English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
i have come on business U کاری دارم اینجا امدم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
i intend to stay here U قصد دارم اینجا بمانم
I am working here non-stop. U یک بند دارم اینجا کار می کنم
Dont ever come here again. دیگر هیچوقت پایت را اینجا نگذار. [اینجا نیا.]
i came to the garden U تا در باغ امدم
i am in a bad f. U بد گیری امدم
i went in to the garden U به باغ امدم
i came to the garden U سوی باغ امدم
iam proud to know him U از شناسایی او افتخار دارم افتخار دارم که او رامیشناسم
iam p to of knowing him U از اشنایی او افتخار دارم افتخار دارم که او را می شناسم
torching U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes U راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
blow torch U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torch U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
pence for any thing U میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
stringing U خطوط خاتم کاری و منبت کاری
hitherto U تا اینجا
here U در اینجا
hither U اینجا
hither U به اینجا
so far U تا اینجا
here U اینجا
in these parts <adv.> U در اینجا
where U اینجا
in this country <adv.> U در اینجا
thus far U تا اینجا
passim U اینجا وانجا
i am a stranger here U من اینجا غریبم
up and down U اینجا وانجا
here and there U اینجا انجا
We are short of space here . U اینجا جا کم داریم
At this point of the conversation. U صحبت که به اینجا رسید
Make some room here. U یک قدری اینجا جا باز کن
hereon U در این مورد در اینجا
here lies U در اینجا دفن است
I wI'll get off here. U اینجا پیاده می شوم
Out with them! U بروند بیرون [از اینجا] !
Come here tomorrow . U فردا بیا اینجا
no one is here U هیچکس اینجا نیست
Let us get out of here! U برویم از اینجا بیرون!
I am just passing through. از اینجا عبور میکنم.
I am just passing through. فقط از اینجا میگذرم.
make oneself scarce <idiom> U دور شو ،از اینجا برو
i had hom there U اینجا گیرش اوردم
i do not belong here U من اهل اینجا نیستم
isn't he there U ایا او اینجا نیست
i wish to stay here U میخواهم اینجا بمانم
I have a carton of cigarettes U من یک ... دارم.
I am here on holiday. من برای تعطیلات به اینجا آمدم.
He usually drops by to see me . U غالبا" می آید اینجا بدیدن من
I am here on business. برای تجارت اینجا آمدم.
None of that here. Nothing doing here. U اینجا از این خبرها نیست
Please sign here. لطفا اینجا را امضا کنید.
It is pointless for her to come here . U موضوع ندارد اینجا بیاید
Left out of one place and driven away from another. <proverb> U از آنجا مانده از اینجا رانده .
It has been a very enjoyable stay. در اینجا به من خیلی خوش گذشت.
Is there a car wash? U آیا اینجا ماشینشویی هست؟
I am here on business. برای کار اینجا آمدم.
He promised me to be here at noon . U به من قول داد ظهر اینجا با شد
Is there a car wash? U آیا اینجا کارواش هست؟
I've been here for five days. U پنج روزه که من اینجا هستم.
There is no point in his staying here . His staying here wont serve any purpose. U ماندن او در اینجا بی فایده است
He came over here in a mad rush. U او [مرد] با کله اینجا آمد.
It is extremely hot in here . U اینجا بی اندازه گرم است
what is your business here U کار شما اینجا چیست
The bus to ... stops here. U اتوبوس به ... اینجا نگاه می دارد.
I feel like a fifth wheel. U من حس می کنم [اینجا] اضافی هستم.
I dropped in to say hello. U آمدم اینجا یک سلامی بکنم
some one must stay here U یک کسی باید اینجا بماند
take away your things U اسباب خود را از اینجا ببرید
glid U تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
own a house U خانهای دارم
I'm in a hurry. من عجله دارم.
i intend to stay here U خیال دارم که ...
i maintain U عقیده دارم که ...
my a is 0 years U من 04سال دارم
it is in my recollection U یاد دارم
I'm in doubt about it. U من بهش شک دارم.
I'm in a hurry. من عجله دارم
I have tobacco. من یک توتون دارم.
i wish to stay here U میل دارم ...
I have a headache. U من سر درد دارم.
I am standing by you . I am right behind you . U هوایت را دارم
I have a question. U من یک سئوال دارم.
