English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lostlabour U کارذوقی که کننده انراچشم داشت پاداش نیست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
annotator U یاد داشت کننده
mum's the word U این سخن فاش کردنی نیست این حرف را باید پنهان داشت
minute book U دفتر یاد داشت یاد داشت نامه
poaching U دسترسی به لیست ها که فایل یا برنامه ها به منظورجستجوی اطلاعاتی که استفاده کننده مستحق دسترسی به انها نیست
integrity U حقیقتی که بیان کننده این است که فایل روی دیسک آسیب ندیده است و خراب نیست
All is not gold that glitters. <proverb> U هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
dependent U غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست
winchester disk U دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
step frame U استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
transparent U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparently U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
leaving files open U به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
his parentage isunknown U اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
it is past all hope U جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
article had two notes U داشت
conservation U داشت
nonreward U بی پاداش
rewardless U بی پاداش
rewardable U پاداش
allowances U پاداش
allowance U پاداش
unvalued U بی پاداش
premiums U پاداش
rewarding U پر پاداش
premium U پاداش
fee U پاداش
bonuses U پاداش
incentives U پاداش
incentive U پاداش
incentive pay U پاداش
gratuity U پاداش
reinforcement U پاداش
quittance U پاداش
bonus U پاداش
compensation U پاداش
compensations U پاداش
solatium U پاداش
remunerations U پاداش
guerdon U پاداش
reward U پاداش
remuneration U پاداش
recompensing U پاداش
consideration U پاداش
considerations U پاداش
rewarded U پاداش
rewards U پاداش
recompenses U پاداش
mense U پاداش
back U پاداش
backs U پاداش
gratuities U پاداش
recompense U پاداش
recompensed U پاداش
note book U دفتریاد داشت
when will women have the vote? U خواهند داشت
apanage U اختصاص داشت
expectation U چشم داشت
factum U یاد داشت
expectations U چشم داشت
without letted U باز داشت
expectantly U با چشم داشت
dwelt U منزل داشت
durst U زهره داشت
talented U درون داشت
he adored that woman U ان زن رابسیاردوست می داشت
he loved her dear U اوبسیاردوست داشت
talents U درون داشت
talent U درون داشت
testimonial U پاداش جایزه
secondary reward U پاداش ثانوی
testimonials U پاداش جایزه
extrinsic reward U پاداش برونی
requiting U پاداش دادن
requites U پاداش دادن
requited U پاداش دادن
yielder U پاداش دهنده
compensable U قابل پاداش
incentive pay U پاداش کار
premium U پاداش نیکو
smart money U پاداش زیان
come-uppance U پاداش عمل بد
premium U پاداش عوض
compensative U پاداش دهنده
premiums U پاداش عمل
premiums U پاداش نیکو
feoff U پول پاداش
requite U پاداش دادن
premiums U پاداش عوض
negative reward U پاداش منفی
valuable consideration U پاداش پربها
premium U پاداش عمل
reward training U اموزش با پاداش
awarding U پاداش دادن
rewards U پاداش دادن
awarded U پاداش تقدیر
rewardable U پاداش دادن
awarded U پاداش دادن
award U پاداش دادن
award U پاداش تقدیر
bonus U پاداش قرضه
bonuses U پاداش قرضه
awards U پاداش دادن
awards U پاداش تقدیر
rewardable U پاداش دادنی
reward U پاداش دادن
extra premium U پاداش اضافی
rewarded U پاداش دادن
external reward U پاداش برونی
meed U پاداش ارزش
hay U تختخواب پاداش
awarding U پاداش تقدیر
block note paper U دسته کاغذیاد داشت
it had a europeanlook U نمود اروپایی داشت
writing pad U دسته یاد داشت
to take notes of U یاد داشت برداشتن از
to minute down U یاد داشت کردن
He looked well groomed . He had a tidy appearance . U سرووضع مرتبی داشت
marrige of convenience U پیوند با چشم داشت
he complained with reason U داشت که گله میکرد
to make a note of U یاد داشت کردن
to make a minute of U یاد داشت کردن
the dog wasled U سگ بند در گردن داشت
he kept me waiting U مرامنتظریامعطل نگاه داشت
outlook U منظره چشم داشت
prospectiveness U چشم داشت به اینده
He was looking for you. U داشت دنبالت می گشت
ephebe U شهری که از 81 تا 02 سال داشت
to take down U یاد داشت کردن
to set down U یاد داشت کردن
disposure U نمایش عرضه داشت
i will note it down U یاد داشت میکنم
point fund U پاداش پایان فصل
self rewarding U پاداش دهنده بخود
warison U پاداش شیپور حمله
rewarder U جایزه یا پاداش دهنده
dispatch money U پاداش سرعت کار
to merit reward U سزاوار پاداش بودن
primage U پاداش ناخدای کشتی
incentive bonus scheme U طرح پاداش تشویقی
All his belongings were stolen . U هرچه داشت بردند (دزدیدند)
Did you get much ( any ) benefit from your holiday ? U تعطیلات برایت فایده ای داشت ؟
fusilier U سربازی که تفنگ چخماقی داشت
he sold the good ones U هرچه خوب داشت فروخت
fusileer U سربازی که تفنگ چخماقی داشت
He was running like a madman. U عین دیوانه ها داشت می دوید
prospect of success U چشم داشت یا امید کامیابی
he would be sure to like it U یقینا انرادوست خواهد داشت
he was in purpose to do it U در نظر داشت که ان کار رابکند
it weighed kilogrammes U بود سه کیلوگرم وزن داشت
She was talking to (with ) a friend . U داشت با دوستش صحبت می کرد
no song no supper U تانخوانی شام نخواهیم داشت
The girl was penciling her eyebrows . U دخترک داشت ابروهایش را می کشید
durst U جرات داشت جسارت کرد
There will be a delay of 8 minutes. 8 دقیقه تاخیر خواهد داشت.
