Perdic | کابل قدرت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	power cable U	کابل قدرت

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	power supply cable U	کابل منبع قدرت
Other Matches

	drop cable U	بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
	times U	آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
	duct U	لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
	timed U	آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
	time U	آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
	TDR U	آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
	ethernet U	شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
	empowers U	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
	empowering U	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
	empowered U	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
	empower U	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
	T connector U	اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
	creativeness U	قدرت خلاقه قدرت ابداع
	BNC connector U	متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
	localtalk U	استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
	dictatorship of proletariat U	اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
	countervailing power U	قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
	authoritarainism U	نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
	cable assembly U	مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
	radar discrimination U	قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
	gradient circuit U	مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
	own ship's course bus U	کابل او اس سی
	cable	کابل
	cable head U	سر کابل
	cable clip U	پل کابل
	cable assembly U	کابل
	cabling U	کابل
	Kabul U	کابل
	cabled U	کابل
	low capacitance cable U	کابل با فرفیت کم
	telecommunication cable U	کابل ارتباطی
	long distance cable U	کابل ارتباطی
	light weight cable U	کابل سبک
	outgoing cable U	کابل خروجی
	multicore cable U	کابل افشان
	b.x. conductor U	کابل ب ایکس
	low loss cable U	کابل با تلفات کم
	main cable U	کابل اصلی
	mains cable U	کابل شبکه
	multi conductor cable U	کابل افشان
	microphone cable U	کابل میکروفن
	measuring cable U	کابل سنجش
	junction cable U	کابل اتصال
	clips U	مفصل کابل
	single core U	کابل یک رشتهای
	single core cable U	کابل یک سیمه
	coaxing U	کابل هم محور
	coaxes U	کابل هم محور
	coaxed U	کابل هم محور
	coax U	کابل هم محور
	starter cable U	کابل استارتر
	stranded wire U	کابل تک لایی
	subscriber's cable U	کابل مشترک
	subscriber's cable U	کابل اتصال
	stranded conductor U	کابل تک لایی
	single conductor cable U	کابل تک لایی
	extension U	کابل خرطومی
	clippings U	مفصل کابل
	clip U	مفصل کابل
	quadoed cable U	کابل چهارسیمه
	ribbon cable U	کابل نواری
	extensions U	کابل خرطومی
	single core cable U	کابل یک رشتهای
	sheathed cable U	کابل زرهی
	sheating of cable U	پوشش کابل
	sheave U	ریل و کابل
	cords U	کابل واکسیل
	control cable U	کابل کنترل
	dead end eye U	قلاب کابل
	cable shield U	لوله کابل
	cable guard U	نگهدارنده کابل
	cable distribution head U	مقسم سر کابل
	cable core U	سیم کابل
	cable connector U	دو شاخه کابل
	come along clamp U	بست کابل
	cable support U	بست کابل
	cable cleat U	بست کابل
	cable clamp U	بست کابل
	cable box U	اتاقک کابل
	cable way U	مسیر کابل
	cablet U	کابل کوچک
	caoxial cable U	کابل کواکسیال
	connection cable U	کابل اتصال
	connecting cable U	کابل رابط
	concentric cable U	کابل هم مرکز
	communication cable U	کابل ارتباطی
	duplex cable U	کابل دو سیمه
	duplex wire U	کابل دو سیمه
	coaxial line U	کابل هم محور
	coaxial cable U	کابل هم مرکز
	cable block U	قسمت کابل
	cable block U	مجموعه کابل
