Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
powder keg
U
چیز قابل انفجار
powder kegs
U
چیز قابل انفجار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
strip
U
تخلیه موادخطرناک یا قابل انفجار
explosives
U
مواد قابل انفجار
explosive
U
قابل انفجار
command detonated
U
منفجر شونده از راه دور قابل انفجار با فرمان دور
detonable
U
قابل انفجار
detonatable
U
قابل انفجار
implosion weapon
U
جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
service mine
U
مین قابل انفجار
sticky charge
U
خرج انفجاری قابل چسباندن در محل انفجار
war head
U
قسمت قابل انفجار اژدر که هنگام مشق کردن برداشته میشود
water injection
U
پاشیدن اب مقطر خالص به داخل سیلندر و موتورپیستونی به منظور سرد کردن مخلوط قابل انفجار و کاهش احتمال بدسوزی
Other Matches
contact burst preclusion
U
ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
explosive train
U
مدار انفجار مسیر انفجار
burning train
U
مسیر انفجار سیکل انفجار
blast line
U
مسیرموج انفجار خط موج انفجار
chemical horn
U
مکانیسم انفجار مین صوتی مکانیسم انفجار شیمیایی
early time
U
زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
crater analysis
U
تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
blow out
U
انفجار
explosions
U
انفجار
blast
U
انفجار
blastment
U
انفجار
blasting
U
انفجار
brisance
U
انفجار
pops
U
انفجار
popped
U
انفجار
pop
U
انفجار
detonation
U
انفجار
displosion
U
انفجار
detonations
U
انفجار
explosion
U
انفجار
blasts
U
انفجار
bursts
U
انفجار
plosion
U
انفجار
burst
U
انفجار
eruption
U
انفجار
blow up
U
انفجار
blow-ups
U
انفجار
blow-up
U
انفجار
crackle
U
صدای انفجار پی در پی
atom samshing
U
انفجار اتمی
detonation
U
انفجار ناگهانی
detonation charge
U
خرج انفجار
POWs
U
صدای انفجار
explosimeter
U
انفجار سنج
population explosion
U
انفجار جمعیت
blasts
U
ضربه انفجار
POW
U
صدای انفجار
time of disintegration
U
زمان انفجار
crepitation
U
انفجار مکرر
sonic booms
U
انفجار صوتی
detonating slab
U
مسیر انفجار
fire time
U
زمان انفجار
crackled
U
صدای انفجار پی در پی
swooper
U
انفجار دار
blow out
U
سوختن انفجار
the force of the explosion
U
شدت انفجار
blast effect
U
اثر انفجار
blasting machine
U
دستگاه انفجار
sympathetic detonation
U
انفجار القایی
high order detonation
U
انفجار شدید
misfires
U
گیر در انفجار
impact action
U
اثر انفجار
crackles
U
صدای انفجار پی در پی
lead in
U
مداررابط انفجار
ignitor
U
وسیله انفجار
bursting set
U
محل انفجار
burst wave
U
موج انفجار
big bang
U
انفجار بزرگ
blast wave
U
موج انفجار
countermining
U
انفجار ضد مین
blast
U
صدای انفجار
detonation cord
U
سیم انفجار
explosiveness
U
قابلیت انفجار
gusts
U
انفجار فوت
gust
U
انفجار فوت
explosive force
U
قدرت انفجار
explosive force
U
نیروی انفجار
explosive energy
U
قدرت انفجار
information explosion
U
انفجار اطلاعات
blast
U
ضربه انفجار
sonic boom
U
انفجار صوتی
bust
U
انفجار ترکیدگی
busted
U
انفجار ترکیدگی
outburst
U
انفجار غضب
outbursts
U
انفجار غضب
dead center ignition
U
نقطه انفجار
busting
U
انفجار ترکیدگی
busts
U
انفجار ترکیدگی
blasts
U
صدای انفجار
combustiblity
U
قابلیت انفجار
misfired
U
گیر در انفجار
inexplosive
U
غیرقابل انفجار
yield
U
بازده انفجار
detonations
U
انفجار ناگهانی
explosion proof
U
پوشش ضد انفجار
yielded
U
بازده انفجار
explosion proof
U
ازمایش- انفجار
yields
U
بازده انفجار
craters
U
قیف انفجار
destruct system
U
سیستم انفجار
crater
U
قیف انفجار
detonations
U
انفجار ضربهای
combustion chamber
U
اطاق انفجار
implosion
U
انفجار از داخل
aerial burst
U
انفجار هوایی
misfire
U
گیر در انفجار
detonative
U
اماده انفجار
explosion hazard
U
خطر انفجار
detonation
U
انفجار ضربهای
impact
U
اثر ترکش انفجار
atomic time
U
زمان انفجار اتمی
atom samsher
U
دستگاه انفجار اتمی
poised mine
U
مین اماده انفجار
flex x
U
خرج انفجار کتابی
crepitate
U
انفجار پی درپی کردن
detonating
U
ترکاننده وابسته به انفجار
flex x
U
خرج انفجار ورقهای
subsidiaries
U
عمق دهنده به انفجار
armed ammunition
U
مهمات اماده انفجار
low order
U
انفجار کند یا ناقص
subsidiary
U
عمق دهنده به انفجار
impacts
U
اثر ترکش انفجار
armed mine
U
مین اماده انفجار
breech chamber
U
محفظه خرج انفجار
late time
U
زمان سکته انفجار
afterwinds
U
باد بعد از انفجار
blastment
U
تاثیرونفوذ انفجار بادخوردگی
tnt equivalent
U
معادل با قدرت انفجار تی ان تی
contact fire
U
انفجار در اثر تماس