I need my e U من دوست دارم
I want to have a word with you . I want you . U کارت دارم
I agree. U قبول دارم.
close the door please U خواهش دارم
How long can I park here? U چه مدت می توانم اینجا پارک کنم؟
May I park there? U ممکن است اینجا پارک کنم؟
How long does the train stop here? U چه مدت قطار اینجا توقف دارد؟
Can we camp here? U آیا اینجا میتوانیم چادر بزنیم؟
Can we camp here? U آیا اینجا میتوانیم اردو بزنیم؟
I am leaving early in the morning. من صبح زود اینجا را ترک میکنم.
How dare he come here . U غلط می کند قدم اینجا بگذارد
It seems I am not welcome (wanted) here. U مثل اینکه من اینجا زیادی هستم
Just sign here and leave at that . U اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
Could you put us up for the night ? U ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟
She comes here at least once a week . U دست کم هفته ای یکبار اینجا می آید
I am deae beat . I am tired out . U از خستگی دارم غش می کنم
i am famishing U از گرسنگی دارم می میرم
I have an appointment with the dentist. U با دندانساز قرار دارم
I am beginning to realize ( understand ) . U کم کم دارم متوجه می شوم
I am positive that ... U من اطمینان کامل دارم که ...
i am purposed to go U قصد دارم بروم
i am busy at the moment U اکنون کار دارم
I believe in God. U من به خدا ایمان دارم.
I feel like throwing up. <idiom> U دارم بالا میارم.
I have a pain in my chest. U سینه درد دارم
i am on the wrong side of 0 U من بیش از 05 سال دارم
I am in a great hurry . I am pressed for time . U خیلی عجله دارم
i am rials in pocket U سه ریال در جیب دارم
I feel nauseated. U حالت تهوع دارم.
I owe her a grudge U حق دارم که با اولج باشم
i am purposed to go U در نظر دارم بروم
I have cigar U من یک سیگار برگ دارم.
i humbly request that U خواهش عاجزانه دارم که ...
i stand to it that U جدا عقیده دارم که
i yearn for U ارزوی استراحت دارم
iam ill bested U موقعیت بدی دارم
I have a credit card. من کارت اعتباری دارم.
i have a suit to the shah U به شاه عرض دارم
i am reluctant to go U اکراه دارم از رفتن
I am over 50 years old. U من ۵۰ سال بیشتر دارم.
I'm on a diet. من رژیم غذایی دارم.
i have a hunch that U سخت گمان دارم که
i have a hunch that U بیم یافن ان دارم که ...
I am staying at the hotel. U در هتل منزل دارم.
i have a silk rug Štoo U یک قالیچه ابریشمی هم دارم
No one sent me, I am here on my own account. U هیچکسی من را نفرستاد من بحساب خودم اینجا هستم.
hic jacet U در اینجا خفته است ه کتیبه روی قبر
His coming here was quite accidental. U آمدن اوبه اینجا کاملا" اتفاقی بود
This is a good residential are ( neighbourhood ) . U اینجا محل ( محله ) مسکونی خوبی است
The bus stop is no distance at all . U ایستگاه اتوبوس فاصله زیادی با اینجا ندارد
Do you think it advisable to wait here U آیا مصلحت هست که اینجا منتظر بمانیم
We were afraid lest she should get here too late . ترسیده بودیم که مبادا دیر اینجا برسد.
This is an ideal spot for picnics . U اینجا برای پیک نیک ماه است
I live a very regular life . U زندگی خیلی منظمی دارم
i have a suit to the shah U عریضه برای شاه دارم
i have worse to tell you U بدتر از این دارم که بشمابگویم
i heed your help U به مساعدت شما احتیاج دارم
please dont forget it U خواهش دارم فراموش نکنید
thank tou for that book U خواهش دارم ان کتاب را به من بدهید
I would like to know the truth. U من دوست دارم که واقعیت رو بدونم.
I'm working on it. U دارم روش کار میکنم.
It pleases me. U دوست دارم [ آن چیز را یا کار را] .
much as I'd like to <idiom> U با اینکه اینقدر دوست دارم
i own to having done it U اقرار دارم که ان کار را کرده ام
I like it. U دوست دارم [ آن چیز را یا کار را] .
