Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 63 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
plaster cutting knife
U
کارد گچبری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
folding knife
U
کارد جیبی تاشو
[کارد سوئیسی]
war to the knife
U
کارد و کارد کشی
plaster works
U
گچبری
tool of the plasterer
U
افزار گچبری
stucco decoration
U
گچبری تزیینی
architrave
U
گچبری سر ستون
architrave
U
گچبری اطراف در
mantel piece
U
گچبری دور بخاری
bed moulding
U
گچبری بالای کتیبه
bead
U
گچبری گردو کوچک
molded
U
شکل دادن گچبری
beads
U
گچبری گردو کوچک
mould
U
شکل دادن گچبری
moulded
U
شکل دادن گچبری
moulds
U
شکل دادن گچبری
molds
U
شکل دادن گچبری
fascias
U
هزاره برجسته گچبری سر ستون
fascia
U
هزاره برجسته گچبری سر ستون
cornice
U
ابزارو گچبری در زیر سقف
cornices
U
ابزارو گچبری در زیر سقف
daggar
U
کارد
knuckle guard
U
کارد
stilettos
U
کارد
stiletto
U
کارد
straight dagger
U
کارد
knuckle bow
U
کارد
cutler
U
کارد فروش
haft
U
دسته کارد
knife
U
کارد زدن
paper knife
U
کارد کاغذبری
turning tool
U
کارد تراش
trench knife
U
کارد سنگری
cutlery
U
کارد وچنگال
cutlery
U
کارد و چنگال
gullies
U
کارد کندن
gully
U
کارد کندن
tableware
U
کارد و چنگال
knife
U
: چاقو کارد
knifed
U
کارد زدن
knife-edges
U
لبه کارد
knifed
U
: چاقو کارد
knifes
U
کارد زدن
knifes
U
: چاقو کارد
knife-edge
U
لبه کارد
knife edge
U
لبه کارد
gulleys
U
کارد کندن
cutlery
U
کارد وچنگال فروشی
bread knife
U
کارد نان بری
coulter
U
علف بر- کارد گاواهن
machetes
U
کارد بزرگ و سنگین
machete
U
کارد بزرگ و سنگین
i am nat my last shifts
U
کارد به استخوانم رسیده است
back jackknife
U
شیرجه از جلو بصورت کارد
shuto
U
لبه کارد مانند دست
matchet
U
یکجور کارد بزرگ درامریکا
One man sows and another reaps.
<proverb>
U
یکى مى کارد ,دیگرى درو مى کند .
steak knife
U
کارد رومیزی دارای تیغه مضرس
scimitar
U
شمشیر کارد دسته دراز ونوک برگشته
finish knife
U
کارد یا تیغ
[مخصوص پرداخت سطح فرش]
parang
U
یکجور کارد غلاف دارکه malay ها بکار می برند
billhook
U
نوعی کارد بزرگ که دارای نوک برگشته است
I was absolutely infuriated.
کارد میزدی خونم در نمی آمد
[بی نهایت عصبانی بودم]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com