English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
do one's bit (part) <idiom> U کار گروهی بنا به مقدار وقت واستعداد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
small minded U دارای ذوق واستعداد محدود
hyperirritability U حساسیت واستعداد تحریک فوق العاده
batch U 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batches U 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
set U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer U دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tabling U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
defaulting U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
dosages U مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosage U مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money U مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
tripling U سه گروهی
tripled U سه گروهی
communally U گروهی
group atmosphere U جو گروهی
communal U گروهی
gregarious U گروهی
triple U سه گروهی
triples U سه گروهی
trimerous U سه گروهی
congregational U گروهی
media U رسانههای گروهی
group discussion U بحث گروهی
espirit de corps U روحیه گروهی
deck switch U کلید گروهی
syntality U شخصیت گروهی
quadrilles U رقص گروهی
Republican U جمهوری گروهی
quadrille U رقص گروهی
Republicans U جمهوری گروهی
corporation U گروهی از مردم
corporations U گروهی از مردم
gang punch U منگنه گروهی
team game U بازی گروهی
sociogram U نگاره گروهی
clustered devices U دستگاههای گروهی
gang switch U کلید گروهی
collective protection U حفافت گروهی
bulk properties U خواص گروهی
group acceptance U پذیرش گروهی
team teaching U تدریس گروهی
batch quantity U کمیت گروهی
group consciousness U اگاهی گروهی
group contagion U سرایت گروهی
group drive U محرکه گروهی
group interview U مصاحبه گروهی
group norms U هنجارهای گروهی
groupware U ابزار گروهی
group velocity U سرعت گروهی
group theory U نظریه گروهی
one shot lubrication U روغنکاری گروهی
group pressure U فشار گروهی
group printing U چاپ گروهی
proximate analysis U تجزیه گروهی
mass media U رسانههای گروهی
group test U ازمون گروهی
group structure U ساخت گروهی
group membership U عضویت گروهی
group selector U سلکتور گروهی
esprit de corps U روح گروهی
mameluke U عضو گروهی
group dynamics U پویش گروهی
group factors U عاملهای گروهی
group frequency U بسامد گروهی
intergroup U میان گروهی
group teaming U ریخته گری گروهی
particular baptists U گروهی از تعمید کنندگان
gang milling cutter U دستگاه فرز گروهی
synecology U بوم شناسی گروهی
ring [algebraic structure] U حلقه گروهی [ریاضی]
directive group therapy U درمان رهنمودی گروهی
marathons U جلسه گروهی طولانی
burst U گروهی از خطاهای پیاپی .
cluster controller U کنترل کننده گروهی
marathon U جلسه گروهی طولانی
bursts U گروهی از خطاهای پیاپی .
group identification U همانند سازی گروهی
activity group therapy U درمان با فعالیت گروهی
group casting U ریخته گری گروهی
between group variance U پراکنش میان گروهی
group occulating light U چراغ ناپیوسته گروهی
within group variance U پراکنش درون گروهی
broadside messing U ناهار خوری گروهی
bands U گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی
byte U گروهی از بیتها یا ارقام باینری
gulps U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
synecologic U وابسته به بوم شناسی گروهی
gulping U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
to be the odd one out <idiom> U نامشابه [دیگران در گروهی] بودن
gulped U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
bytes U گروهی از بیتها یا ارقام باینری
ochlocracy U حکومت عامه یا گروهی ازمردم
storage pool U گروهی از دستگاههای ذخیره مشابه
retreat U انزوا [گروهی برای مدتی]
group rendezvous U نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
band U گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی
gulp U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
cursors U گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر
cursor U گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر
group teaming plate U صفحه ریخته گری گروهی
tetraspore U گروهی متشکل ازچهار هاگ
lashkar U گروهی از قبایل هندی که مسلح باشند
package U گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
eminence U پر مقام [بالا رتبه] در گروهی یا پیشه ای
be a fifth wheel <idiom> U آدم اضافی یا زاید [در گروهی از آدمها]
packaged U گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
to wriggle one's way U بزحمت ازمیان گروهی بیرون امدن
retreat U گوشه نشینی [گروهی برای مدتی]
terman group test of mental ability آزمون گروهی توانایی ذهنی ترمن
packages U گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
batch U گروهی از موضوعات که در یک زمان ایجاد شده اند
odd man out <idiom> U آدم [چیز] اضافه یا زاید [در گروهی از آدمها]
