Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 157 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
prohibited goods
U
کالاهای منع شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
stores
U
کالاهای ذخیره شده در انبار انبارها فروشگاهها
vendor
U
فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
vendors
U
فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
finished
U
کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
fabrication
U
کالاهای ساخته شده
job lot
U
کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
job lots
U
کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
jetsam
U
کالاهای به دریا ریخته شده
dead weight
U
کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead weights
U
کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
cataloged
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloging
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogs
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogue
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogued
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogues
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloguing
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
excise
U
مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
necessities
U
کالاهای ضروری
stock market
U
بورس کالاهای مختلف
stock markets
U
بورس کالاهای مختلف
imports
U
کالاهای وارداتی
exports
U
کالاهای صادراتی
luxury goods
U
کالاهای تشریفاتی
luxury goods
U
کالاهای تجملی
surplus
U
مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
surpluses
U
مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
consumer goods
U
کالاهای مصرفی
abc analysis
U
طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
articlcs of virtu
U
کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
attractive goods
U
کالاهای جذاب
available goods
U
کالاهای موجود
bonded store
U
انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
branded goods
U
کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
capital goods
U
کالاهای سرمایهای
collective goods
U
کالاهای جمعی
collective goods
U
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
combat cargo officer
U
افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
combination carrier
U
کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
commercial items
U
کالاهای تجارتی
commodity groups
U
گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
commodity loading
U
بارگیری کالاهای مختلف
competitive goods
U
کالاهای مورد رقابت
complementary goods
U
کالاهای مکمل
consolidation container
U
کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
consumable
U
اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
consumables
U
کالاهای مصرفی
consumer credit
U
اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
consumer durable goods
U
کالاهای مصرفی بادوام
durable consumption goods
U
کالاهای مصرفی بادوام
consumer durables
U
کالاهای مصرفی پر دوام
consumer nondurables
U
کالاهای مصرفی بی دوام
consumer price index
U
شاخص قیمت کالاهای مصرفی
index of consumer prices
U
شاخص قیمت کالاهای مصرفی
consumption goods
U
کالاهای مصرفی
cornering the market
U
خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
customs union
U
مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند
damaged shipments
U
کالاهای اسیب دیده
delivery note
U
فهرست کالاهای در حال حمل
demand factors
U
جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
differentiated products
U
کالاهای متفاوت
differentiated products
U
کالاهای ناهمگن
discriminating tariff
U
شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
durable goods
U
کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
durable goods
U
کالاهای بادوام
durables
U
کالاهای بادوام
economic nationalism
U
ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
excise taxes
U
مالیات برفروش کالاهای کثیرالمصرف
expendable supplies
U
کالاهای مصرفی
extreport trade
U
صادرات مجدد کالاهای وارداتی
fancy goods
U
کالاهای تجملی
farm price supports
U
حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
field stockade
U
کالاهای انبار شده در صحرا یا میدان جنگ
finished goods
U
کالاهای ساخته شده
finished goods
U
کالاهای اماده فروش
finished goods stock
U
موجودی کالاهای تمام شده
flag discrimination
U
مخالفت یک کشور با حمل کالاهای خود توسط کشتیهای غیر
free list
U
صورت کالاهای بی گمرک
futures goods
U
کالاهایی که در معامله سلف خرید و فروش می گردد کالاهای مورد معامله سلف
general cargo rates
U
نرخهای حمل کالاهای متفرقه
goods in transit
U
کالاهای عبوری
goods intake
U
کالاهای دریافتی
goods intake
U
کالاهای درحال تحویل
goods inwards
U
کالاهای دریافتی
goods inwards
U
کالاهای درحال تحویل
goods receiving
U
کالاهای دریافتی
goods receiving
U
کالاهای درحال تحویل
goods on approval
U
تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
goods on consignment
U
کالاهای امانی
group contracts
U
قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
hazardous goods
U
کالاهای خطرناک
heavy goods
U
کالاهای سنگین
intermediate goods
U
کالاهای واسطهای
intermediate goods
U
کالاهای واسطه
intermediate stock
U
موجودی کالاهای درحال ساخت
intermediate stock
U
کالاهای نیمه تمام
investment goods
U
کالاهای سرمایهای
inwards goods
U
کالاهای وارداتی
just in time
U
روشی درتدارک مواد که در ان کالاهای مورد نظر درست در زمان نیاز دریافت میشود
labor intensive goods
U
کالاهای کاربر
Other Matches
producer's goods
U
کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
perishable goods
U
کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
mixed goods
U
کالاهای مختلط
merit goods
U
کالاهای ایده ال
nondurable goods
U
کالاهای بی دوام
merit goods
U
کالاهای مطلوب
social good
U
کالاهای عمومی
producer goods
U
کالاهای تولیدی
spot goods
U
کالاهای موجود
proprietary goods
U
کالاهای اختصاصی
public goods
U
کالاهای عمومی
purpose made
U
کالاهای خاص
supporting goods
U
کالاهای حمایتی
substitute goods
U
کالاهای جانشین
visibles
U
کالاهای مرئی
social good
U
کالاهای اجتماعی
soft goods
U
کالاهای بی دوام
producer goods
U
کالاهای سرمایهای
Consumer ( consrmers ) goods .
U
کالاهای مصرفی
prohibited goods
U
کالاهای ممنوعه
producer's goods
U
کالاهای مولد
stock accounting
U
حساب کالاهای موجود
visibles
U
کالاهای قابل رویت
spot goods
U
کالاهای اماده تحویل
service stock
U
اماد و کالاهای جنگی
overdue goods
U
کالاهای تحویل نشده
nonessential goods
U
کالاهای غیر اساسی
nondurable consumer goods
U
کالاهای مصرفی بی دوام
man made goods
U
کالاهای ساخت بشر
principle of exclusion
U
در مورد کالاهای خصوصی
secondhand goods
U
کالاهای دست دوم
semi durable goods
U
کالاهای نیمه بادوام
semi finished goods
U
کالاهای نیمه ساخته
semi luxury goods
U
کالاهای نیمه تجملی
perishable goods
U
کالاهای فاسد شدنی
soft goods
U
کالاهای مصرف شدنی
rationed goods
U
کالاهای جیره بندی شده
Nothing to declare
U
همراه نداشتن کالاهای گمرکی
ten cent store
U
فروشگاه دارای کالاهای ارزان
silk manufactures of home
U
کالاهای ابریشمی ساخت میهن
Goods to declare
U
همراه داشتن کالاهای گمرکی
marketable goods
U
کالاهای قابل عرضه به بازار
salvor
U
نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
packing list
U
صورت کالاهای بسته بندی شده
window shop
U
به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
window shopper
U
کسی که فقط از پشت ویترین کالاهای عرضه شده راتماشا میکند
prize of war
U
کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
Best before:
U
تا این تاریخ مصرف شود :
[برچسب روی کالاهای فاسد شدنی]
trade restrictions
U
جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
ship's manifest
U
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
work in progress
U
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in process
U
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
pilot line operation
U
کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
picking list
U
فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
warehousing system
U
روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
tacit collusion
U
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com