Total search result: 201 (12 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
synchronous computer U |
کامپیوتر همگام |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
minicomputer U |
کامپیوتر کوچک با محدوده دستوران و توان پردازش بیشتر از ریز کامپیوتر ولی غیرقابل مقایسه با سرعت و فرفیت ارسال داده کامپیوتر main frame |
 |
 |
upload U |
1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان . |
 |
 |
externals U |
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود |
 |
 |
external U |
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود |
 |
 |
concordant U |
همگام |
 |
 |
synchronous U |
همگام |
 |
 |
mini U |
کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست |
 |
 |
covariation U |
تغییر همگام |
 |
 |
mainlined U |
همگام بااکثریت |
 |
 |
mainlines U |
همگام بااکثریت |
 |
 |
mainlining U |
همگام بااکثریت |
 |
 |
resonances U |
حالت همگام |
 |
 |
resonance U |
حالت همگام |
 |
 |
synchronous circuit U |
مدار همگام |
 |
 |
running mate U |
اسب همگام |
 |
 |
running mates U |
اسب همگام |
 |
 |
async U |
غیر همگام |
 |
 |
sync character U |
کاراکتر همگام |
 |
 |
synchro U |
همگام ساز |
 |
 |
synchronizer U |
همگام کننده |
 |
 |
mainline U |
همگام بااکثریت |
 |
 |
synchronized U |
همگام شده |
 |
 |
parallelling U |
همگام قرینه |
 |
 |
parallelled U |
همگام قرینه |
 |
 |
synchronous transmission U |
مخابره همگام |
 |
 |
paralleling U |
همگام قرینه |
 |
 |
paralleled U |
همگام قرینه |
 |
 |
synchronous system U |
سیستم همگام |
 |
 |
synchronous operation U |
عمل همگام |
 |
 |
sync U |
کاراکتر همگام |
 |
 |
parallel U |
همگام قرینه |
 |
 |
synchronous machine U |
ماشین همگام |
 |
 |
synchronous device U |
دستگاه همگام |
 |
 |
parallels U |
همگام قرینه |
 |
 |
synchronous multiplexor U |
تسهیم کننده همگام |
 |
 |
tape synchronizer U |
همگام کننده نوار |
 |
 |
synchronous data link control U |
کنترل پیوند دادهای همگام |
 |
 |
synchronous time division multiplexing U |
تسهیم زمانی همگام یاهمزمان |
 |
 |
remote U |
نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد |
 |
 |
remoter U |
نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد |
 |
 |
remotest U |
نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد |
 |
 |
stdm U |
SynchronousTime-Devision تسهیم زمانی همگام ultiplexing |
 |
 |
clocks U |
سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند |
 |
 |
clock U |
باسهای مرتب برای زمان بیندی یا همگام کردن |
 |
 |
clock U |
سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند |
 |
 |
clocks U |
باسهای مرتب برای زمان بیندی یا همگام کردن |
 |
 |
clocks U |
مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند |
 |
 |
clock U |
مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند |
 |
 |
slaved U |
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود |
 |
 |
load module U |
یک برنامه کامپیوتر به شکلی که میتواند فورا" توسط کامپیوتر اجرا شود |
 |
 |
assembler U |
اسمبلی که کد ماشین را از یک کامپیوتر در حین اجرای کامپیوتر دیگر تولید ی کند |
 |
 |
literate U |
قادر به فهمیدن اصط لاحات مربوط به کامپیوتر و نحوه استفاده از کامپیوتر |
 |
 |
slaving U |
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود |
 |
 |
slave U |
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود |
 |
 |
slaves U |
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود |
 |
 |
downward U |
توانایی سیستم کامپیوتر پیچیده برای کار با یک کامپیوتر ساده |
 |
 |
interfacing U |
سخت افزار یا نرم افزاری که واسط بین دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و وسیله است |
 |
 |
processor U |
استفاده از چندین کامپیوتر کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی |
 |
 |
downsize U |
انتقال یک شرکت از یک سیستم کامپیوتر بر پایه کامپیوتر mainframe مرکزی به محیط شبکه . |
 |
 |
host computers U |
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر |
 |
 |
host computer U |
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر |
 |
 |
identification U |
حرف که بر کامپیوتر میزبان ارسال میشود تا ماهیت و محل کامپیوتر دور یا ترمینال مشخص شود |
 |
 |
identification U |
تابعی که توسط کامپیوتر میزبان استفاده میشود تا مافیت و مشخصات کامپیوتر یا کاربر را بیان کند. |
 |
 |
CTR U |
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترلی به کامپیوتر می فرستد |
 |
 |
naive user U |
شخصی که می خواهد کاری را با کامپیوتر انجام دهد امافاقد تجربه لازم برای برنامه نویسی با کامپیوتر میباشد |