batches U گروهی از موضوعات که در یک زمان ایجاد شده اند
fox hunting شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
media hype U تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی
buzzword U کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است
octet U گروهی از هشت بیت که به صورت یک واحد باشند
fox-hunting U شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
media circus U تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی
batch processing U سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
gulps U گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
radical economists U منظور گروهی ازاقتصاددانان کلاسیک مانندمالتوس و مارکس میباشد
cpu U گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند
gulping U گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
gulped U گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
to handle something U چیزی را تحت کنترل آوردن [وضعیتی یا گروهی از مردم]
gulp U گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
to call the roll U حاضر غایب کردن [نام افراد در گروهی را بلند خواندن]
contact party U گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود
group U کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
groups U کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
colony U موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم [مانند زندان]
motor pool U گروهی از وسائط نقلیه برای مقاصد نظامی یا حمل ونقل بنوبت
check total U آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
checksum U آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
enterprises U سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
folder U گروهی از فایل ها که تحت یک نام ذخیره شده اند مانند دایرکتوری در DOS-MS
enterprise U سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
folders U گروهی از فایل ها که تحت یک نام ذخیره شده اند مانند دایرکتوری در DOS-MS
lombards U گروهی از کشور یتانان المانی نژاد که در سده ششم ایتالیارا فتح کردند
secure electronic transactions U استاندارد گروهی از بانکها یا شرکتهای اینترنت که به کاربران امکان خرید بی خط ر روی اینتریت می دهند
word U بخشهای داده مختلف در کامپیوتر به شکل گروهی از بیت ها که در یک محل حافظه قرار دارند
worded U بخشهای داده مختلف در کامپیوتر به شکل گروهی از بیت ها که در یک محل حافظه قرار دارند
packet U گروه بیت داده که به صورت گروهی از یک گره به دیگری روی شبکه ارسال می شوند
packets U گروه بیت داده که به صورت گروهی از یک گره به دیگری روی شبکه ارسال می شوند
tiles U مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
tile U مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
routing indicator U گروهی از حروف که برای نشان دادن محل جغرافیایی یک ایستگاه یا یکان یا قرارگاه به کار می رود
burn notice U علامت رمز برای نشان دادن اینکه یک نفر یا گروهی ازافراد قابل اعتماد نیستند
halftones U توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند
halftone U توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند
Ivy League U نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند
central U گروهی از مدارها که توابع اولیه یک کامپیوتر را انجام می دهند واز سه بخش تشکیل شده اند واحد کنترل
scalable software U برنامه کاربردی گروهی که میتواند کاربردن بیشتری را روی شبکه بدون نیاز به گسترش نرم افزار جدید جا دهد
yoke U جفت یا گروهی ازهدهای خواندن- نوشتن که به یکدیگر متصل هستند و برروی دو یا چند شیار نوار یادیسک مغناطیسی حرکت می کنند
controvrsism U روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
colony U گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند [زیست شناسی]
chrome dyes U کرم یا گروهی از رنگینه های شیمیایی که به همراه دی کرومات پتاسیم در رنگرزی پشم به کار رفته و رنگ نسبتا پایداری بوجود می آورند
conferencing U اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
neo keynesians U اقتصاددانان جدید کینزی گروهی که نظریات اقتصادی انها بر خلاف نظریات طرفداران مکتب پولی است
slit trench U سنگر خندقی شکل سنگر درازکش گروهی
directory U روش سازماندهی فایلهای ذخیره شده روی دیسک دایرکتوری حاوی گروهی از فایل ها یا زیر دایرکتوری ها است
directories U روش سازماندهی فایلهای ذخیره شده روی دیسک دایرکتوری حاوی گروهی از فایل ها یا زیر دایرکتوری ها است
iso quant U مقدار
spattering U مقدار کم
value U مقدار
values U مقدار
valuing U مقدار
dealt U مقدار
extent U حد مقدار
spatters U مقدار کم
spattered U مقدار کم
spatter U مقدار کم
quantum U مقدار
truth table U دو مقدار
quantities U مقدار
soupcon U مقدار کم
smidgin U مقدار کم
smidgen U مقدار کم
single valued U تک مقدار
volume U مقدار
scantling U مقدار
royalty tonnage U مقدار
magnitude U مقدار
percentage U مقدار
percentages U مقدار
volumes U مقدار
summa U مقدار
volume discount U مقدار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com