Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
quad rangle
U
چهارگوش چاردیواری که ساختمانهائی گرداگرد ان باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
enclosures
U
چاردیواری
enclosure
U
چاردیواری
power house building
U
ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
around
U
گرداگرد
ambient
U
گرداگرد
about
U
گرداگرد
round and round
U
گرداگرد
right round
U
گرداگرد
quadrangles
U
چهاردیواری با ساختمانهایی گرداگرد ان
quadrangle
U
چهاردیواری با ساختمانهایی گرداگرد ان
panes
U
چهارگوش
quadrant gular
U
چهارگوش
rectangle
U
چهارگوش
rectangles
U
چهارگوش
quadrangular
U
چهارگوش
quadrilateral
U
چهارگوش
pane
U
چهارگوش
quadrilaterals
U
چهارگوش
four-square
U
چهارگوش
mast frame
U
قاب چهارگوش
foursquare
U
لوزی چهارگوش
four point suspension
U
اویزش چهارگوش
squarely
U
بشکل چهارگوش
traffic stud
U
گلمیخ چهارگوش
squarish
U
تاحدی چهارگوش
diamond charge
U
خرج چهارگوش
quadrant gularly
U
بشکل چهارگوش
intertriglyph
U
چهارگوش افریز
quarries
U
شیشه الماسی چهارگوش
demi-metope
U
[نیمه چهارگوش افریز]
rhomboid muscle
U
ماهیچه چهارگوش معین
box tool
U
قلم تراش چهارگوش
quarry
U
شیشه الماسی چهارگوش
quarrying
U
شیشه الماسی چهارگوش
Golden rectangle
U
پایه های چهارگوش
thornback
U
ماهی پهن چهارگوش خاردار
blocky
U
قالب دار ساختمان چهارگوش
scow
U
با قایق چهارگوش حمل کردن
tessellate
U
بصورت سنگهای چهارگوش کوچک دراوردن
cape chisel
U
قلمی برای کندن شکاف یاکنجهای چهارگوش
ray
U
ماهی چهارگوش عمق زی که از حلزون تغذیه میکند
bags
U
قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
bag
U
قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
biretta
U
یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
a closed mouth catches no flies
<proverb>
U
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
mortarboards
U
کلاه مسطح چهارگوش و مشکی رنگ که اساتید و فارغ التحصیلان بر سر میگذارند.
mortarboard
U
کلاه مسطح چهارگوش و مشکی رنگ که اساتید و فارغ التحصیلان بر سر میگذارند.
moored mine
U
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hottest
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon
U
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbeds
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition
U
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
open back
U
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
pilaster
U
شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
lapheld
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so
U
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase
U
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design
U
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
squares
U
چهارگوش کردن مربع کردن
square
U
چهارگوش کردن مربع کردن
squared
U
چهارگوش کردن مربع کردن
squaring
U
چهارگوش کردن مربع کردن
charges
U
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge
U
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush
U
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cobb doglas production function
U
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
shaggy ugs
U
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denial
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
armistise
U
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient
U
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
Benedictines
U
باشد
Benedictine
U
باشد
some one or other
U
هر کس باشد
incomplete flower
U
کم باشد
reflexively
U
باشد
at the owner's risk
U
باشد
any old thing
U
هر چه باشد
custom's declaration
U
باشد
admissibleness
U
باشد
admissibly
U
باشد
over crowding
U
بیشتر باشد
quantum sufficit
U
چندان که بس باشد
at most
U
خیلی باشد
stet
U
بگذارید باشد
hydroxide
U
داشته باشد
if he be
U
اگر او باشد
let it remain as it is
U
بگذارید باشد
if any
U
اگر باشد
let it be
U
بگذارید باشد
worksheet
U
ی داشته باشد
whoso
U
هر شخصی که باشد
whosoever
U
هر شخصی که باشد
keep your peck up
U
دل داشته باشد
whencesoever
U
از هرجا که باشد
coute que coute
U
بهربهاکه باشد
beit so
U
چنین باشد
be it so
U
چنین باشد
shepherdess
U
شبان کلیسا که زن باشد
shepherdesses
U
شبان کلیسا که زن باشد
HTTPD
U
تصدیق و جستجو باشد
out of range
U
که خارج از حد سیستم باشد
how difficult soever it may be
U
هر قدر سخت باشد
he wished to be private
U
می خواست در خلوت باشد
if any
U
اگر داشته باشد
riparian
U
حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
shell back
U
دریانوردی که از خط استواگذشته باشد
flocculence
U
یا دسته پشم باشد
strays
U
که متوقف نشده باشد
pitfully
U
چنانکه سزاوارنکوهش باشد
pterygium
U
گلبرگی که مانندبال باشد
perhaps so
U
شاید چنین باشد
steady as you go
U
راه ثابت باشد
he must have gone
U
باید رفته باشد
i beam or i beam
U
تیری که به شکل ) باشد
stray
U
که متوقف نشده باشد
straying
U
که متوقف نشده باشد
i girder
U
تیری که بشکل ) باشد
rain or shine
چه باران باشد چه آفتاب
brilliantly
U
چنانکه برجسته باشد
that depends
U
تا چه شرایطی درکار باشد
library edition
U
چاپی که درخودکتابخانه باشد
inoffensively
U
بی انکه زننده باشد
as the case may be
U
تاچه مورد باشد
inviolably
U
چنانکه سزاوارحرمت باشد
Keep your mind on your work.