that point was of p interest U ان نکته جالبیست ویژهای داشت
hand-out <idiom> U پاداش ،معمولا از طرف دولت
underemployed U دارای شغل کم تخصص و کم پاداش
The bus stopped for fuel [ to get gas] . U اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
His request was in the nature of a command. U خواهش اوحالت حکم ودستور را داشت
pistole U سکه زرکه بیشتردراسپانی رواج داشت
he made me wait U مرا منتظر یا معطل نگاه داشت
u.sings[ and+] U با انهایی که من دیده بودم فرق داشت
count palatine U قلمرو خود امتیازات شاهانه داشت
quinquereme U یکجورکرجی که پنج ردیف پاروزن داشت
to preach from notes U از روی یاد داشت وضع کردن
He wanted to incite the people. U قصد داشت مردم راتحریک کند
He tried to conceal the facts. U سعی داشت حقیقت را پنهان کند
on old woman past sixty U پیرزنی بیش از شصت سال داشت
notate U یادداشت برداشتن یاد داشت کردن
marshalsea U دادگاهی که marshal knightبر ان ریاست داشت
life is not worth an hour's p U ساعتی هم نمیتوان به زندگی اطمینان داشت
og U الفبای پیشین و ایرلندی که 02 حرف داشت
despatch money U پاداش جهت بارگیری یاتخلیه سریع
She was crying over her misfortunes. U ازدست بدبختی هایش ناله وفریاد داشت
to serve a notice on some one U اخطار یا یاد داشت برای کسی فرستادن
groschen U سکه سیم المانی که پیشتر رواج داشت
no paternosterŠno p U تادعای ربانی نخوانی پول نخواهی داشت
She married a man old eonugh to be her father. U با مردی که جای پدرش را داشت ازدواج کرد
of livery U ایانوکر جامه ویژه داشت یاجامه ساده
on shall from a quo rum U جلسهای که باحضورنصف اعضابعلاوه یک تن رسمیت خواهد داشت
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
complete transaction U معامله قطعی و تمام شده که دنباله نخواهد داشت
kreutzer U نام سکه مس وسیم که پیشتردرالمان واطریش رواج داشت
The judge will have the final say on the matter. U قاضی حرف آخر را در این موضوع خواهد داشت.
He had the air of a frightened(scared)child. U حالت بچه ای را داشت که وحشت زده شده بود
record prices U بهترین نرخ هائی که تاکنون یاد داشت یا ثبت شده
that book will immortalize him U ان کتاب نام اورا تا جاویدان زنده نگاه خواهد داشت
parnassian U نام کوهی در یونان مرکزی که اختصاص داشت به الهه شعر
nestorianism U عقیده نسطوریان اعتقاد باینکه عیسی دو ذات جداگانه داشت
reward is an iduce to toil U چیزیکه ادم را بکار کردن تشویق میکند پاداش است
critical engine U موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
He was killed when his parachute malfunctioned. U بخاطر اینکه چترش کار نکرد [عیب فنی داشت] او [مرد] کشته شد.
paphian U وابسته PAPHOS شهرباستانی جزیره قبرس که اختصاص برب النوع عشق داشت
it is inexpedient to reply U پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
dead U دوره زمانی بین دو رویداد که هیج اتفاقی نمیافتد برای اطمینان از اینکه باهم برخورد نخواهند داشت
she smiled sweetly U لبخند یا تبسم شیرینی داشت شیرین لبخند میزد
it will make against us U برای مازیان خواهد داشت بزیان ما تمام خواهد شد
fasces U [نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
it pleased him to go U خوش داشت که برود خوشش می امدکه برود
sans recours U عبارتی که فهرنویس وقتی به نمایندگی ازجانب دیگری فهر نویسی میکند قبل ار امضا می نویسد وبنابراین شخصا" مسئوولیتی در قبال نکول نخواهد داشت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com