Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
luxury goods
U
کالاهای تشریفاتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
consolidation container
U
کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
branded goods
U
کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
producer's goods
U
کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
collective goods
U
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
ceremonial
U
تشریفاتی
official
U
تشریفاتی
ceremonials
U
تشریفاتی
accommodation ladder
U
پله تشریفاتی
ceremonials
U
تشریفاتی تشریفات
guard of honour
U
پاسدار تشریفاتی
ceremonial
U
تشریفاتی تشریفات
ritualization
U
تشریفاتی کردن
He is very ceremonious.
U
اهل تشریفات (تشریفاتی ) است
perishable goods
U
کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
wishbones
U
پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
wishbone
U
پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
pocket judgment
U
سنددینی که بلافاصله پس ازسررسید بدون هیچ تشریفاتی قابل وصول و اجرا است
ritualize
U
رسمی و تشریفاتی کردن شعائر دینی رابجا اوردن قائل به تشریفات شدن
labor intensive goods
U
کالاهای کاربر
hazardous goods
U
کالاهای خطرناک
goods on consignment
U
کالاهای امانی
goods receiving
U
کالاهای دریافتی
goods in transit
U
کالاهای عبوری
goods intake
U
کالاهای دریافتی
producer goods
U
کالاهای تولیدی
producer goods
U
کالاهای سرمایهای
durables
U
کالاهای بادوام
producer's goods
U
کالاهای مولد
goods inwards
U
کالاهای دریافتی
complementary goods
U
کالاهای مکمل
prohibited goods
U
کالاهای ممنوعه
consumption goods
U
کالاهای مصرفی
heavy goods
U
کالاهای سنگین
expendable supplies
U
کالاهای مصرفی
inwards goods
U
کالاهای وارداتی
fancy goods
U
کالاهای تجملی
durable goods
U
کالاهای بادوام
investment goods
U
کالاهای سرمایهای
intermediate goods
U
کالاهای واسطه
merit goods
U
کالاهای مطلوب
merit goods
U
کالاهای ایده ال
differentiated products
U
کالاهای ناهمگن
differentiated products
U
کالاهای متفاوت
mixed goods
U
کالاهای مختلط
nondurable goods
U
کالاهای بی دوام
intermediate goods
U
کالاهای واسطهای
consumables
U
کالاهای مصرفی
Consumer ( consrmers ) goods .
U
کالاهای مصرفی
consumer goods
U
کالاهای مصرفی
capital goods
U
کالاهای سرمایهای
luxury goods
U
کالاهای تجملی
exports
U
کالاهای صادراتی
imports
U
کالاهای وارداتی
substitute goods
U
کالاهای جانشین
necessities
U
کالاهای ضروری
social good
U
کالاهای اجتماعی
social good
U
کالاهای عمومی
soft goods
U
کالاهای بی دوام
spot goods
U
کالاهای موجود
visibles
U
کالاهای مرئی
collective goods
U
کالاهای جمعی
available goods
U
کالاهای موجود
purpose made
U
کالاهای خاص
attractive goods
U
کالاهای جذاب
supporting goods
U
کالاهای حمایتی
commercial items
U
کالاهای تجارتی
proprietary goods
U
کالاهای اختصاصی
public goods
U
کالاهای عمومی
soft goods
U
کالاهای مصرف شدنی
spot goods
U
کالاهای اماده تحویل
stock accounting
U
حساب کالاهای موجود
goods receiving
U
کالاهای درحال تحویل
visibles
U
کالاهای قابل رویت
overdue goods
U
کالاهای تحویل نشده
intermediate stock
U
کالاهای نیمه تمام
service stock
U
اماد و کالاهای جنگی
nonessential goods
U
کالاهای غیر اساسی
secondhand goods
U
کالاهای دست دوم
nondurable consumer goods
U
کالاهای مصرفی بی دوام
perishable goods
U
کالاهای فاسد شدنی
semi finished goods
U
کالاهای نیمه ساخته
principle of exclusion
U
در مورد کالاهای خصوصی
man made goods
U
کالاهای ساخت بشر
semi luxury goods
U
کالاهای نیمه تجملی
semi durable goods
U
کالاهای نیمه بادوام
prohibited goods
U
کالاهای منع شده
goods inwards
U
کالاهای درحال تحویل
goods intake
U
کالاهای درحال تحویل
stock market
U
بورس کالاهای مختلف
damaged shipments
U
کالاهای اسیب دیده
free list
U
صورت کالاهای بی گمرک
commodity loading
U
بارگیری کالاهای مختلف
competitive goods
U
کالاهای مورد رقابت
consumer durable goods
U
کالاهای مصرفی بادوام
consumer nondurables
U
کالاهای مصرفی بی دوام
consumer durables
U
کالاهای مصرفی پر دوام
fabrication
U
کالاهای ساخته شده
durable consumption goods
U
کالاهای مصرفی بادوام
stock markets
U
بورس کالاهای مختلف
finished goods
U
کالاهای اماده فروش
finished goods
U
کالاهای ساخته شده
consumer credit
U
اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
cataloging
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloged
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
jetsam
U