I have to study U من درس دارم به همین خاطر کم میمونم
I have all kinds of problems. U هزار جور گرفتار ؟ دارم
He owes me some money. U از او پول می خواهم (طلب دارم )
I am thinding of going to Europe. U خیال دارم به اروپ؟ بروم
I am going on twenty. U دارم می روم توی 20سالگی ؟
do tell me U خواهش دارم بمن بگویید
I'll need a plot of land . U یک قطعه زمین لازم دارم
I have a steady monthly income. U درآمد ماهیانه ثابتی دارم
i am in a hurry for it U عجله دارم یا در شتاب هستم
I am very busy today . U امروز خیلی کار دارم
I love her with my whole being . U با تمام وجود دوستش دارم
I have a date with my fiandee. U با نامزدم قرار ملاقات دارم
commit no nuisance U ادرار کردن و اشغال ریختن اینجا ممنوع است
Is there a camp site near here? U آیا نزدیک اینجا چادر زدن وجود دارد؟
They dont recognize your high-school diploma here. U دیپلم دبیرستان شما را اینجا برسمیت نمی شناسند
She comes here once in a blue moon . U سالی ماهی یکبار می آید اینجا ( بسیار بندرت )
Is there a camp site near here? U آیا نزدیک اینجا محل اردو وجود دارد؟
i insist that he is innocent U جدا` عقیده دارم که او بی گناه است
i p to arrange an intrriew U قصد دارم که مصاحبهای ترتیب دهم
i rely solely on god... U تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
I intend to buy a car . U خیال دارم یک ماشین ( اتوموبیل ) بخرم
I have a position ( post ) of great responsibility in this company . U دراین شرکت شغل پرمسئولیتی دارم
pray consider my case U خواهش دارم بکار من رسیدگی کنید
I have a son your age. U پسری دارم بسن ( وسال) شما
i life that better U انرا بیشتر از همه دوست دارم
I am looking for work ( ajob). U دارم دنبال کار( شغل ) می گردم
i have as many books as you U کتاب شما دارید منهم دارم
i insist on his innocence U جدا` عقیده دارم که او بی گناه است
i please to do it U خوش دارم که این کار را بکنم
I'm sure we can come to some arrangement. U من اطمینان دارم که ما می توانیم به توافقی برسیم .
I'm starving [to death] . U از گرسنگی دارم میمیرم. [اصطلاح مجازی]
I would like to learn the truth. U من دوست دارم از واقعیت مطلع بشوم.
Well, now everyone's here, we can begin. U خوب حالا که همه اینجا هستند ما می توانیم شروع کنیم.
Please be (feel ) at home . Please make yourself at home . U اینجا را منزل خودتان بدانید ( راحت باشید و تعارف نکنید )
Could I have a word with you ? U عرضی داشتم (چند کلمه صحبت دارم )
i intend my son for the bar U خیال دارم پسرم را بگذارم وکالت کند
I have a free hand in this matter. U دراینکار دستم باز است ( اختیارات دارم )
My clothes are a witness to my poverty. U لباسی که بتن دارم شاهد فقر است
Can I go earlier today, just as a special exception? U اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
I have got into a jam . Iam in a tight corner . I am in a bad fix. U بد طوری گیر کرده ام ( دروضع سختی قرار دارم )
Is there enough time to change trains? U آیا برای تعویض قطار وقت کافی دارم؟
iam impatient to go U دلم شور میزند که بروم شتاب دارم برفتن
From your lips to God's ears! <idiom> U امیدوارم که حق با شما باشد، اما من کمی شک و تردید دارم.
i insist on your being present U جدا` عقیده دارم که شما بایدحضور داشته باشید
Are there any antiquities here? U آیا اینجا آثار باستانی [اشیا عتیقه و جاهای قدیمی] وجود دارد؟
I am in the habit of sleeping late on Friday mornings. U عادت دارم جمعه ها صبح دیر از خواب بیدار می شوم
AFAIK U خلاصه عبارت انگلیسی: تا آنجایی که خبر دارم که در ایمیل یا چت استفاده می شود
We consider it a great honor to have you here with us tonight. U این برای ما افتخار بزرگی حساب میشود که امشب شما را اینجا همراه با ما داشته باشیم.
drilling pattern U نمونه مته کاری الگوی مته کاری
What is going on here? U اینجا چه خبر است؟ [وقتی قضیه نامفهوم است] [اصطلاح روزمره]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com