English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pay a way the sheet U کاغذ را بدهید بیاید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
send a letter U کاغذ بدهید
sprocket feed U محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند
tractor feed U روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
friction feed U تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
skipped U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skips U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
sheet U سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
sheets U سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
skip U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
plotters U وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
plotter U وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
sprocket holes U مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
NCR paper U کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
he may come late U شایددیر بیاید
flows U درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flow U درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flowed U درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
He was not supposed to come today . U قرارنبود امروز بیاید
He asked permission to come in. U اجازه خواست بیاید تو
paged U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
scratch paper U کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
rub it in U به خوردش بدهید
oyez U گوش بدهید
drown one's sorrows <idiom> U مس میکند که بی خبری سراغش بیاید
He is bound to come. U احتمال زیادی دارد که بیاید
It all depends on how things develop. U بستگی دارد چه پیش بیاید
rising mine U مینی که میتواند به سطح اب بیاید
i sat down to recover U نشستم زمین که حالم جا بیاید
as memory serves U هر وقت بیاد انسان بیاید
We are waiting for the rain to stop . معطل بارانم که بند بیاید
It is pointless for her to come here . U موضوع ندارد اینجا بیاید
he may come late U ممکن است دیر بیاید
give it a twist U انرا پیچ بدهید
Go ahead! U انجام بدهید دیگه!
PLease let me know(notiffy me). U لطفا" به من خبر بدهید
give your v to U برای اورای بدهید
listen to me U بمن گوش بدهید
muster up your courage U جرات بخود بدهید
had it trans ted U بدهید ترجمه کنند
go head U ادامه بدهید بفرماید
hsd it out U بدهید دندان را بکنند
to be long in coming U خیلی طولش میدهد تا بیاید [برسد]
Wait up! U صبر بکن! [تا کسی بیاید یا برسد]
to be a long time in the coming U خیلی طولش میدهد تا بیاید [برسد]
thank tou for that book U خواهش دارم ان کتاب را به من بدهید
Press the elevator button. U تکمه آسانسور رافشار بدهید
Keep moving! U ادامه بده [بدهید ] به راه!
Please give me four more. U چهار تای دیگر به من بدهید
Please let me give you a lift (ride). U اجازه بدهید سوارتان کنم
Please answer the telephone. U لطفا" جواب تلفن را بدهید
Please give me this one . U این یکی را لطفا" بدهید
Now, of all times! U از همه وقتها حالا [باید پیش بیاید] !
in one's element <idiom> U شرایطی که به شکل طبیعی به سمت شخص بیاید
Please give the other foot . لنگه دیگه این کفش را بدهید.
Can you give me an estimate? U ممکن است یک برآورد هزینه به من بدهید؟
Two coffees please . U لطفا" دو فنجان قهوه بیاورید ( بدهید )
Can you lend me ... آیا ممکن است ... را به من امانت بدهید؟
Can you give me the key, please? U لطفا ممکن است کلید را به من بدهید؟
Can you give me a heads up? <idiom> آیا میتوانید قبلش به من خبر بدهید؟
to refresh [jog] your memory U خاطره خود را تازه کردن [ که دوباره یادشان بیاید]
lich gate U سرپوشیده گورستان کلیساکه مرده رادران می گذاشتندتاکشیش بیاید
Is that enough to be a problem? U آیا این کافی است یک مشکل بحساب بیاید؟
Supposing it rains , what shall you do ? U فرض کنیم باران بیاید آنوقت شما چه می کنید ؟
toner U که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد
Please let me take a share in the expenses. U اجازه بدهید منهم قسمتی از هزینه را بدهم
Could you clarify that for me? U می توانید توضیح بدهید که موضوع از چه قرار است؟
Allow me to chew it over in my mind . U اجازه بدهید دراین باره فکر کنم
repondez s'il vous plait [RSVP] U لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
Clinch the deal while the concerned party is stI'll keen U تا طرف گرم است معامله را انجام بدهید
Can you get it repaired? U آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟
please reply U لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
feeds U روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feed U روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
still fishing U ماهیگیری با روش ثابت نگهداشتن نخ و قلاب تا ماهی بسراغ ان بیاید
This must not happen in future at any cost. U در آینده این موضوع به هیچ شرطی نباید پیش بیاید.
midnight U فرمان از کنترل نزدیک به دورتغییر فرکانس بدهید دررهگیری هوایی
Could we have a plate for the child? U آیا ممکن است بشقابی برای بچه مان به ما بدهید؟
to sugar-coat the pill [American E] <idiom> U چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید [اصطلاح مجازی]
to sweeten the pill <idiom> U چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید [اصطلاح مجازی]
to sugar the pill <idiom> U چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید [اصطلاح مجازی]
Can you show me on the map where I am? U آیا ممکن است به من روی نقشه نشان بدهید که کجا هستم؟
Let me back up and explain how ... U به من اجازه بدهید از اول داستان در گذشته شروع بکنم و توضیح بدهم که چطور ...
