Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
to bruise a part of the body
U
کبود شدن یک قسمت از بدن
[پزشکی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
livid
U
کبود
light blue
U
کبود
blue mud
U
گل کبود
navy blue
U
کبود
butt
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
asteria
U
یاقوت کبود
blue vitriol
U
کات کبود
bruised
U
کبود کردن
bluestone
U
کات کبود
bruise
U
کبود کردن
bruises
U
کبود کردن
bruising
U
کبود کردن
jaybird
U
زاغ کبود
black and blue
U
کبود و سیاه
jay
U
زاغ کبود
jays
U
زاغ کبود
gray
U
کبود سفید
cyanosis
U
رنج کبود
beryl
U
یاقوت کبود
sulphate of copper
U
زاج کبود
sapphire
U
صفیر کبود
sapphires
U
رنگ کبود
sapphire
U
یاقوت کبود
sapphires
U
صفیر کبود
roman vitriol
U
کات کبود
roman vitriol
U
زاج کبود
sapphire
U
رنگ کبود
sulphate of copper
U
کات کبود
the vault of heaven
U
گنبد کبود
blue or copper vitriol
U
کات کبود
blue or copper vitriol
U
زاج کبود
aquamarines
U
کبود فام
aquamarine
U
کبود فام
blue jay
U
زاغ کبود
sapphires
U
یاقوت کبود
ringtail
U
باز کبود ماده
star sapphire
U
یاقوت کبود درخشان
blueness
U
رنگ ابی یا کبود
livid
U
کبود شده کوفته
sapphirine
U
ساخته شده ازیاقوت کبود
quartersaw
U
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terne
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora
U
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terneplate
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
plank
U
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling
U
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone
U
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
base section
U
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing
U
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
He fell off his bike and bruised his knee.
U
او
[مرد]
از دوچرخه افتاد و زانویش کوفته
[کبود]
شد.
section
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
sections
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
fanfold
U
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
executing agency
U
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttled
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles
U
حمل کردن قسمت به قسمت
SOS
U
Sapphire On Silicon فرایند ساخت تراشههای مجتمع روی لایههای سیلیکان و یاقوت کبود
public relations officers
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachment
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
army nurse corps
U
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section
U
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
shuttles
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttle
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttled
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
parts per million
U
قسمت در میلیون قسمت
p.p.m
U
قسمت در یک میلیون قسمت
shuttles
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttle
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
throttling
U
عبور قسمت به قسمت
throttled
U
عبور قسمت به قسمت
throttle
U
عبور قسمت به قسمت
to sell in lots
U
قسمت قسمت فروختن
throttles
U
عبور قسمت به قسمت
forward overlap
U
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer
U
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
railway division
U
قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
division police petty officer
U
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
cellular unit
U
یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
skeg
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
plank
U
قسمت
internode
U
قسمت
in sections
U
قسمت قسمت
in part
U
در یک قسمت
ratios
U
قسمت
ratio
U
قسمت
arm
U
قسمت
it fell to my lot to go
U
قسمت
data division
U
قسمت
kismet
U
قسمت
party
U
قسمت
units
U
قسمت
unit
U
قسمت
pieces
U
قسمت
compartment
U
قسمت
instalments
U
قسمت
instalment
U
قسمت
percentage
U
قسمت
section
U
قسمت
caboodle
U
قسمت
compartmental
U
قسمت قسمت
feck
U
قسمت
sections
U
قسمت
batch
U
قسمت
batches
U
قسمت
head stall
U
قسمت سر
percentages
U
قسمت
piece
U
قسمت
installments
U
قسمت
snick
U
قسمت
divisions
U
قسمت
division
U
قسمت
departments
U
قسمت
department
U
قسمت
part
U
قسمت
canto
U
قسمت
cantos
U
قسمت
cross section of a gravity dam
U
قسمت
partition
U
قسمت
partitions
U
قسمت
segments
U
قسمت
component
U
قسمت
components
U
قسمت
grist
U
قسمت
rasher
U
قسمت
Corp
U
قسمت
dole
U
قسمت
sect
U
قسمت
underfoot
U
قسمت کف پا
detachment
U
قسمت
agencies
U
قسمت
detachments
U
قسمت
piecemeal
U
قسمت به قسمت
segment
U
قسمت
portions
U
قسمت
rashers
U
قسمت
agency
U
قسمت
compartments
U
قسمت
portion
U
قسمت
sects
U
قسمت
departments
U
قسمت هیئت
departments
U
قسمت شعبه
subsections
U
قسمت فرعی
foot
U
قسمت پایینی
interservice
U
داخل قسمت
hauling part
U
قسمت متحرک
foreparts
U
قسمت جلو
subsection
U
قسمت فرعی
patrol
U
قسمت گشتی
installation property
U
اموال قسمت
intelligence service
U
قسمت اطلاعات
intercommand
U
بین قسمت
flattest
U
قسمت پهن
activities
U
قسمت یکان
activity
U
قسمت یکان
flat
U
قسمت پهن
straightest
U
قسمت مستقیم
straighter
U
قسمت مستقیم
installation property
U
دارایی قسمت
department
U
قسمت شعبه
department
U
قسمت هیئت
patrolled
U
قسمت گشتی
patrolling
U
قسمت گشتی
headquarters detachment
U
قسمت قرارگاه
headquarters detachment
U
قسمت ارکان
hilted
U
قسمت عقبی
installation type
U
نوع قسمت
hypoderm
U
قسمت زیرجلد
patrols
U
قسمت گشتی
midst
U
قسمت وسط
straight
U
قسمت مستقیم
hauling part
U
قسمت کشنده
black body
U
قسمت خطرناک
sappers
U
قسمت مهندسی
prelude
U
قسمت مقدماتی
preludes
U
قسمت مقدماتی
concertina fold
U
یک قسمت به یک جهت
control section
U
قسمت کنترل
seen
U
قسمت سوم see
advance section
U
قسمت جلویی
crypto service
U
قسمت رمز
parcels
U
قسمت گره
parcel
U
قسمت گره
advance point
U
قسمت نوک
advance point
U
قسمت سر جلودار
cable block
U
قسمت کابل
sappers
U
قسمت حفاری
where
U
درکدام قسمت
better part
U
قسمت بیشتر
bachelor quarters
U
قسمت مجردی
ashi noko
U
قسمت داخلی کف پا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com