English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 122 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
carnival U کاروان شادی جشن
carnivals U کاروان شادی جشن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
mardi gras U سه روز قبل از چهارشنبه توبه کاتولیک ها که دراستان لویزیانا کاروان شادی حرکت میکند
Other Matches
sortie U یک کاروان دریایی یاحرکت یک کاروان دریائی
sorties U یک کاروان دریایی یاحرکت یک کاروان دریائی
rear commodore U سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
k day U روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
train U کاروان
convoys U کاروان
trained U کاروان
trains U کاروان
caravan U کاروان
caravans U کاروان
kafila U کاروان
orion hound U کاروان کش
convoy U کاروان
motorcade U کاروان موتوری
motorcades U کاروان موتوری
for a caravan U برای هر کاروان
caravanning U گذراندنتعطیلیدر کاروان
evacuation convoy U کاروان اخراجات دریایی
ocean convoy U کاروان اقیانوس پیما
convoy U کاروان دریایی ستون موتوری
sirius U ستاره کاروان کش درکلب اکبر
sortie number U شماره پرواز یا کاروان دریایی
escort ship U ناو محافظ کاروان دریایی
convoys U کاروان دریایی ستون موتوری
convoy assembly port U بندر محل تجمع کاروان دریایی
position buoy U بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
main body U عمده قوای کاروان دریایی نیروی اصلی تک
gala U شادی
galas U شادی
exultation U شادی
airiness U شادی
revelery U شادی
pleasance U شادی
joyance U شادی
rejoicings U شادی
curvet U شادی
rejoicing U شادی
joyless U بی شادی
jubilation U شادی
joy U شادی
joys U شادی
caper U شادی
capered U شادی
capers U شادی
glee U شادی
gaiety U شادی
jubilate U فریاد شادی
joie de vivre U زیست شادی
mirthfulness U شادی ونشاط
high jinks U سروصدا و شادی
plaudit U هلهله شادی
jubilee U روز شادی
joy U شادی کردن
joys U شادی کردن
revel U شادی کردن
reveled U شادی کردن
acclamation U تحسین و شادی
reveling U شادی کردن
revelled U شادی کردن
happiness U شادی خوشنودی
revels U شادی کردن
revelling U شادی کردن
joyously U از روی شادی
fool's paradise U شادی احمقانه
mirth U نشاط شادی
banzai U هلهله شادی
exultance U وجد و شادی
jubilees U روز شادی
breezy U شادی بخش
f.mirth U شادی جشن
effervescence U طراوت و شادی
merriment U ابراز شادی
cock-a-hoop U شادی کنان
short-haul U کاروان دریایی که بین سواحل دو کشور بیگانه و ناشناس حرکت میکند
short haul U کاروان دریایی که بین سواحل دو کشور بیگانه و ناشناس حرکت میکند
ovations U شادی وسرور عمومی
exulting U شادی کردن وجدکردن
elation U ترفیع سرفرازی شادی
ovation U شادی وسرور عمومی
with rejoicings and embraces U با شادی و فریاد هورا
To be in raptures . To be overjoyed . U غرق در شادی بودن
exult U شادی کردن وجدکردن
exults U شادی کردن وجدکردن
gleefully U از روی شادی و خوشحالی
tragicomedies U دارای حزن و شادی
tragicomedy U دارای حزن و شادی
exulted U شادی کردن وجدکردن
they returned in triumph U شادی کنان برگشتند
to be psyched for somebody [American E] U در شادی کسی سهیم شدن
to overcrow one's rival U از پیروزی بر حریف شادی کردن
caper U از روی شادی جست وخیزکردن
capered U از روی شادی جست وخیزکردن
capers U از روی شادی جست وخیزکردن
to be glad for somebody's sake U در شادی کسی سهیم شدن
to be pleased for somebody U در شادی کسی سهیم شدن
whoopla U عیاشی و شادی پر سرو صدا
He was transported with joy. U از شادی درپوست نمی گنجید
gee whiz <idiom> U بافریاد شادی خود رانشان دادن
fly in the ointment <idiom> U یک چیز کوچک که شادی را بههم بزند
jobilate U شادی کردن از خوشی فریاد زدن
She was transported with joy . U شادی تمام وجودش را فرا گرفت
inequality operator U نشانه بیان عدم شادی دو متغیر یا دو مقدار
kirmess U جشن وعیدسالیانهای که ........وفریادهای شادی برپامی کنند
Tune in next week for another episode of 'Happy Hour'. U هفته آینده کانال [تلویزیون] را برای قسمت دیگری از {ساعت شادی} تنظیم کنید.
floating base U ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
administrative wheeled vehicle fleet U کاروان خودروهای اداری خودروی اداری
dog star U ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
Sophrosyne U وضعیت سالم ذهن توصیف شده با خویشتنداری اعتدال و آگاهی عمیق از نفس حقیقی که به شادی واقعی منجر میشود
convoy joiner U ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
to triumph over the enemy U برشکست دشمن شادی کردن بر دشمن پیروز شدن
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness. U نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.
rejoicingly U شادی کنان وجد کنان
rejoiced U شادی کردن وجد کردن
rejoices U شادی کردن وجد کردن
rejoice U شادی کردن وجد کردن
convoy commodore U فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com