English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 175 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
luxury goods U کالاهای تجملی
fancy goods U کالاهای تجملی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
semi luxury goods U کالاهای نیمه تجملی
Other Matches
consolidation container U کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
branded goods U کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
producer's goods U کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
collective goods U کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
fancy U تجملی
luxury good U تجملی
fancied U تجملی
luxe U تجملی
fancying U تجملی
de luxe U تجملی
fancies U تجملی
fanciest U تجملی
deluxe U تجملی
conspicious consumption U مصرف تجملی
luxury spending U مخارج تجملی
fancy fair U بازارکالای تجملی
trappings U یراغ تجملی
conspicuious consumption U مصرف تجملی
luxurious U دارای زندگی تجملی
edition de luxe U چاپ فریف یا تجملی
doll up <idiom> U لباسهای تجملی پوشیدن
decked out <idiom> U لباسهای تجملی پوشیدن
perishable goods U کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
mixed goods U کالاهای مختلط
public goods U کالاهای عمومی
consumables U کالاهای مصرفی
merit goods U کالاهای مطلوب
producer goods U کالاهای تولیدی
consumption goods U کالاهای مصرفی
complementary goods U کالاهای مکمل
merit goods U کالاهای ایده ال
nondurable goods U کالاهای بی دوام
differentiated products U کالاهای متفاوت
goods inwards U کالاهای دریافتی
goods receiving U کالاهای دریافتی
goods on consignment U کالاهای امانی
hazardous goods U کالاهای خطرناک
heavy goods U کالاهای سنگین
intermediate goods U کالاهای واسطهای
goods intake U کالاهای دریافتی
intermediate goods U کالاهای واسطه
exports U کالاهای صادراتی
expendable supplies U کالاهای مصرفی
investment goods U کالاهای سرمایهای
durables U کالاهای بادوام
durable goods U کالاهای بادوام
labor intensive goods U کالاهای کاربر
inwards goods U کالاهای وارداتی
differentiated products U کالاهای ناهمگن
goods in transit U کالاهای عبوری
producer goods U کالاهای سرمایهای
purpose made U کالاهای خاص
supporting goods U کالاهای حمایتی
consumer goods U کالاهای مصرفی
substitute goods U کالاهای جانشین
luxury goods U کالاهای تشریفاتی
imports U کالاهای وارداتی
spot goods U کالاهای موجود
necessities U کالاهای ضروری
soft goods U کالاهای بی دوام
social good U کالاهای اجتماعی
attractive goods U کالاهای جذاب
available goods U کالاهای موجود
proprietary goods U کالاهای اختصاصی
commercial items U کالاهای تجارتی
producer's goods U کالاهای مولد
prohibited goods U کالاهای ممنوعه
collective goods U کالاهای جمعی
social good U کالاهای عمومی
Consumer ( consrmers ) goods . U کالاهای مصرفی
capital goods U کالاهای سرمایهای
visibles U کالاهای مرئی
goods receiving U کالاهای درحال تحویل
goods inwards U کالاهای درحال تحویل
visibles U کالاهای قابل رویت
soft goods U کالاهای مصرف شدنی
spot goods U کالاهای اماده تحویل
stock accounting U حساب کالاهای موجود
intermediate stock U کالاهای نیمه تمام
prohibited goods U کالاهای منع شده
perishable goods U کالاهای فاسد شدنی
overdue goods U کالاهای تحویل نشده
nonessential goods U کالاهای غیر اساسی
nondurable consumer goods U کالاهای مصرفی بی دوام
man made goods U کالاهای ساخت بشر
secondhand goods U کالاهای دست دوم
semi durable goods U کالاهای نیمه بادوام
stock markets U بورس کالاهای مختلف
semi finished goods U کالاهای نیمه ساخته
service stock U اماد و کالاهای جنگی
principle of exclusion U در مورد کالاهای خصوصی
goods intake U کالاهای درحال تحویل
stock market U بورس کالاهای مختلف
commodity loading U بارگیری کالاهای مختلف
consumer durable goods U کالاهای مصرفی بادوام
competitive goods U کالاهای مورد رقابت
durable consumption goods U کالاهای مصرفی بادوام
consumer durables U کالاهای مصرفی پر دوام
consumer nondurables U کالاهای مصرفی بی دوام
fabrication U کالاهای ساخته شده
finished goods U کالاهای ساخته شده
free list U صورت کالاهای بی گمرک
damaged shipments U کالاهای اسیب دیده
finished goods U کالاهای اماده فروش
job lots U کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
ten cent store U فروشگاه دارای کالاهای ارزان
job lot U کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
jetsam U کالاهای به دریا ریخته شده
consumer credit U اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
articlcs of virtu U کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
rationed goods U کالاهای جیره بندی شده
surpluses U مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
surplus U مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
cataloged U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloging U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
silk manufactures of home U کالاهای ابریشمی ساخت میهن
catalogues U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogued U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogue U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogs U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
marketable goods U کالاهای قابل عرضه به بازار
farm price supports U حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
intermediate stock U موجودی کالاهای درحال ساخت
extreport trade U صادرات مجدد کالاهای وارداتی
excise taxes U مالیات برفروش کالاهای کثیرالمصرف
Nothing to declare U همراه نداشتن کالاهای گمرکی
cataloguing U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
delivery note U فهرست کالاهای در حال حمل
general cargo rates U نرخهای حمل کالاهای متفرقه
consumer price index U شاخص قیمت کالاهای مصرفی
finished goods stock U موجودی کالاهای تمام شده
Goods to declare U همراه داشتن کالاهای گمرکی
index of consumer prices U شاخص قیمت کالاهای مصرفی
demand factors U جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
finished U کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند
salvor U نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
packing list U صورت کالاهای بسته بندی شده
bonded store U انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
combination carrier U کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
cornering the market U خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
consumable U اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
window shop U به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
durable goods U کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
goods on approval U تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
stores U کالاهای ذخیره شده در انبار انبارها فروشگاهها
field stockade U کالاهای انبار شده در صحرا یا میدان جنگ
discriminating tariff U شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
flag discrimination U مخالفت یک کشور با حمل کالاهای خود توسط کشتیهای غیر
Best before: U تا این تاریخ مصرف شود : [برچسب روی کالاهای فاسد شدنی]
group contracts U قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
prize of war U کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
window shopper U کسی که فقط از پشت ویترین کالاهای عرضه شده راتماشا میکند
just in time U روشی درتدارک مواد که در ان کالاهای مورد نظر درست در زمان نیاز دریافت میشود
trade restrictions U جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
customs union U مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند
dead weights U کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead weight U کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
abc analysis U طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
work in progress U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in process U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
ship's manifest U صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
pilot line operation U کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
commodity groups U گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
vendors U فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
vendor U فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
excise U مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
picking list U فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
futures goods U کالاهایی که در معامله سلف خرید و فروش می گردد کالاهای مورد معامله سلف
warehousing system U روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
economic nationalism U ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
combat cargo officer U افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com