English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Which son of a bitch (son of a gun)did it? U کار کدام شیر پاک خورده ای است ؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
polarity U بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
polarities U بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
framing U یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
which one U کدام یک کدام یکی
what U کدام
wherefrom U از کدام
which U کدام
ilka U هر کدام
any U کدام
what instrument can you play? U کدام ساز را ...
On what day? U در کدام روز؟
Which line goes to ... ? کدام خط به ... میرود؟
whichever U هر کدام که هریک که
which way are you going? U از کدام راه
whichsoever U هر کدام که هریک که
which way [to go] ? U به کدام طرف [برویم] ؟
Whichever she chooses . U هر کدام را که انتخاب کند
what is your preference U کدام را میل دارید
Pick, what you like [want] ! U هر کدام را می خواهی بردار!
Which of your tunes shall I dance?. <proverb> U به کدام سازت برقصم ؟.
whichever is the sooner U هر کدام که زودتر رخ بدهد [قانون]
Which bank do you bank with? U در کدام بانک حساب دارید؟
What can one do about it? U چاره کدام است ( چیست ) ؟
What foreign language do you speak ? U با کدام زبان خارجی آشناهستید ؟
Where the hell is he? U او [مرد] کدام گوری است؟
what is the score U هر کدام چند بازی داریم
ana U ازهر کدام بمقدار مساوی
to which side do I have to turn? U به کدام طرف باید بپیچم؟
Which line goes to ... ? کدام خط راه آهن به ... میرود؟
stump U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
Where is carriage no ...? واگن شماره ... کدام است؟
stumps U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stumping U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stumped U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
None of the boys ( children ) came . U هیچ کدام از بچه هانیامدند
Which bank do you bank with? U با کدام بانک کار می کنید؟
Which bus goes to the town centre? U کدام اتوبوس به مرکز شهر میرود؟
What's your insurance company? U شرکت بیمه شما کدام است؟
Which is the best way to Tehran ? U بهترین راه به تهران کدام است ؟
What foreign language do you know? U کدام زبان خارجی رامی دانید ؟
opener U هر کدام از دو توپزن اول بازی کریکت
Which is the odd one out? <idiom> U کدام نسبت به همه در گروه نامشابه است؟
I dont know ( dont have the faintest idea) where the hell she has gone . U نمی دانم کدام گوری رفته است
what is your nationality U ملیت شما چیست از کدام ملت هستید
What platform does the train to York leave from? U قطار یورک از کدام سکو حرکت می کند؟
What platform does the train from York arrive at? U قطار یورک در کدام سکو توقف می کند؟
field U جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
national component U هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
Which bus do I take for the opera? U برای رفتن به اپرا کدام اتوبوس را باید سوار شوم؟
pound cake U کلوچه یا که وزت اجزا عمده هر کدام یک پاوندیا گیروانکه است
box U هر کدام از شش قسمت زمین بیس بال ناشیگری در گرفتن توپ
fielded U جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
fields U جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
boxes U هر کدام از شش قسمت زمین بیس بال ناشیگری در گرفتن توپ
Which bus do I take to Victoria Station? U کدام اتوبوس را برای رفتن به ایستگاه ویکتوریا باید سوار شوم؟
eaten U خورده
it was eaten U خورده شد
little U خورده
irriguous U اب خورده
clefts U ترک خورده
underdogs U سگ شکست خورده
vermiculate U کرم خورده
failures U شکست خورده
underdog U سگ شکست خورده
writhen U تاب خورده
failure U شکست خورده
worm-eaten U کرم خورده
patsy U فریب خورده
plicated U چین خورده
picked U کلنگ خورده
carious U کرم خورده
puckery U چین خورده
clift U ترک خورده
conglomerates U به هم جوش خورده
on oath U قسم خورده
starveling U گرسنگی خورده
deluded U فریب خورده
kaput U کاملا شک ست خورده
grubbier U کرم خورده
turkeys U شکست خورده
turkey U شکست خورده
corrosion U خورده شدن
callous U پینه خورده
grubbiest U کرم خورده
twisty U پیچ خورده
thrawart U پیچ خورده
worm eaten U کرم خورده
stickit U شکست خورده
cleft U ترک خورده
moth-eaten U بید خورده
symphsis U عضوجوش خورده
moth eaten U بید خورده
teched U بهم خورده
tetched U بهم خورده
writhen U پیچ خورده
grubby U کرم خورده
butt welded U از سر جوش خورده
engrained U پینه خورده
folded picture U تصویر تا خورده
craven U شکست خورده
fretted by rust U زنگ خورده
aggresive U خورده شده
eaten U خورده شده
hammer hard U چکش خورده
distempered U بهم خورده
dehiscent U ترک خورده
withered U چروک خورده
belly pinched U گرسنگی خورده
wound U پیچ خورده
corrodible U خورده شدنی
crackly U چین خورده
crimpled U چوروک خورده
crossed out U قلم خورده
wounding U پیچ خورده
wounds U پیچ خورده
brushed U شانه خورده
kinky U پیچ خورده
kinky U گره خورده
stamped U تمبر خورده
indisposed U بهم خورده
maggoty U کرم خورده
mildewy U باد خورده
mussy U بهم خورده
cancelled U قلم خورده
messy U بهم خورده
jiggly U تکان خورده
conglomerate U به هم جوش خورده
dislocated U بهم خورده
chiseled U چوب اسکنه خورده
chiselled U چوب اسکنه خورده
Are you daft ? U مگر مغز خر خورده ای ؟
These shoes dont fit me. U زنگ مدرسه خورده
impacted U باهم جوش خورده
rancid U باد خورده فاسد
wrounght iron mill bar U اهن جوش خورده
beaten U چکش خورده فرسوده
cat gets one's tongue <idiom> U گربه زبونش را خورده
bound barrel U لوله تاب خورده
I have a cold. U من سرما خورده ام. [پزشکی]
it is sufficiently stamped U کم تمبر خورده است
inure or en U پینه خورده کردن
interwrought U بهم جوش خورده
indurate U پینه خورده کردن
grounded U توپ به زمین خورده
i have caught a thorough chill U سرمای حسابی خورده ام
foul anchor U لنگر تاب خورده
deep dyed U زیاد رنگ خورده
cut in U چاک خورده شکافته
common ashlar U سنگ چکش خورده
chartered accountant U حسابدار قسم خورده
certified public accountant U حسابدار قسم خورده
to be deluded U فریب خورده بودن
patsy U شخص گول خورده
spun glass U شیشه تاب خورده
to be fooled U فریب خورده بودن
thraw U پیچ خورده دررفته
weldment U چیز جوش خورده
seared conscience U وجدان پینه خورده
sclerous U متصلب پینه خورده
lost U شکست خورده گمراه
rolled profile U نیمرخ نورد خورده
rolled iron or steel U فولاد نورد خورده
rolled glass U شیشه نورد خورده
Today I took laxatives. U امروز مسهل خورده ام.
to sprain one's ankle U پیچ خورده شدن قوزک پا
to twist one's ankle U پیچ خورده شدن قوزک پا
buckled wheel U چرخ خم شده [تاب خورده]
a man in his forties U مرد چهل و خورده ساله
Our business has become tangled up. U کارمان پیچ خورده است
foul hawse U زنجیرها تاب خورده اند
weather stained U هوا خورده ورنگ پریده
fused ring system U سیستم حلقهای جوش خورده
Like a bear with a sore head. U مثل گرگ تیر خورده
fusion principle U اصل ترکیبات جوش خورده
Chartered ( certified public ) accountant . U حسابدار قسم خورده ( مجاز )
gyrus U برامدگی چین خورده مغز
weldment U قطعات بهم جوش خورده
cluster mill U فرزی که متشکل از دو نوردمتحرک کوچک که هر کدام ازانها به وسیله یک جفت نوردبزرگ حائل و به حرکت درمی اید
acid corrosion of concrete U خورده شدن بتن بوسیله اسید
self deceived U فریب نفس خورده خود فریفته
not up U توپ دوبار به زمین خورده دبل
macadam blinding U خورده سنگ بخورد راه دادن
With a long face . U با سبیل آویزان ( ناموفق وسر خورده )
tailfly U طعمه گره خورده به انتهای نخ ماهیگیری
they are sworn frends U بیکدیگر سوگند دوستی خورده اند
vulcanite U لاستیک سخت و جوش خورده ولکانیت
He refused to acknowledge defeat . U قبول نمی کرد که شکست خورده
There is a hitch somewhere. U یک جای کار گره خورده است
quaternion U ورق کاغذی که چهار تاه خورده باشد
breaker U موج بزرگی که بساحل خورده ودرهم می شکند
perjured U سوگند دروغ خورده دروغی داده شده
The campaign was considered to have failed. U مبارزه [انتخاباتی] شکست خورده بحساب آورده شد.
breakers U موج بزرگی که بساحل خورده ودرهم می شکند
swallow tail coat U جامهای که پشت ان مانند دم چلچله چاک خورده
hard handed U دارای دستهای پینه خورده سخت گیر
choppers U توپ ضربه خورده که پس ازتماس با زمین خیلی بلندمیشود
littleneck clam U نوزاد حلزون خوراکی که معمولا خام خورده میشود
chopper U توپ ضربه خورده که پس ازتماس با زمین خیلی بلندمیشود
hole in one U گوی ضربه خورده از نقطه اغاز که به سوراخ میافتد
brushed U برس خورده به طوری که کرک یا خواب آن شق و براق باشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com