English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
volcanist U کارشناس اتشفشانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lava U توده گداخته اتشفشانی مواد مذاب اتشفشانی
plutonic U اتشفشانی
volcanic U اتشفشانی
plutonist U دوزخی اتشفشانی
plutonian U دوزخی اتشفشانی
crater U دهانه اتشفشانی
craters U دهانه اتشفشانی
agglomerate U همجوش اتشفشانی
agglomerate U جوش اتشفشانی
slag U گداز اتشفشانی
volcanic U سنگهای اتشفشانی
pumicite U خاکستر اتشفشانی
vulcanicity U حالت اتشفشانی
tasite U صخره اتشفشانی
tuff U خاکستر اتشفشانی
volcanism U حالت اتشفشانی
volcanism U شرایط و خصوصیات اتشفشانی
lapillus U سنگ کوچک اتشفشانی
vulcanization U تحت تاثیر حرارت اتشفشانی
pyroclastic U تشکیل شده در اثر فعالیت اتشفشانی
perlite U نوعی شیشه اتشفشانی سنگ مروارید
volcanize U تحت تاثیر حرارت اتشفشانی قرار دادن
gabbro U نوعی صخره از دسته سنگهای محترقه و اتشفشانی
connoisseur U کارشناس
au fait U کارشناس
judges U کارشناس
judged U کارشناس
judge U کارشناس
experts U کارشناس
analysts U کارشناس
analyst U کارشناس
expert U کارشناس
judging U کارشناس
expert U متخصص کارشناس
critics U کارشناس خبره
experts U متخصص کارشناس
critic U کارشناس خبره
technologist U کارشناس تکنولوژیست
qualified U کارشناس موصوف
actuary U کارشناس بیمه
actuaries U کارشناس بیمه
electric engineer U کارشناس برق
electronic engineer U کارشناس الکترونیک
educationist U کارشناس اموزش و پرورش
educationalists U کارشناس اموزش و پرورش
educationists U کارشناس اموزش و پرورش
educationalist U کارشناس اموزش و پرورش
zoogeographer U کارشناس جغرافیای حیوانی
he posed as an expert U خود را کارشناس وانمودکردن
skilled witness U کارشناس اهل خبره
acoustician U کارشناس علم اصوات
adjuster U کارشناس در خسارت بیمه
technician U ذیفن کارشناس فنی
technicians U ذیفن کارشناس فنی
average adjuster U کارشناس تعیین خسارت بیمه
average stater U کارشناس تعیین خسارت بیمه
financiers U کارشناس علم مالیه متخصص مالی
qualified person U شخص واجد شرایط کارشناس متخصص
financier U کارشناس علم مالیه متخصص مالی
sanitarian U کارشناس بهداشتی جانبدار بهداشت همگانی
tasters U کارشناس چشیدن مزه شراب وچای وغیره
taster U کارشناس چشیدن مزه شراب وچای وغیره
zootechnician U کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
igneous rock U سنگ اذرین سنگ اتشفشانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com