Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 190 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
private detective
U
کاراگاه خصوصی
private detectives
U
کاراگاه خصوصی
private investigator
U
کاراگاه خصوصی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
private automatic branch exchange
U
رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
sleuth
U
کاراگاه
sleuths
U
کاراگاه
bloodhound
U
کاراگاه
bloodhounds
U
کاراگاه
sherlock
U
کاراگاه
gumshoe
U
کاراگاه
searchers
U
کاراگاه
blood hound
U
کاراگاه
searcher
U
کاراگاه
detectives
U
کاراگاه
detective
U
کاراگاه
detector
U
کاراگاه
detectors
U
کاراگاه
sleuthhound
U
کاراگاه زبردست
beagle
U
جاسوس کاراگاه
beagles
U
جاسوس کاراگاه
informers
U
خبر رسان کاراگاه
informer
U
خبر رسان کاراگاه
eying
U
مرکز هر چیزی کاراگاه
eyes
U
مرکز هر چیزی کاراگاه
eyeing
U
مرکز هر چیزی کاراگاه
eye
U
مرکز هر چیزی کاراگاه
plain clothes man
U
کاراگاه یا ماموردیگرشهربانی که لباس غیرنظامی می پوشد
subrosa
U
خصوصی
private
U
خصوصی
necessary house
U
خصوصی
personal
U
خصوصی
informal
U
خصوصی
privates
U
خصوصی
jackes
U
خصوصی
off the record
<idiom>
U
خصوصی
private line
U
خط خصوصی
semiprivate
U
نیمه خصوصی
quasi private
U
شبه خصوصی
in petto
U
بطور خصوصی
special relativity
U
نسبیت خصوصی
Citizens' Band
U
باند خصوصی
private eye
U
کارآگاه خصوصی
private eyes
U
کارآگاه خصوصی
pillow talk
U
حرفهای خصوصی
privatised
U
خصوصی کردن
privatises
U
خصوصی کردن
privately leased line
U
خط اجارهای خصوصی
relator
U
مدعی خصوصی
relator
U
شاکی خصوصی
private benefits
U
منافع خصوصی
private borrowing
U
استقراض خصوصی
private property
U
دارائیهای خصوصی
private company
U
شرکت خصوصی
private consumption
U
مصرف خصوصی
private corporation
U
شرکت خصوصی
private cost
U
هزینه خصوصی
private debt
U
بدهی خصوصی
private property
U
مالکیت خصوصی
private employees
U
کارکنان خصوصی
private enterprises
U
موسسات خصوصی
private institutions
U
موسسات خصوصی
private ownership
U
مالکیت خصوصی
private agreement
U
قرارداد خصوصی
quasi private
U
نیمه خصوصی
proprietary company
U
شرکت خصوصی
passkey
U
کلید خصوصی
private law
U
حقوق خصوصی
paticular
U
خصوصی بابت
private treaty
U
معامله خصوصی
private talk
U
صحبت خصوصی
praivate ownership
U
مالکیت خصوصی
private saving
U
پس انداز خصوصی
private finance
U
مالیه خصوصی
off the record
U
محرمانه و خصوصی
tutor
U
معلم خصوصی
camarin
U
نیایشگاه خصوصی
tutored
U
معلم خصوصی
apsidiole
U
نیایشگاه خصوصی
tutors
U
معلم خصوصی
closet
U
گنجه خصوصی
closeted
U
گنجه خصوصی
closeting
U
گنجه خصوصی
closets
U
گنجه خصوصی
personal
U
منقول خصوصی
extra tuition
U
تدریس خصوصی
off-the-record
U
محرمانه و خصوصی
backstage
U
محرمانه خصوصی
private
U
اختصاصی خصوصی
casket
U
نامه خصوصی
caskets
U
نامه خصوصی
privates
U
اختصاصی خصوصی
private deed
U
سند خصوصی
private tutoring
[American E]
U
تدریس خصوصی
private tuition
U
تدریس خصوصی
very own
<adj.>
U
خصوصی
[شخصی]
private lessons
U
تدریس خصوصی
private school
U
اموزشگاه خصوصی
subjective
U
فاعلی خصوصی
privately
U
بطور خصوصی
private enterprise
U
شرکت خصوصی
privatize
U
خصوصی کردن
privy
U
خصوصی محرمانه
private schools
U
اموزشگاه خصوصی
private enterprise
U
عمل خصوصی
privatising
U
خصوصی کردن
privatizing
U
خصوصی کردن
party line
U
خط خصوصی تلفن
party lines
U
خط خصوصی تلفن
privatizes
U
خصوصی کردن
privatized
U
خصوصی کردن
private sector
U
بخش خصوصی
privatization
U
خصوصی کردن
sitting in camera
U
جلسه خصوصی دادگاه
behind the stage
<adj.>
<adv.>
U
خصوصی
[اصطلاح مجازی]
special theory of relativity
U
نظریه نسبیت خصوصی
private rate of return
U
نرخ بازده خصوصی
private rate of discount
U
نرخ تنزیل خصوصی
to have private insurance
[cover]
U
بیمه خصوصی داشتن
to be privately insured
U
بیمه خصوصی داشتن
to give private lessons
U
درس خصوصی دادن
pbx
U
تبادل انشعاب خصوصی
jurists
U
متخصص حقوق خصوصی
tutorial
U
درس خصوصی دادن به
jurist
U
متخصص حقوق خصوصی
tutor
U
درس خصوصی دادن به
backsides
U
عقب هر چیزی خصوصی
tutored
U
درس خصوصی دادن به
tutors
U
درس خصوصی دادن به
curtain lecture
U
صحبتهای خصوصی زن وشوهر
backside
U
عقب هر چیزی خصوصی
tutorials
U
درس خصوصی دادن به
private enterprise
U
اقتصاد بخش خصوصی
personal staff
U
ستاد خصوصی فرمانده
private broadcasting
U
پخش برنامه خصوصی
principle of exclusion
U
