English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
pontiff U کاهن بزرگ
pontiffs U کاهن بزرگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
methuselah U " متوشالح " کاهن بزرگ یهود که بنابروایت کتاب مقدس 969 سال زندگی کرده
Other Matches
priestly U در خور کشیش یا کاهن مانند کشیش یا کاهن وابسته به کشیش یا کاهن
druid U کاهن
druids U کاهن
high priest U کاهن اعظم
electrodynamics U کاهن ربایی
priestliness U کاهن مابی
priestlike U کاهن وار
powwow U کاهن جادوگر
heave offering U پیشکشی ای که کاهن روی
flamen U کاهن معبد یکی ازخدایان
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
small U بزرگ نه
magacephalic U بزرگ سر
grossed U بزرگ
big U بزرگ
extra U بزرگ
extra- U بزرگ
extras U بزرگ
gates U در بزرگ
majuscular U بزرگ
majuscule U بزرگ
gate U در بزرگ
mightiest U بزرگ
grosser U بزرگ
vast U بزرگ
nonus U بزرگ
biggest U بزرگ
grossing U بزرگ
smallest U بزرگ نه
grossest U بزرگ
grosses U بزرگ
smaller U بزرگ نه
megapod U بزرگ پا
bigger U بزرگ
massively U بزرگ
macrocephalic U بزرگ سر
macro U بزرگ
adult U بزرگ
bulkier U بزرگ
bulkiest U بزرگ
bulky U بزرگ
bandog U سگ بزرگ
dignified U بزرگ
adults U بزرگ
full bottomed U بزرگ
egregious U بزرگ
decuman U بزرگ
canis major U سگ بزرگ
considerably large U بس بزرگ
canis majoris U سگ بزرگ
headmen U بزرگ
headman U بزرگ
long ton U تن بزرگ
mighty U بزرگ
eminent U بزرگ
great U بزرگ
great- U بزرگ
of a large size U بزرگ
large sized a U بزرگ
large sized U بزرگ
king size U بزرگ
greatest U بزرگ
majestic U بزرگ
immane U بزرگ
hugeous U بزرگ
massive U بزرگ
mightier U بزرگ
grave U بزرگ
major U بزرگ
majored U بزرگ
majoring U بزرگ
doyennes U زن بزرگ
doyenne U زن بزرگ
jumbos U بزرگ
jumbo U بزرگ
highs U بزرگ
vasty U بزرگ
graves U بزرگ
gravest U بزرگ
spankings U بزرگ
spanking U بزرگ
high U بزرگ
extensive U بزرگ
highest U بزرگ
swith U بزرگ
walloping U بزرگ
largest U بزرگ
paternal grandmother U نه نه بزرگ
stour U بزرگ
propylon U در بزرگ
larger U بزرگ
large U بزرگ
gross U بزرگ
voluminous U بزرگ
wallopings U بزرگ
swingeing U بزرگ
enormous U بزرگ
maximizes U بزرگ کردن
maximize U بزرگ کردن
maximising U بزرگ کردن
bass drum U طبل بزرگ
charles's wain U خرس بزرگ
archfiend U دیو بزرگ
enlarging U بزرگ کردن
maximized U بزرگ کردن
archduchess U دوشس بزرگ
archbshop U اسقف بزرگ
arch enemy U دشمن بزرگ
zoomed U بزرگ کردن
zooms U بزرگ کردن
swell U بزرگ شدن
maximizing U بزرگ کردن
mausoleum U ارامگاه بزرگ
mausoleums U ارامگاه بزرگ
arch fiend U دیو بزرگ
archenemy U دشمن بزرگ
aggrandise U بزرگ کردن
aggrandise U بزرگ شدن
aggrandize U بزرگ کردن
antrum U غار بزرگ
maximises U بزرگ کردن
maximised U بزرگ کردن
grandmothers U مادر بزرگ
grandmother U مادر بزرگ
magnifying U بزرگ کردن
bonefire U اتش بزرگ
magnify U بزرگ کردن
magnifies U بزرگ کردن
capital letter U حرف بزرگ
magnified U بزرگ کردن
bronchocele U بزرگ شدگی
big league U لیگ بزرگ
big bang U انفجار بزرگ
dilating U بزرگ کردن
archduke U دوک بزرگ
bollard U موت بزرگ
archpriest U کشیش بزرگ
argosy U کشتی بزرگ
avous U پدر بزرگ
grand father U پدر بزرگ
dilates U بزرگ کردن
dilate U بزرگ کردن
case knife U چاقوی بزرگ
bass fiddle U ویلن سل بزرگ
caldron U کتری بزرگ
zoom U بزرگ کردن
magnum opus U کار بزرگ
lumps U بزرگ شدن
heave U بزرگ کردن
heaved U بزرگ کردن
tankard U ابخوری بزرگ
hassan primus U حسن بزرگ
longbow U کمان بزرگ
longbows U کمان بزرگ
emporia U بازار بزرگ
emporium U بازار بزرگ
lumped U بزرگ شدن
lump U بزرگ شدن
viola U ویولن بزرگ
bollards U موت بزرگ
bonfires U اتش بزرگ
lofty U بلند بزرگ
bonfire U اتش بزرگ
grandest U بزرگ مهم
grander U بزرگ مهم
grand U بزرگ مهم
blundering U اشتباه بزرگ
hunk U تکه بزرگ
tankards U ابخوری بزرگ
emporiums U بازار بزرگ
cataclysm U سیل بزرگ
billowing U موج بزرگ اب
billowed U موج بزرگ اب
billow U موج بزرگ اب
distends U بزرگ کردن
distending U بزرگ کردن
distend U بزرگ کردن
paterfamilias U بزرگ خانواده
swells U بزرگ شدن
magnification U بزرگ نمایی
swelled U بزرگ شدن
billows U موج بزرگ اب
platters U بشقاب بزرگ
cataclysms U سیل بزرگ
blunder U اشتباه بزرگ
blundered U اشتباه بزرگ
blunders U اشتباه بزرگ
storing U مغازه بزرگ
store U مغازه بزرگ
whackings U خیلی بزرگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com