروشگاه می آید
to license a book U اجازه چاپ کتابی را دادن
version U کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
pedantry or pedantism U پیروی ازعلم کتابی یا قواعد نظری
interpolator U کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
scissors and paste U تالیف کتابی با برشهای کتابهای دیگر
to put any one through a book U کسیرا وادار بخواندن کتابی کردن
rubricator U کسیکه عنوانهای کتابی رابخط قرمز مینویسد
interleaf U برگ سفید که لای برگهای کتابی بگذارند
to read a book U کتابی را دوباره وسه باره خواندن یامرورکردن
booklore U علم کتابی معلومات ناشی از مطالعه کتاب
interleave U برگ سفید لای صفحات کتابی گذاشتن
sexto U کتابی که هر برگ انرا 6بارتاه زده باشند
accession number U نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
what not U قفسه گنجه طاقچه دار کتاب دان جا کتابی
to prefix a chapter to a book U فصلی بطور دیباچه یا مقدمه در جلو کتابی نوشتن
grangerism U ارایش کتابی باموادچاپی یاعکس هایی که ازکتابهای دیگرببرند
White Papers U کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
White Paper U کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
A to Z U کتابی حاوی اطلاعات مربوط به نقشه راههای یک شهر یا ناحیه مشخص
glossarist U کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
duodecimo U کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
twelvemo U کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
epitomist U شخصی که کتابی را خلاصه کند خلاصه نویس
blue book U کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com