English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
craftshop U کارگاه هنرهای دستی تفریحی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
craft reimbursable supply U اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
arts and crafts U هنرهای تجسمی و دستی
manual training U دوره اموزش هنرهای دستی
resident engineer U مهندس مقیم در کارگاه ساختمانی یا نماینده مهندس مشاور در کارگاه
manual U دستور رزمی دستی سیستم دستی
beaux arts U هنرهای زیبا
Ecole des Beaux-Arts U هنرهای مستظرفه
beaux arts U هنرهای مستظرفه
visual arts U هنرهای دیدنی
fine arts U هنرهای زیبا
minor arts U هنرهای فرعی
visual arts U هنرهای بصری
performing arts U هنرهای نمایشی
graphic arts U هنرهای زیبا
imitative arts U هنرهای تقلیدی
craft revolving fund U حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
performing U وابسته به هنرهای نمایشی
greenhouse U هنرستان هنرهای زیبا
conservatory U هنرستان هنرهای زیبا
conservatoire U اموزشگاه هنرهای زیبا
conservatories U هنرستان هنرهای زیبا
the nine U نه تن الهه شعر و هنرهای زیبا
polytechnic U وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
aestheticism U زیبایی پرستی علاقمندی به هنرهای زیبا
polytechnics U وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
polytechnical U وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
femme-fleur U [طرح دختر رویایی در طراحی های هنرهای جدید فرانسه]
what a lark U چه تفریحی
social U تفریحی
sportive U تفریحی
resourc U کار تفریحی
sport fish U ماهیگیری تفریحی
sportful U تفریحی خوشگذران
cabin cruiser U قایق تفریحی
cabin cruisers U قایق تفریحی
junkets U سفر تفریحی
junket U سفر تفریحی
amusement parks U پارک تفریحی
amusement park U پارک تفریحی
dinghy U قایق تفریحی
dinghies U قایق تفریحی
yachting U مسافرت با قایق تفریحی
yachtsman U صاحب کشتی تفریحی
sport U تفریحی سرگرم کردن
keelboat U قایق تفریحی لنگردار
yachtsmen U صاحب کشتی تفریحی
sported U تفریحی سرگرم کردن
sashay U راه پیمایی تفریحی
ski tourer U اسکی باز تفریحی
day sailer U قایق بادبانی تفریحی
hacking U اسب سواری تفریحی
hobbyhorse U کار تفریحی سرگرمی
sports U تفریحی سرگرم کردن
macdraw U معماری مهندسی یانقشه کشان و متخصصین مشابه در هنرهای گرافیکی طراحی شده است
powerboat U قایق موتوری تفریحی یاماهیگیری
parachute spinnaker U بادبان سه گوش قایقهای تفریحی
powerboats U قایق موتوری تفریحی یاماهیگیری
impresario U مدیر اماکن تفریحی ونمایشی
impresarios U مدیر اماکن تفریحی ونمایشی
plinking U تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
to play for love U تفریحی یا عشقی بازی کردن
sports U نمایش تفریحی بازی کردن
sport U نمایش تفریحی بازی کردن
sported U نمایش تفریحی بازی کردن
scow U وته پهن قایق تفریحی
donkey baseball U بیس بال تفریحی با الاغ
day-tripper U کسی که به سفر تفریحی یکروزه میرود
day-trippers U کسی که به سفر تفریحی یکروزه میرود
sports U تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
marina U لنگرگاه یاحوضچه مخصوص توقف قایقهای تفریحی
dabbling U سرسری کارکردن بطور تفریحی کاری راکردن
dabbles U سرسری کارکردن بطور تفریحی کاری راکردن
dabbled U سرسری کارکردن بطور تفریحی کاری راکردن
dabble U سرسری کارکردن بطور تفریحی کاری راکردن
marinas U لنگرگاه یاحوضچه مخصوص توقف قایقهای تفریحی
sported U تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
sport U تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
hack U ضربه ناشیانه تنیس راندن اسب بصورت تفریحی
hacks U ضربه ناشیانه تنیس راندن اسب بصورت تفریحی
hacked U ضربه ناشیانه تنیس راندن اسب بصورت تفریحی
package shows U نمایشات و برنامههای تفریحی پیش بینی شده قبلی
yaght club U باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
establishments U کارگاه
establishment U کارگاه
workshop U کارگاه
sculptoris U کارگاه
shopboard U کارگاه
sculptors U کارگاه
sculptor U کارگاه
