English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bat U چوگاندار نیمه یاپاره اجر
bats U چوگاندار نیمه یاپاره اجر
batted U چوگاندار نیمه یاپاره اجر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overlapped U نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlaps U نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlap U نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
seahorse U رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
seahorses U رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
interlap U چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
cmos U روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
pmos U ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
semilustrous U نیمه درخشان نیمه مجلل
splicing U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splices U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
spliced U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splice U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semipublic U نیمه عمومی نیمه دولتی
imbricate U نیمه نیمه روی هم گذاشتن
semi naufragium U نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
half life U نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
from mid may to mid june U از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
in noon of night U در نیمه شب
semis U نیمه
stiffish U نیمه شق
moiety U نیمه
mid U نیمه
division line U خط نیمه
half deck U نیمه پل
mid- U نیمه
semi U نیمه
part way U نیمه
midnight U نیمه شب
semilate U نیمه دیررس
semihard U نیمه محکم
left heart U نیمه چپ قلب
semiofficial U نیمه رسمی
semigloss U نیمه درخشان
semigloss U نیمه شفاف
semihard U نیمه سخت
semiformal U نیمه رسمی
semiliquid U نیمه مایع
half faced U نیمه کاره
semiopaque U نیمه شفاف
semiopaque U نیمه کدر
semiparasitic U نیمه انگلی
semipermanent U نیمه جاودان
semipermeable U نیمه تراوا
semiprivate U نیمه خصوصی
half loaded U سلاح نیمه پر
half mast high U نیمه افراشته
semilogarithmic U نیمه لگاریتمی
semilog U نیمه لگاریتمی
halvers U نیمه مشترک
half way U نیمه راه
foreconscious U نیمه هشیاری
semilustrous U نیمه درخشنده
half time U نیمه بازی
semimobile U نیمه متحرک
semipro U نیمه حرفهای
semifluid U نیمه ابکی
semicinductor U نیمه هادی
quasi convex U نیمه محدب
quasi concave U نیمه مقعر
quasi commercial U نیمه بازرگانی
semi literate U نیمه نویسا
quasi public U نیمه عمومی
quasi public U نیمه دولتی
quasi private U نیمه خصوصی
semi mechanization U نیمه مکانیزه
preconscious U نیمه هشیار
semicolonial U نیمه ازاد
second half U نیمه دوم
semi official U نیمه رسمی
semicinductor U نیمه رسانا
semiautomatic U نیمه خودکار
semicivilized U نیمه متمدن
semiarid U نیمه خشک
semiarboreal U نیمه درختی
semiaquatic U نیمه ابزی
semiactive U نیمه فعال
semi trailer U نیمه یدک
semi conductor U نیمه هادی
semi skilled U نیمه ماهر
semicolonial U نیمه مستعمره
semi independent U نیمه مستقل
semidome U نیمه گنبد
middle watch U نگهبانی نیمه شب
semidomesticated U نیمه اهلی
semierect U نیمه ایستاده
midyear U نیمه سال
midwatch U پاس نیمه شب
semierect U نیمه قائم
semifinal U نیمه نهایی
megrim U درد نیمه سر
semidivine U نیمه خدا
semidivine U نیمه الهی
nocturn U عبادت نیمه شب
semicolonialism U نیمه مستعمراتی
partially sighted U نیمه بینا
partially hearing U نیمه شنوا
partial fixing U نیمه گیرداری
semiconscious U نیمه هوشیار
semiconscious U نیمه اگاه
semiconscious U نیمه بیهوش
semicrystalline U نیمه متبلور
semicrystalline U نیمه بلورین
semidetached U نیمه مجزا
semifixed U نیمه ثابت
semipublic U نیمه همگانی
half-timbered U نیمه چوبی
semi-conscious U در حال نیمه غش
inchoate U نیمه تمام
semi-final U نیمه نهایی
partial U نیمه کامل
semi-precious U نیمه بهادار
semi-precious U نیمه گرانبها
sub-tropical U نیمه حاره
underemployed U نیمه کار
semi-finals U نیمه نهایی
semi-conscious U نیمه بیهوش
half-mast U نیمه افراشتن
half-mast U نیمه افراشتگی
parboils U نیمه پختن
parboiling U نیمه پختن
parboiled U نیمه پختن
parboil U نیمه پختن
midsummer U نیمه تابستان
semi-conscious U نیمه هشیار
half U نیمه نخست
subconsciously U نیمه اگاه
aileron U نیمه لچکی
dwarf wall U دیوار نیمه
half-bat U آجر نیمه
part-time U نیمه وقت
part time U نیمه وقت
half-time U نیمه نخست
first half U نیمه نخست
translucent U نیمه شفاف
draft U نیمه نهایی
drafted U نیمه نهایی
subconsciously U نیمه هشیار
subconscious U نیمه اگاه
subconscious U نیمه هشیار
aileron U نیمه سنتوری
drafts U نیمه نهایی
half-column U نیمه ستون
subsaline U نیمه شور
semiterrestrial U نیمه خاکی
brow ague U درد نیمه سر
solid state U نیمه هادی
shaly clay U رس نیمه بلوری
semi finals U نیمه نهایی
semirigid U نیمه سخت
semiskilled U نیمه ماهر
semisolid U نیمه جامد
semisynthetic U نیمه مصنوعی
halfway U نیمه راه
semitropic U نیمه گرمسیری
before mid night U قبل از نیمه شب
semitransparent U نیمه شفاف
semitranslucent U نیمه شفاف
semisynthetic U نیمه ترکیبی
backcourt U نیمه دفاعی
semitranslucent U نیمه کدر
midway U نیمه راه
subarid U نیمه خشک
subadult U نیمه بالغ
subfossil U نیمه سنگواره
subacute U نیمه حاد
subovate U نیمه بیضی
demigod U نیمه خدا
semi U نیمه تاحدی
semis U نیمه تاحدی
subliminal U نیمه خوداگاه
subliminally U نیمه خوداگاه
half tracked U نیمه شنی
semireligious U نیمه مذهبی
semivitrified U نیمه شیشهای
fair-weather friend U رفیق نیمه راهه
half-timbering U ساختمان نیمه چوبی
semi killed steel U فولاد نیمه ارام
semi independent U نیمه خود مختار
demi-metope U [نیمه چهارگوش افریز]
semi finished goods U کالاهای نیمه ساخته
semi durable goods U کالاهای نیمه بادوام
semipermeable materials U مصالح نیمه تراوا
semipervious materials U مصالح نیمه تراوا
semi logarithmic paper U کاغذ نیمه لگاریتمی
semi luxury goods U کالاهای نیمه تجملی
solid state cartridge U کارتریج نیمه هادی
semidefinite matrix U ماتریس نیمه معین
split half method U روش دو نیمه کردن
split wheel U چرخ نیمه یا نصفه
halfway houses U منزل نیمه راه
subception U ادراک نیمه هشیار
halfway house U منزل نیمه راه
submediterranean climate U اقلیم نیمه مدیترانهای
beauty sleep U خواب پیش از نیمه شب
semicrustaceous U نیمه سخت پوست
semirandom access U دستیابی نیمه تصادفی
semiconductor storage U حافظه نیمه هادی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com