sidelay U تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
First come first served. U هرکس اول (زودتر ) بیاید زودتر کارش انجام می شود
He is expected to arrive in acople of days. U فردا پ؟ فردا قرار است بیاید
You need to take care to differentiate between facts and opinions [ differentiate facts from opinions] . U شماها باید به فرق بین حقایق و نظرات توجه بکنید [حقایق را از نظرات تشخیص بدهید] .
give it a good wash U خوب انرا شستشو بدهید خوب انرا بشویید
charted U کاغذ
papering U کاغذ
papers U کاغذ
toilet paper U کاغذ
letter head U سر کاغذ
paper-knives U کاغذ بر
paper-knife U کاغذ بر
charts U کاغذ
charting U کاغذ
chart U کاغذ
two part U کاغذ
paper U کاغذ
papered U کاغذ
wastepaper U سر کاغذ یا ته کاغذ
Chad U خرده کاغذ
kraft paper U کاغذ ضخیم
wallpapers U کاغذ دیواری
i wrote letter a letter U هی کاغذ نوشتم
wallpaper U کاغذ دیواری
wax paper U کاغذ مومی
hangings U کاغذ دیواری
paper base laminate U کاغذ ضخیم
lable paper U کاغذ برچسب
letter paper U کاغذ نویسی
page U ورق کاغذ
manila paper U کاغذ مانیلا
manila paper U کاغذ مانیل
pages U ورق کاغذ
paperwork U کاغذ بازی
letter U کاغذ ادبیات
letter writer U کاغذ نویس
letters U کاغذ ادبیات
leetter writing U کاغذ نویسی
mica paper U کاغذ میکا
glass paper U کاغذ گلاسه
form feed U تغذیه کاغذ
graph paper U کاغذ میلیمتری
oiled paper U کاغذ روغنی
graph paper U کاغذ گراف
emery cloth U کاغذ سمباده
emery paper U کاغذ سمباده
abrasive paper U کاغذ سنباده
filter paper U کاغذ صافی
fanfold paper U کاغذ تاشو
copy holder U گیره کاغذ
graph paper U کاغذ شطرنجی
chadless U بی خرده کاغذ
paged U ورق کاغذ
abrasive paper U کاغذ سمباده
aluminium foil U کاغذ الومینیوم
absorbent paper U کاغذ خشک کن
gelatine paper U کاغذ ژلاتینی
chartaceous U شبیه کاغذ
continuous paper U کاغذ پیوسته
coordinate paper U کاغذ مختصاتی
f.currency U پول کاغذ
carton-pierre U خمیر کاغذ
some toiletpaper U کاغذ توالت
To indulge in tendentious correwpondence. U کاغذ پراکنی
cigarette paper U کاغذ سیگار
cartridge paper U کاغذ مخصوصنقاشی
sandpaper U کاغذ سنباده
ward U دسته کاغذ
paperweights U وزنهی کاغذ
paperweight U وزنهی کاغذ
paraffined paper U کاغذ پارافینی
papillote U کاغذ موپیچ
papier mache U کاغذ مچاله
papier mache U خمیر کاغذ
paperless office U اداره بی کاغذ
paperhanging U کاغذ چسبانی
paperboard U کاغذ مقوایی
paper weight U کاغذ نگهدار
paper stainer U کاغذ رنگ کن
paper hangings U کاغذ دیواری
paper feer U تغذیه کاغذ
oil paper U کاغذ مومی
oil paper U کاغذ روغنی
note paper U کاغذ رقعهای
note paper U کاغذ نویسی
parchment paper U کاغذ پوستی
pasteboard U کاغذ مقوایی
plain paper U کاغذ ساده
notepaper U کاغذ یادداشت
whatman U کاغذ رسم
waxed paper U کاغذ مومی
wastepaper U کاغذ باطله
wall paper U کاغذ دیواری
useless paper U کاغذ بیمصرف
two reams of paper U دو بند کاغذ
tons of paper U خروارها کاغذ
swamped with letters U کاغذ پیچ
seal up U کاغذ گرفتن
scratch paper U کاغذ یادداشت
sand paper U کاغذ سنباده
roll paper U کاغذ لولهای
paper clip U گیرهی کاغذ
plain paper U کاغذ بی نقش
milimetre paper U کاغذ میلیمتری
tracing paper U کاغذ رسم
parchment U کاغذ پوست
papered U ورق کاغذ
overlay U کاغذ کالک
rice paper U کاغذ نازک
rice paper U کاغذ برنج
ff U تغذیه کاغذ
overlaying U کاغذ کالک
papers U ورق کاغذ
carte blanche U کاغذ سفید
carbon paper U کاغذ کاربن
spills U تیکه کاغذ
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com