U
حواست بکارت باشد
You neednt worry . Dont bother your head.
U
خیالت راحت باشد
May his soull live in peace.
U
روحش شاد باشد
Mark my words . Remember what I told you .
U
یادت باشد چه گفتم
layers
U
ل تصحیح خطا باشد
layer
U
ل تصحیح خطا باشد
medially
U
چنانکه درمیان باشد
Mind the step!
U
حواست به پله باشد!
kentish fire
U
که نشانه نفاق ..باشد
at f.
U
منتهی خیلی باشد
at any price
U
بهر قسمت که باشد
at all events
U
بهر وسیله که باشد
He is not dead by any chance , is he ?
U
نکند مرده باشد ؟
meetly
U
چنانکه در خور باشد
if need be
U
اگر لازم باشد
by all means
U
بهر قیمت که باشد
theonomy
U
کشوری که خداپادشاه ان باشد
caryatid
U
ستونی که مجسمه زن باشد
if necessary
U
اگر لازم باشد
well and good
U
باشد چه ضرر دارد
if i find an opportunity
U
اگر مجالی باشد
culpably
U
چنانکه سزاوارسرزنش باشد
paymistress
U
زنی که مامور پرداخت باشد
coiffures
U
مردی که سلمانی زنانه باشد
boardwalk
U
تفرجگاهی درکنارساحل که کف ان تخته باشد
Gentile
U
کسی که نه مسیحی و نه کلیمی باشد
pleasingly
U
چنانکه خوش ایند باشد
Gentiles
U
کسی که نه مسیحی و نه کلیمی باشد
boardwalks
U
تفرجگاهی درکنارساحل که کف ان تخته باشد
sites
U
محلی که پایه چیزی باشد
interlocutress
U
زنی که طرف گفتگو باشد
granitic water
U
ابی که ازخاک خارادارامده باشد
gynaecocracy
U
حکومتی که دردست اناث باشد
lebrary edition
U
چاپی از کتاب که در خورکتابخانه باشد
learning curve
U
که استفاده از آن بسیار سخت باشد
lightface
U
حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
liquid capital
U
سرمایهای که پول نقد باشد
layered
U
انچه مربوط به لایه ها باشد
green old wound
U
زخمی که گوشت نوبالانیاورده باشد
coiffure
U
مردی که سلمانی زنانه باشد
pay gravel or dirt
U
شن یا خاک زردارشستن ان باصرفه باشد
sited
U
محلی که پایه چیزی باشد
ineffectively
U
بی انکه اثری داشته باشد
in claisum
U
دریایی که در قلمرو کشورویژهای باشد
negroid
U
کسیکه خون سیاهان در او باشد
i shoudel hardly think so
U
گمان نمیکنم اینطور باشد
i suspect him to be a liar
U
گمان میکنم دروغگو باشد
inadvisably
U
بدون اینکه صلاح باشد
non cohesive soil
U
خاکی که فاقد چسبندگی باشد
objectiveness
U
چنانکه در خارج معقول باشد
orthotone
U
که ازخود دارای تیکه باشد
on cne's own initiative
U
بی انکه کسی گفته باشد
i do not wish it otherwise
U
جور دیگر باشد نمیخواهم
inflationary gap
U
بیکاری مطلقا" وجودنداشته باشد
the u kingdom
U
کشوری که پادشاه داشته باشد
site
U
محلی که پایه چیزی باشد
brass band
U
ادوات انها از برنج باشد
brass bands
U
ادوات انها از برنج باشد
love match
U
عروسی ای که پایه اش عشق باشد و بس
hellishness
U
خویی که شایسته دوزخ باشد
it promisews to be easy
U
امید میرود اسان باشد
it is p that he did not go
U
احتمال داردنرفته باشد دورنیست که
irrelatively
U
بی انکه وابستگی داشته باشد
hexahydrate
U
ترکیبی که دارای شش ذره اب باشد
inviolately
U
چنانکه بی حرمت نشده باشد
if he has found it
U
اگر ان را پیدا کرده باشد
syngraph
U
تنظیم کنندگان رسیده باشد
cantilever beam
U
تیری که یک طرف ان گیردار باشد
yahoo
U
جانوری که درقالب انسانی باشد
bourg
U
محل یاشخصی که مجاورقلعه باشد
bombproof
U
ساختمانی که پناه بمب باشد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com