workhouses U کارگاه
workhouse U کارگاه
shops U کارگاه
shopped U کارگاه
shop U کارگاه
workshops U کارگاه
engineering workshop U کارگاه
atelier U کارگاه
plant U کارگاه
industrial unit U کارگاه
fields U کارگاه
fielded U کارگاه
plants U کارگاه
detectives U کارگاه
detective U کارگاه
field U کارگاه
deadman U کارگاه برفی
smith's shop U کارگاه اهنگری
manufactory U کاردستی کارگاه
milling shop U کارگاه فرزکاری
studios U کارگاه هنری
engineering workshop U کارگاه صنعتی
site manager U رئیس کارگاه
job office U دفتر کارگاه
lathe shop U کارگاه تراشکاری
studios U کارگاه کارخانه
field shop U کارگاه صحرایی
artist's workshop studio U کارگاه هنری
assembly shop U کارگاه مونتاژ
sited U کارگاه ساختمانی
sites U کارگاه ساختمانی
studio U کارگاه کارخانه
studio U کارگاه هنری
site U کارگاه ساختمانی
atelier U کارگاه هنری
automatic turning shop U کارگاه تراشکاری
site clearance U تخلیه کارگاه
pilot plant U کارگاه نمونه
welding shop U کارگاه جوشکاری
looms U کارگاه بافندگی
shop U کارگاه تعمیرگاه
cottage industries U کارگاه خانگی
works inspector U بازرس کارگاه
loom U کارگاه بافندگی
carpet workshop U کارگاه قالیبافی
building sites U کارگاه ساختمانی
building site U کارگاه ساختمانی
exhaust fan U هواکش کارگاه
loomed U کارگاه بافندگی
production U فرآورده کارگاه
looming U کارگاه بافندگی
cottage industry U کارگاه خانگی
plants U تجهیزات کارگاه
shopped U کارگاه تعمیرگاه
shops U کارگاه تعمیرگاه
plant U تجهیزات کارگاه
workshops U اتاق کار کارگاه
plant U محل کارخانه یا کارگاه
shipyard U کارگاه کشتی سازی
pullery U کارگاه پوست تراشی
shipyards U کارگاه کشتی سازی
electroplating shop U کارگاه عملیات گالوانیزهای
machine shop U کارگاه محاسبات ماشینی
ball joint vise U گیره ساچمهای کارگاه
sweatshops U کارگاه بهره کشی
winding shop U کارگاه سیم پیچی
acid restoring plant U کارگاه بازیابی اسید
acid recovery plant U کارگاه بازیابی اسید
pattern shop U کارگاه مدل سازی
storage pile U انبار مصالح در کارگاه
workshop U اتاق کار کارگاه
workroom U اتاق کار کارگاه
sweatshop U کارگاه بهره کشی
molding shop U کارگاه قالب گیری
plants U محل کارخانه یا کارگاه
plant records U امار تجهیزات کارگاه
pouring bay U کارگاه کوچک ریخته گری
mix in place U تهیه بتن در خود کارگاه
ex works U تحویل در کنار کارگاه یاکارخانه
maintenance shop U کارگاه تعمیر و نگهداری تعمیرگاه
on site concrete U بتن ساخته شده در کارگاه
forges U ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
forge U ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
dockyard U کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
dockyards U کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
hauls U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
stance U طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
haul U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
stances U طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
hauled U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauling U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
lithography U کارگاه تهیه فیلم و زینک کتاب و مجله
haul road U راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
fitting shop U کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
bench check U کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
free haul U در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
operating bridge U پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
hand held U دستی
portable U دستی
hand made U دستی
left handedness U چپ دستی
levorotation U چپ دستی
manual U دستی
handiest U دستی
palmar U کف دستی
handmade U دستی
handy U دستی
bellows U دم دستی
single-handed U یک دستی
handier U دستی
ready use U دم دستی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com