	coaxial cable U	کابل هم محور
	greenfield conductor U	کابل گرینفیلد
	grid lead U	کابل شبکه
	armored cable U	کابل مسلح
	anti induction cable U	کابل ضد القا
	cable grip U	چنگال کابل
	anchor line cable U	کابل لنگر
	anchor cable U	کابل لنگر
	hoisting cable U	کابل بالاکش
	hook cable U	کابل قلاب
	ignition cable U	کابل احتراق
	gas impregnated cable U	کابل گازدار
	gas impregnated cable U	کابل گازی
	gas filled cable U	کابل گاز
	cable accessory U	وسایل کابل
	cable accessory U	قطعات کابل
	bunched cable U	کابل چندلایی
	bowden control cable U	کابل کنترل
	flat cable U	کابل تخت
	binding screw U	کلم کابل
	flat cable U	کابل پهن
	flexible cable U	کابل خم پذیر
	battery charging cable U	کابل باتری پر کن
	four core cable U	کابل چهاررشتهای
	gas cable U	کابل گازی
	intermediate type submarine cable U	کابل ساحلی
	three core cable U	کابل سه رشتهای
	tag line U	کابل اتصالی
	tape cable U	کابل نواری
	telegraph cable U	کابل تلگراف
	telegraph cable buoy U	بویه کابل
	telephone cable U	کابل تلفن
	trunk line cable U	کابل ارتباط
	lead U	کابل هادی
	trunk cable U	کابل ارتباطی
	trunk cable U	کابل ترانک
	sockets U	کفش کابل
	twin cable U	کابل دو قلویی
	wiring U	کابل کشی
	leads U	کابل هادی
	suspension cable U	کابل معلق
	underground cable U	کابل زیرزمینی
	welding lead U	کابل جوش
	supply cable U	کابل تغذیه
	suspension cable U	کابل اویزان
	clipped U	مفصل کابل
	cord U	کابل واکسیل
	power feed cable U	کابل برق رسانی
	fibre optic cable U	کابل فیبر نوری
	high voltage cable U	کابل فشار قوی
	fiber cored cable U	کابل با مغز فیبری
	elevator control cable U	کابل برق اسانسور
	insulated cable U	کابل عایق شده
	power supply cable U	کابل منبع تغذیه
	lighting cable U	کابل نور روشنایی
	lead covered cable U	کابل با غلاف سربی
	chandelle U	[کابل در شیار ستون ها]
	four core cable U	کابل چهار سیمه
	non metallic sheathed cable U	کابل با پوشش غیرفلزی
	high frequency cable U	کابل فرکانس بالا
	non metallic waterproof wiring U	کابل با پوشش لاستیکی
	multiple conductor cable U	کابل چند رشتهای
	oil filled cable U	کابل روغنی الکتریکی
	phantomed cable U	کابل چهار سیمی
	multiple cable U	کابل چند رشتهای
	multicore cable U	کابل چند رشتهای
	multi conductor cable U	کابل چند رشتهای
	high tension cable U	کابل فشار قوی
	quadded cable U	کابل چهار سیمی
	power cable U	کابل جریان قوی
	low frequency cable U	کابل فرکانس پایین
	power feed cable U	کابل تغذیه برق
	null modem cable U	کابل مودم خنثی
	cable way U	سیم یا کابل نقاله
	communication cable U	کابل جریان ضعیف
	socket	[محل اتصال کابل]
	sheathed cable U	کابل غلاف دار
	optical U	استفاده از کابل نوری
	cable jointing sleeve U	مفصل انشعاب کابل
	sheathed cable U	کابل زره دار
	service cable U	کابل مصرف کننده
	dial cable U	کابل صفحه مدرج
	d.c. cable U	کابل جریان دائم
	cable joint U	مفصل اتصال کابل
	core U	بخش هدایت مرکز یک کابل
	trenches U	شیار لوله قرارگیری کابل
	funicular U	متکی برکشش طناب یا کابل
	twisted pair cable U	کابل زوج بهم پیچیده
	non metallic surface extension U	کابل خرطومی با پوشش غیرفلزی
	trench U	شیار لوله قرارگیری کابل
	multiple cable joint U	اتصال کابل چند رشتهای
	insulated cable U	کابل عایق بندی شده
	dragline U	حفار با جام کابل دار
	clips U	بست مخصوص کابل و سیم
	cores U	بخش هدایت مرکز یک کابل
	high frequency carrier cable U	کابل کاریر فرکانس بالا
	junction U	اتصال بین سیم ها و کابل ها
	strop U	ریل اتصال کابل چترنجات
	anchor line cable U	کابل استقرار چتردر هواپیما
	junctions U	اتصال بین سیم ها و کابل ها
	tiers of cable U	سیم کابل حلقه شده
	clippings U	بست مخصوص کابل و سیم
	clip U	بست مخصوص کابل و سیم
	cable duct U	لوله محافظ کابل برق
	clipped U	بست مخصوص کابل و سیم
	trailing cable U	کابل برق روکش دار
	funiculars U	متکی برکشش طناب یا کابل
	culverts U	لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی