Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
will heŠnill he
U
چه بخواهد چه نخواهد خواه ناخواه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
will he nill he
U
چه بخواهد چه نخواهد
nolens volens
U
خواه و ناخواه
relatives
U
خواهر عمو وعمه خواه تنی باشند خواه ناتنی اطلاق میشود
liberalparty
U
حزب ازادی خواه یا ترقی خواه
gill net
U
و بخواهد برگرددگوشش در ان
may it please god
U
اگر خدا بخواهد
please god
U
اگر خدا بخواهد
go one's own way
<idiom>
U
عمل بهصورتی که شخص دلش بخواهد
There was no end of visitors at the fair.
U
تا دلت بخواهد در نمایشگاه آدم بود
unskilled labour
U
نخواهد
It wI'll pass off without one single incident
U
آب از آب تکان نخواهد خورد
He wI'll not come after all.
آخرش هم نخواهد آمد.
that will be the day
<idiom>
U
چیزی که هرگز تکرار نخواهد شد
durable
U
آنچه به آسانی خراب نخواهد شد
the objection will not lie
U
ان ایراد وارد نخواهد بود
unskilled labour
U
کارگرانی که کارشان استادای نخواهد
complete transaction
U
معامله قطعی و تمام شده که دنباله نخواهد داشت
ill wisher
U
بد خواه
whether
U
خواه
if
U
خواه
ill minded
U
بد خواه
or
U
خواه
Though the wolf may lose his teeth but never loses.
<proverb>
U
گرگ یتى اگر دندانهایش را هم از دست بدهد سرشت خود از دست نخواهد داد .
halophyte
U
نمک خواه
apologizer
U
معذرت خواه
votary
U
هوا خواه
monarchic
U
سلطنت خواه
one who appeals to the supreme court
U
فرجام خواه
one who asks for a loan
U
وام خواه
person aganist whom appeal
U
فرجام خواه
progressionist
U
ترقی خواه
progressist
U
ترقی خواه
progressivist
U
ترقی خواه
repulican
U
جمهوری خواه
constitutionalist
U
مشروطه خواه
homosexual
U
همجنس خواه
blackmailer
U
باج خواه
inverting
U
هم جنس خواه
apologists
U
پوزش خواه
apologist
U
پوزش خواه
progressive
U
ترقی خواه
inverts
U
هم جنس خواه
invert
U
هم جنس خواه
homosexuals
U
همجنس خواه
blackmailers
U
باج خواه
gayer
U
همجنس خواه
Republicans
U
جمهوری خواه
avenger
U
کین خواه
gay
U
همجنس خواه
Republican
U
جمهوری خواه
appellant
U
پژوهش خواه
gays
U
همجنس خواه
gayest
U
همجنس خواه
homeopath
U
جور درمان خواه
homeopaths
U
جور درمان خواه
appellant
U
فرجام خواه مستانف
tribade
U
همجنس خواه فاعلی
homoeopaths
U
جور درمان خواه
liberals
U
ازادی خواه زیاد
progressionist
U
عضوحزب ترقی خواه
liberal
U
ازادی خواه زیاد
propitious
U
شفیع خیر خواه
sans recours
U
عبارتی که فهرنویس وقتی به نمایندگی ازجانب دیگری فهر نویسی میکند قبل ار امضا می نویسد وبنابراین شخصا" مسئوولیتی در قبال نکول نخواهد داشت
nationalists
U
ازادی خواه واستقلال طلب
henchman
U
هواه خواه سیاسی نوکر
henchmen
U
هواه خواه سیاسی نوکر
nationalist
U
ازادی خواه واستقلال طلب
well wishing
U
ادم نیکخواه خیر خواه
ministerialist
U
هواه خواه وزارت وقت
progressist
U
عضو حزب ترقی خواه
respondents
U
پژوهش خواه مستانف علیه
repulican
U
عضو حزب جمهوری خواه
the liberal party
U
حزب یا دسته ازادی خواه
respondent
U
پژوهش خواه مستانف علیه
modernists
U
هوا خواه اصول امروزی
modernist
U
هوا خواه اصول امروزی
well wisher
U
ادم نیکخواه خیر خواه
culturist
U
فرهنگ خواه هواخواه تهذیب وپرورش
well intentioned
U
خوش نیت خیر خواه خیرخواهانه
preemptive multitasking
U
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
second best theory
U
نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com