 |
 |
preprocessor U |
کامپیوتر کوچک که برخی پردازشهای ابتدایی روی داده خام انجام میدهد پیش از ارسال آن به کامپیوتر اصلی |
 |
 |
outputs U |
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر |
 |
 |
output U |
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر |
 |
 |
layers U |
استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند |
 |
 |
reset key |
کلیدی روی یک صفحه کامپیوتر که معمولا برای برگرداندن قسمتهای یک کامپیوتر به حالت قبل از اجرا شدن برنامه بکار می رود |
 |
 |
layer U |
استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند |
 |
 |
infra red link U |
سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند |
 |
 |
computing U |
مربوط به کامپیوتر یا اجرا روی کامپیوتر ها |
 |
 |
number cruncher U |
کامپیوتر کاملا" عددی کامپیوتر محاسباتی |
 |
 |
special purpose computer U |
کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص |
 |
 |
applebus U |
امکان میدهد که به سایرکامپیوترها وصل شده و یک شبکه ایجاد کند تا اطلاعات یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگرانتقال یابدیک دستگاه بیرونی که به ریزکامپیوتر ACINTOSH |
 |
 |
In the fullness lf time . U |
به موقع خود ( به موقع مقرر همگام با گذشت زمان ) |
 |
 |
ctrl U |
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد |
 |
 |
voice grade channel U |
ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی |
 |
 |
automonitor U |
ثبت کننده عملیات کامپیوتر برنامه کامپیوتری که وفایف عملیاتی کامپیوتر را ثبت میکند |
 |
 |
computer memory U |
حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر] |
 |
 |
three address computer U |
کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه |
 |
 |
main store U |
حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر] |
 |
 |
main memory U |
حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر] |
 |
 |
primary memory U |
حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر] |
 |
 |
processor U |
پردازندهای که بین منبع ورودی و کامپیوتر مرکزی است , کار آن پردازش داده دریافتن برای کاهش بار کاری کامپیوتر اصلی است |
 |
 |
remotest U |
سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد |
 |
 |
remote U |
سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد |
 |
 |
remoter U |
سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد |
 |
 |
FEP U |
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند |
 |
 |
bootstrap U |
مجموعه دستوراتی که پیش از بار شدن برنامه توسط کامپیوتر اجرا میشود که معمولاگ سیستم عامل را بار میکند وقتی که کامپیوتر روشن میشود |
 |
 |
power down U |
خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید |
 |
 |
RPC U |
روش ارتباط بین دو برنامه روی دو کامپیوتر جدا ولی مرتبط . یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر در شبکه درخواست پردازش یک مشکل را میکند و سپس نتیجه را نمایش میدهد. و در برنامههای client / server استفاده میشود |
 |
 |
embedded code U |
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص |
 |
 |
stored program computer U |
کامپیوتر با برنامه انباشته کامپیوتر با برنامه ذخیره شده |
 |
 |
Random-access memory U |
رم کامپیوتر [علوم کامپیوتر] |
 |
 |
RAM [random access memory] U |
رم کامپیوتر [علوم کامپیوتر] |
 |
 |
remoter U |
روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود |
 |
 |
remote U |
روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود |
 |
 |
remotest U |
روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود |
 |
 |
IBM U |
اصط لاح کلی برای کامپیوتر شخصی که با سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر IBM سازگار است بدون توجه به اینکه پردازنده Intel از کدام استفاده میکند. حاوی با EISA,ISA یا MCA است |
 |
 |
level two cache U |
حافظه پنهان سریع که مناسب با تخته اصلی کامپیوتر است بجز کامپیوتر با پردازنده Pentium Pro که حافظه بخشی از طراحی قطعه پردازنده است |
 |
 |
NIC U |
تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد |
 |
 |
penned U |
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند |
 |
 |
pen U |
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند |
 |
 |
pens U |
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند |
 |
 |
penning U |
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند |
 |
 |
general purpose computer U |
کامپیوتر همه منظوره کامپیوتر چند منظوره |
 |
 |
cads U |
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند |
 |
 |
cad U |
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند |
 |
 |
remotest U |
کامپیوتر راه دور میدهد. کاربر راه دور میتواند از کامپیوتر راه دور به صورت محلی استفاده کند |
 |
 |
remoter U |
کامپیوتر راه دور میدهد. کاربر راه دور میتواند از کامپیوتر راه دور به صورت محلی استفاده کند |
 |
 |
remote U |
کامپیوتر راه دور میدهد. کاربر راه دور میتواند از کامپیوتر راه دور به صورت محلی استفاده کند |
 |
 |
infra red link U |
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد |
 |
 |
computer assisted instruction U |
اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر |
 |
 |
ibm computer U |
کامپیوتر ای بی ام |
 |
 |
computer code U |
کد کامپیوتر |
 |
 |
digital computer U |
کامپیوتر |
 |
 |
computer U |
کامپیوتر |
 |
 |
computers U |
کامپیوتر |
 |
 |
digital computer U |
کامپیوتر دیجیتالی |
 |
 |
asynchronous computer U |
کامپیوتر غیرهمزمان |
 |
 |
electronic computer U |
کامپیوتر الکترونیکی |
 |
 |
micro U |
کامپیوتر کم توان |
 |
 |
control computer U |
کامپیوتر کنترل |
 |
 |
micros U |
کامپیوتر کم توان |
 |
 |
computerphobia U |
ترس از کامپیوتر |
 |
 |
computer vendor U |
فروشنده کامپیوتر |
 |
 |
analogue computer U |
کامپیوتر انالوگ |
 |
 |
central U |
کامپیوتر مرکزی |
 |
 |
analog computer U |
کامپیوتر سنجشی |
 |
 |
apple computer U |
کامپیوتر اپل |
 |
 |
flight computer U |
کامپیوتر پرواز |
 |
 |
satellite computer U |
کامپیوتر ماهوارهای |
 |
 |
computing U |
رشته کامپیوتر |
 |
 |
digital computer U |
کامپیوتر عددی |
 |
 |
digital computer U |
کامپیوتر رقمی |
 |
 |
duplex computer U |
کامپیوتر مضاعف |
 |
 |
desktop computer U |
کامپیوتر رومیزی |
 |
 |
dedicated computer U |
کامپیوتر اختصاصی |
 |
 |
asynchronous computer U |
کامپیوتر ناهنگام |
 |
 |
automatic computer U |
کامپیوتر خودکار |
 |
 |
computer camp U |
اردوی کامپیوتر |
 |
 |
computer generations U |
نسلهای کامپیوتر |
 |
 |
computer architecture U |
معماری کامپیوتر |
 |
 |
computer industry U |
صنعت کامپیوتر |
 |
 |
computer architect U |
معمار کامپیوتر |
 |
 |
computer instruction U |
دستورالعمل کامپیوتر |
 |
 |
computer family U |
خانواده کامپیوتر |
 |
 |
computer based U |
بر مبنای کامپیوتر |
 |
 |
computer center U |
مرکز کامپیوتر |
 |
 |
computer awarness U |
دانش کامپیوتر |
 |
 |
computer artist U |
هنرمند کامپیوتر |
 |
 |
computer code U |
رمز کامپیوتر |
 |
 |
computer enclosure U |
محفظه کامپیوتر |
 |
 |
computer engineer U |
مهندس کامپیوتر |
 |
 |
computer engineering U |
مهندسی کامپیوتر |
 |
 |
computer art U |
هنر کامپیوتر |
 |
 |
computer language U |
زبان کامپیوتر |
 |
 |
computer assisted U |
بکمک کامپیوتر |
 |
 |
computer salesman U |
فروشنده کامپیوتر |
 |
 |
computer science U |
علم کامپیوتر |
 |
 |
computer science U |
علوم کامپیوتر |
 |
 |
computer security U |
امنیت کامپیوتر |
 |
 |
computer store U |
فروشگاه کامپیوتر |
 |
 |
computer time U |
وقت کامپیوتر |
 |
 |
briefcase computer U |
کامپیوتر چمدانی |
 |
 |
computer revolution U |
تحول کامپیوتر |
 |
 |
computer program U |
برنامه کامپیوتر |
 |
 |
computer specialist U |
متخصص کامپیوتر |
 |
 |
computer aided U |
بکمک کامپیوتر |
 |
 |
computer logic U |
منطق کامپیوتر |
 |
 |
computer manufacturer U |
سازنده کامپیوتر |
 |
 |
compart U |
هنر کامپیوتر |
 |
 |
computer operation U |
عملیات کامپیوتر |
 |
 |
computer operator U |
اپراتور کامپیوتر |
 |
 |
computer oriented U |
کامپیوتر گرا |
 |
 |
c U |
مربوط به کامپیوتر |
 |
 |
computer professional U |
متخصص کامپیوتر |
 |
 |
computer utility U |
سودمندی کامپیوتر |
 |
 |
guest computer U |
کامپیوتر مهمان |
 |
 |
talking computer U |
کامپیوتر سخنگو |
 |
 |
sequential computer U |
کامپیوتر ترتیبی |
 |
 |
serial computer U |
کامپیوتر سری |
 |
 |
serial computer U |
کامپیوتر نوبتی |
 |
 |
ruggedized computer U |
کامپیوتر بادوام |
 |
 |
computer literacy U |
دانش کامپیوتر |
 |
 |
mainframe U |
کامپیوتر بزرگ |
 |
 |
pocket computer U |
کامپیوتر جیبی |
 |
 |
mainframes U |
کامپیوتر بزرگ |
 |
 |
parallel computer U |
کامپیوتر موازی |
 |
 |
one chip computer U |
کامپیوتر یک تراشهای |
 |
 |
one address computer U |
کامپیوتر یک نشانی |
 |
 |
office computer U |
کامپیوتر اداری |
 |
 |
object computer U |
کامپیوتر مقصود |
 |
 |
Random-access memory U |
رم [علوم کامپیوتر] |
 |
 |
single board computer U |
کامپیوتر تک بردی |
 |
 |
slave computer U |
کامپیوتر برده |
 |
 |
target computer U |
کامپیوتر هدف |
 |
 |
two address computer U |
کامپیوتر دو ادرسه |
 |