در مورد کالاهای خصوصی
private branch exchange
U
مبادله انشعاب خصوصی
privy purse
U
اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
private international law
U
حقوق بین الملل خصوصی
marginal net private product
U
محصول خصوصی نهائی خالص
with average
U
شامل خسارات خصوصی وجزئی
private enterprise
U
اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
objective
U
علمی و بدون نظر خصوصی
objectives
U
علمی و بدون نظر خصوصی
palor
U
اطاق برای گفتگو خصوصی
To have selfish motives . to have an axe to grind.
U
غرض شخصی ( خصوصی ) داشتن
to keep one's feet on the ground
<idiom>
U
علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
committees
U
هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
committee
U
هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
offstage
U
خارج از صحنه نمایش درزندگی خصوصی
to tutor somebody in English
U
به کسی درس خصوصی در زبان انگلیسی دادن
behind the scenes
U
در پشت پرده دارای اطلاعات خصوصی یا خارجی
privilege cab
U
درشگه کرایهای که حق دارددر جاهای خصوصی بایستد
table talk
U
صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
pabx
U
Exchange AutomaticBranch Private تبادل انشعاب خودکار خصوصی
qui tam action
U
دعوی کیفری که واجد جنبه عمومی و خصوصی باشد
personals
U
بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
toll traverse
U
وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
eminent domain
U
قدرت حکومت برای استفاده از اموال خصوصی جهت عموم
introduce
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
ante-chapel
U
[قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
introducing
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduced
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduces
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
crowding out effect
U
نرخ بهره را بالامیبرد و سبب کاهش هزینههای سرمایه گذاری خصوصی در اقتصاد میشود
Big Brother
U
دولت یا هر سازمانی که در امور خصوصی و داخلی مردم دخالت و جاسوسی کند و آنها را سختمهار نماید
Internet
U
می را می سازد که اینترنت و اتصالات فروش را آماده میکند تا کاربران خصوصی به آنها دسترسی داشته باشند
blind dialling
U
توانایی مودم برای شماره گیری حتی وقتی که خط به نظر خراب است با استفاده از برخی خط وط خصوصی
crowding out effect
U
اندیشهای که استقراض بسیار زیاد دولت وجوه قابل دسترس وام گیرندگان خصوصی را کاهش میدهد
led
U
یک واحد نمایش الفبا عددی متداول که هر گاه با ولتاژبه خصوصی تغذیه شود می درخشد دیود ناشر نور
CB
U
مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
condemnation
U
ملی کردن یا مصادره کردن اموال خصوصی به منظوراستفادههای عام المنفعه محکومیت
condemnations
U
ملی کردن یا مصادره کردن اموال خصوصی به منظوراستفادههای عام المنفعه محکومیت
denationalization
U
تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
I was tipped off .
U
به من رساندند (خصوصی خبر دادند ؟محرمانه اطلاع دادند )
dediction of way
U
هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
dedications
U
اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
conflict of lows
U
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
dedication
U
اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
personal column
ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
pin money
U
وجهی که شوهر به همسر خود برای حوایج خصوصی و شخصیش می پردازد و زن با صرف ان باید وضع فاهری خود رامتناسب با موقعیت اجتماعی شوهرش بیاراید
private automatic branch exchange
U
یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
international finance corporation
U
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
communications stallite corporation
U
یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
ISP
U
شرکتی که حاوی یکی از اتصالات داغی است که اتصالات اینترنت و فروش را ممکن می سازد تا کاربران خصوصی از طریق آن به اینترنت دستیابی داشته باشند
privacy
U
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
trusts
U
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trusted
U
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trust
U
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
mixed capitalism
U
نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
firewall
U
سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com