Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 23 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ball hawking
U
کار خوب بازیگرمحوطه دوردست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
far-off
U
دوردست
distant
U
دوردست
remotest
U
دوردست
remoter
U
دوردست
far off
U
دوردست
remote
U
دوردست
bandages
U
نوار دوردست
remote station
U
ایستگاه دوردست
remote terminal
U
ترمینال دوردست
remote
U
دور دوردست
remoter
U
دور دوردست
remotest
U
دور دوردست
outpart
U
قسمت بیرونی یا دوردست
outfield
U
موضع توپگیردرمحوطه دوردست کریکت
ball hawk
U
مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
Boketto
U
عمل خیره شدن به دوردست در غیاب تفکر
long range
U
جنگ افزار با برد زیاد یا برد بلند اتش دوردست
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
deep targets
U
هدفهای باعمق زیاد هدفهای دوردست
alleyways
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com