کالاهای به دریا ریخته شده
ten cent store
U
فروشگاه دارای کالاهای ارزان
job lot
U
کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
catalogs
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
Goods to declare
U
همراه داشتن کالاهای گمرکی
catalogue
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
rationed goods
U
کالاهای جیره بندی شده
catalogues
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloguing
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
job lots
U
کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
silk manufactures of home
U
کالاهای ابریشمی ساخت میهن
Nothing to declare
U
همراه نداشتن کالاهای گمرکی
surplus
U
مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
surpluses
U
مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
articlcs of virtu
U
کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
catalogued
U
فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
excise taxes
U
مالیات برفروش کالاهای کثیرالمصرف
marketable goods
U
کالاهای قابل عرضه به بازار
delivery note
U
فهرست کالاهای در حال حمل
extreport trade
U
صادرات مجدد کالاهای وارداتی
farm price supports
U
حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
index of consumer prices
U
شاخص قیمت کالاهای مصرفی
consumer price index
U
شاخص قیمت کالاهای مصرفی
intermediate stock
U
موجودی کالاهای درحال ساخت
general cargo rates
U
نرخهای حمل کالاهای متفرقه
finished goods stock
U
موجودی کالاهای تمام شده
cornering the market
U
خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
finished
U
کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
demand factors
U
جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
salvor
U
نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
packing list
U
صورت کالاهای بسته بندی شده
combination carrier
U
کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
consumable
U
اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
bonded store
U
انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
stores
U
کالاهای ذخیره شده در انبار انبارها فروشگاهها
durable goods
U
کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
window shop
U
به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
field stockade
U
کالاهای انبار شده در صحرا یا میدان جنگ
goods on approval
U
تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
discriminating tariff
U
شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
flag discrimination
U
مخالفت یک کشور با حمل کالاهای خود توسط کشتیهای غیر
group contracts
U
قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
window shopper
U
کسی که فقط از پشت ویترین کالاهای عرضه شده راتماشا میکند
prize of war
U
کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
Best before:
U
تا این تاریخ مصرف شود :
[برچسب روی کالاهای فاسد شدنی]
trade restrictions
U
جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
just in time
U
روشی درتدارک مواد که در ان کالاهای مورد نظر درست در زمان نیاز دریافت میشود
customs union
U
مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند
dead weights
U
کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead weight
U
کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
abc analysis
U
طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
work in progress
U
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in process
U
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
ship's manifest
U
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
pilot line operation
U
کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
commodity groups
U
گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
vendor
U
فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
vendors
U
فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
excise
U
مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
picking list
U
فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
futures goods
U
کالاهایی که در معامله سلف خرید و فروش می گردد کالاهای مورد معامله سلف
warehousing system
U
روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
economic nationalism
U
ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
tacit collusion
U
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
combat cargo officer
U
افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com