Perdic | کار اطلاعاتی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 90 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	knowledge work U	کار اطلاعاتی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	list U	چاپ یا نمایش دادن موضوعات اطلاعاتی خاص
	header U	پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
	header U	بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
	headers U	پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
	headers U	بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
	aspect U	کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
	aspects U	کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
	status U	کلمهای حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
	status U	ثباتی که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
	status U	یک بیت در کلمه که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت و نتیجه یک عملیات است
	provider U	شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
	providers U	شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
	burned U	کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
	poaching U	دسترسی به لیست ها که فایل یا برنامه ها به منظورجستجوی اطلاعاتی که استفاده کننده مستحق دسترسی به انها نیست
	reveal U	نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
	revealed U	نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
	reveals U	نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
	request U	متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
	requested U	متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
	requesting U	متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
	requests U	متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
	feedback U	اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
	CD U	وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
	CDs U	وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
	master U	اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
	mastered U	اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
	masters U	اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
	assembly U	زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
	agent U	عامل اطلاعاتی
	agents U	عامل اطلاعاتی
	double agent U	عامل اطلاعاتی دو جانبه
	double agents U	عامل اطلاعاتی دو جانبه
	data bank U	بانک اطلاعاتی
	data banks U	بانک اطلاعاتی
	bulletin U	نشریه اطلاعاتی
	bulletins U	نشریه اطلاعاتی
	device U	کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
	devices U	کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
	agent net U	شبکه اطلاعاتی
	aisp U	انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
	approved data U	سوابق و اطلاعاتی که میتوانندبرای تعیین مراحل تعمیرات یاتغییرات هواپیمای ویژهای بکارروند
	area assessment U	ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
	association in information systems U	انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
	automated intelligence file U	پرونده اطلاعاتی کامپیوتری
	cell relay U	روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
	cirvis U	دستورات مخابراتی که برای گزارش مشاهدات اطلاعاتی تهیه می شوند
	command information program U	برنامه اطلاعاتی یکان برنامه اگاه سازی یکان
	compuserve U	یکی از مهمترین سرویسهای اطلاعاتی line-on وابسته به آمریکا
	counterintelligence survey U	بررسی ضد اطلاعاتی تحقیقات ضد اطلاعاتی
	cumpuserve U	سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
	design phase U	فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
	dual agent U	عامل اطلاعاتی دو جانبه
	executive information system U	نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
	freedom of information act U	قانون فدرالی که به شهروندان عادی اجازه میدهد تا به اطلاعاتی که توسط نمایندگی فدرالی جمع اوری شده است دسترسی یابند
	information banks U	بانکهای اطلاعاتی
	information bits U	بیتهای اطلاعاتی
	information networks U	شبکههای اطلاعاتی
	information routing U	مسیریابی اطلاعاتی
	information science U	علوم اگاهی علوم اطلاعاتی
	information service U	خدمت اطلاعاتی
	information service U	سرویس اطلاعاتی
	information system U	سیستم اطلاعاتی
	inside information U	اطلاعاتی که بمردمان بیرون داده میشود
	intelligence annex U	پیوست اطلاعاتی
	intelligence cycle U	مدار اطلاعاتی
	intelligence summary U	خلاصه اطلاعاتی
	intelligence summary U	خلاصه وضعیت اطلاعاتی
	Internetwork Packet Exchange U	پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه است
	ip U	شرکت یا کاربری که اطلاعاتی درباره استفاده سیستم ویدیویی است
	IPX U	پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه به کار می رود
	irm U	Resourese Informationمدیر منابع اطلاعاتی anager
	knowledge industries U	صنایع اطلاعاتی
	officers call U	نشریه اطلاعاتی مخصوص افسران
	on line information service U	سرویس اطلاعاتی مستقیم
	periodic intelligence report U	گزارش نوبهای اطلاعاتی
	Q Channel U	یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
	qube U	تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
	RFC U	متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد تازه مط رح شده است واز کاربرق خواهد که متن را بررسی کند و توضیحات لازم را اضافه کند
	RIFF U	فایل که حاوی اطلاعاتی است که با قالب فایل RIFF فرمت میشود
	shannon U	اندازه محتوای اطلاعاتی یک ارسال
	summary areas U	مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
	the source U	خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
	shirt-tail U	اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
	shirt-tails U	اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
	have something on someone <idiom> U	اطلاعاتی درموردکار خطای شخص داشتن
	in on <idiom> U	اطلاعاتی داشتن درمورد
	We would appreciate it if you could provide us with some information about ... U	ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید.
	help desk U	میز کمک [اطلاعاتی]
	helpdesk U	میز کمک [اطلاعاتی]
Partial phrase not found.