English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
suspension cable U کابل اویزان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
drop cable U بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
times U آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
timed U آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
duct U لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
time U آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
TDR U آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
ethernet U شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
T connector U اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
BNC connector U متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
localtalk U استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
pendent U اویزان
overhanging U اویزان
penduline U اویزان
dangling U اویزان
clinches U اویزان
clinched U اویزان
clinch U اویزان
dangle U اویزان
suspension bridge U پل اویزان
suspension bridges U پل اویزان
dangled U اویزان
dangler U اویزان
pensile U اویزان
dangles U اویزان
clinching U اویزان
cable assembly U مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
stage U نیمکت اویزان
monorails U ترن اویزان
stages U نیمکت اویزان
hook up U نقشه اویزان
overhang U اویزان بودن
dangle U اویزان بودن
dangled U اویزان بودن
suspends U اویزان کردن
suspending U اویزان کردن
dangles U اویزان بودن
dangling U اویزان بودن
suspension bucket U سطل اویزان
suspension bow U رکاب اویزان
monorail U ترن اویزان
suspension insulator U مقره اویزان
suspension ladder U نردبان اویزان
hitch tie U گره اویزان
lippy U پر رو دارای لب اویزان
hook-ups U نقشه اویزان
basket tie U گره اویزان
flappy U اویزان وگشاد
overhangs U اویزان بودن
hook on U اویزان کردن
overhead rial U ریل اویزان
hangs U اویزان کردن
suspensions U اویزان کردن
suspensions U اویزان اویزانی
pendant switch U کلید اویزان
suspension U اویزان کردن
hook-up U نقشه اویزان
suspension U اویزان اویزانی
suspend U اویزان کردن
hang U اویزان کردن
overhangs U اویزان کردن یا شدن
earlobes U قسمت اویزان گوش
hanging U اویزان درحال تعلیق
kiting U اویزان شدن از گلایدر
overhang U اویزان کردن یا شدن
earlobe U قسمت اویزان گوش
dangle U اویزان کردن اویختن
to hand out U از پنجره اویزان کردن
basket hitch tie U گره اویزان دو خفتی
acrochordon U دارای زگیل اویزان
impendent U تهدید کننده اویزان
dangling U اویزان کردن اویختن
dangles U اویزان کردن اویختن
hanging scaffold U چوب بست اویزان
sling load U بار اویزان از هواپیما
chapfallen U دارای چانه اویزان
dangled U اویزان کردن اویختن
hanging pawns U پیادههای اویزان شطرنج
hanging arrow U تیر اویزان شده به هدف
watch pocket U جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند
machanic U کمربند ایمنی اویزان از سقف
monkey hang U اویزان شدن ژیمناست با یک دست
suspend U اویزان شدن یا کردن اندروابودن
parasol wing U بالی که هواپیما از ان اویزان میشود
suspension ribbon U لنت اویزان کردن نشان
suspending U اویزان شدن یا کردن اندروابودن
suspends U اویزان شدن یا کردن اندروابودن
shag U پارچه مویی زبر اویزان بودن
grab rope U طناب مخصوص اویزان شدن از ناو
drag line U طنای اویزان از بالن هنگام فرود
impend U اویزان کردن در شرف وقوع بودن
shags U پارچه مویی زبر اویزان بودن
shagging U پارچه مویی زبر اویزان بودن
rosulate U روی هم خوابیده دارای گلهای اویزان
upper arm hang U اویزان شدن ژیمناست روی کتفها
takle U به قلاب اویزان کردن با چنگک گرفتن
kago U تخت روان سبدی که از تیری اویزان کنند
flaps U لبه اویزان نقاب کلاه بال زدن
flapped U لبه اویزان نقاب کلاه بال زدن
hand glider U هواپیمای بی موتور کوچک که خلبان از ان اویزان میشود
flap U لبه اویزان نقاب کلاه بال زدن
sky surfer U هواپیمای بی موتور کوچک که خلبان از ان اویزان میشود
gonfalon U پرچمی که نوارهای باریک یاپرچمهای کوچک از ان اویزان است
live box U جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
hangnail U ریشه یا رشته باریکی که ازپوست گوشه ناخن اویزان است
hang U قرار گرفتن گوی گلف در سرازیری دویدن اهسته تر از حد انتظار اسب اویزان
hangs U قرار گرفتن گوی گلف در سرازیری دویدن اهسته تر از حد انتظار اسب اویزان
cabling U کابل
cable کابل
cable assembly U کابل
cable head U سر کابل
cabled U کابل
Kabul U کابل
cable clip U پل کابل
own ship's course bus U کابل او اس سی
gas impregnated cable U کابل گازی
gas filled cable U کابل گاز
gas impregnated cable U کابل گازدار
grid lead U کابل شبکه
gas cable U کابل گازی
telegraph cable U کابل تلگراف
welding lead U کابل جوش
connecting cable U کابل رابط
concentric cable U کابل هم مرکز
communication cable U کابل ارتباطی
coaxial line U کابل هم محور
coaxial cable U کابل هم مرکز
coaxial cable U کابل هم محور
caoxial cable U کابل کواکسیال
cablet U کابل کوچک
connection cable U کابل اتصال
control cable U کابل کنترل
dead end eye U قلاب کابل
four core cable U کابل چهاررشتهای
trunk line cable U کابل ارتباط
flexible cable U کابل خم پذیر
twin cable U کابل دو قلویی
underground cable U کابل زیرزمینی
flat cable U کابل پهن
flat cable U کابل تخت
duplex wire U کابل دو سیمه
duplex cable U کابل دو سیمه
cable way U مسیر کابل
long distance cable U کابل ارتباطی
power cable U کابل قدرت
quadoed cable U کابل چهارسیمه
ribbon cable U کابل نواری
junction cable U کابل اتصال
intermediate type submarine cable U کابل ساحلی
sheathed cable U کابل زرهی
sheating of cable U پوشش کابل
sheave U ریل و کابل
light weight cable U کابل سبک
multicore cable U کابل افشان
telecommunication cable U کابل ارتباطی
low capacitance cable U کابل با فرفیت کم
low loss cable U کابل با تلفات کم
main cable U کابل اصلی
mains cable U کابل شبکه
measuring cable U کابل سنجش
microphone cable U کابل میکروفن
multi conductor cable U کابل افشان
single conductor cable U کابل تک لایی
stranded conductor U کابل تک لایی
single core U کابل یک رشتهای
telegraph cable buoy U بویه کابل
telephone cable U کابل تلفن
three core cable U کابل سه رشتهای
trunk cable U کابل ارتباطی
ignition cable U کابل احتراق
outgoing cable U کابل خروجی
hook cable U کابل قلاب
tape cable U کابل نواری
tag line U کابل اتصالی
suspension cable U کابل معلق
single core cable U کابل یک سیمه
single core cable U کابل یک رشتهای
starter cable U کابل استارتر
stranded wire U کابل تک لایی
subscriber's cable U کابل مشترک
subscriber's cable U کابل اتصال
supply cable U کابل تغذیه
trunk cable U کابل ترانک
hoisting cable U کابل بالاکش
clippings U مفصل کابل
battery charging cable U کابل باتری پر کن
binding screw U کلم کابل
bowden control cable U کابل کنترل
cords U کابل واکسیل
cord U کابل واکسیل
wiring U کابل کشی
leads U کابل هادی
bunched cable U کابل چندلایی
cable accessory U قطعات کابل
cable accessory U وسایل کابل
cable block U مجموعه کابل
anchor cable U کابل لنگر
armored cable U کابل مسلح
anti induction cable U کابل ضد القا
clips U مفصل کابل
clipped U مفصل کابل
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com