high order detonation
U
انفجار انی وکامل
blast effect
U
اثر موج انفجار
explosive range
U
گستره انفجار پذیری
bursts
U
منفجر کردن انفجار
bursts
U
انفجار منفجر شدن
burst
U
انفجار منفجر شدن
burst
U
منفجر کردن انفجار
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
piezometer
U
دستگاه سنجش شدت انفجار
fire time
U
زمان اجرای اتش یا انفجار
impact action
U
عمل انفجار نیروی ترکش
exudation
U
مواد پخش شونده در یک انفجار
predictor
U
دستگاه محاسب زمان انفجار
sofar
U
دستگاه ثبت انفجار در زیردریا
contingent effects
U
اثرات احتمالی انفجار هستهای
ice mine
U
مین مخصوص انفجار زیریخی
proximity fuze
U
فیوز مخصوص انفجار مرمی
countermining distance
U
فاصله ضد انفجار زنجیری مین
discriminating circuit
U
مدارتشخیص دهنده انرژیهای عامل انفجار
drag loading
U
نتیجه کشش بادیا موج انفجار
acoustic circuit
U
مدار عکس العمل انفجار صوتی
ice mining
U
انفجار یخ رودخانه یا دریاچه ها به وسیله مین
afterwinds
U
باد مخالف جهت انفجار اتمی
fire in the hole
U
انفجار نزدیک است به جان پناه
countermining
U
زنجیری کردن ترتیب انفجار مینها
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
yields
U
قدرت انفجار گلوله تسلیم شدن پس دادن
yield
U
قدرت انفجار گلوله تسلیم شدن پس دادن
yielded
U
قدرت انفجار گلوله تسلیم شدن پس دادن
firing area
U
نقطه شروع انفجار مین میدان تیر
crackle
U
صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
crackled
U
صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
crackles
U
صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
escrow
U
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
shock wave
U
موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
warned protected
U
قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
late time
U
زمان بین سقوط بمب تا شروع انفجار اتمی
zero point
U
نقطه مرکزی گلوله اتشین اتمی در لحظه انفجار
sympathetic detonation
U
انفجاری که دراثر انفجار مواد منفجره دیگررخ میدهد
shock waves
U
موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
warned exposed
U
قابلیت اسیب پذیری نیروهای خودی نسبت به انفجار اتمی
looks
U
زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
looked
U
زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
look
U
زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
presumable
U
قابل استنباط قابل استفاده
transferable
U
قابل واگذاری قابل انتقال
achievable
U
قابل وصول قابل تفریق
changeable
U
قابل تعویض قابل تبدیل
adducible
U
قابل اضهار قابل ارائه
combustible
U
قابل سوزش قابل تراکم
presentable
U
قابل معرفی قابل ارائه
presentable
U
قابل نمایش قابل تقدیم
exigible
U
قابل تقاضا قابل ادعا
bilable
U
قابل رهایی قابل ضمانت
thankworthy
U
قابل تشکر قابل شکر
sensible
U
قابل درک قابل رویت
elastic
U
قابل کش امدن قابل انعطاف
observable
U
قابل مشاهده قابل گفتن
exigible
U
قابل مطالبه قابل پرداخت
flexile
U
قابل تغییر قابل تطبیق
tenable
U
قابل مدافعه قابل تصرف
anti knock
U
ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
shell shock
U
اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shell-shock
U
اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
capacities
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacity
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
visual display terminal
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display unit
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
anticountermining device
U
وسیله ضد انفجار مین دریایی در اثر ضربه ضامن انفجارضربتی مین
supercritical
U
حالت اماده به انفجار ماده اتمی ترکیب اماده به انفجاراتمی
shock front
U
جبهه یا خط جبهه موج انفجار گلوله اتمی
sonic booms
U
انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
sonic boom
U
انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
irrefrangible
U
غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
floatable
U
قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
inconvertible
U
غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
indemonstrable
U
غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
indiscoverable
U
غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
adobe type manager
U
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
firing circuit
U
مدار چاشنی مدار انفجار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com