English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
spinning frame U چهارچوب یا دستگاه نخ تابی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
birdcages U چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcage U چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
bioluminescence U شب تابی
magniloquence U پر اب و تابی
impatience U بی تابی
phosphorism U شب تابی
luminescence U شب تابی
fox fire U شب تابی چوب ها
twisting U چندلا تابی
doubling U دولا تابی
luminescence U روشن تابی
chrominance U رنگ تابی
bioluminescence U زیست تابی
phosphorescence U روشنایی شب تابی
schiller U زرق وبرق یا شب تابی
The baby is restless. U نوزاد بی تابی می کند
restlessly U از روی بی تابی یا بیقراری
carrier chrominance signal U پیام رنگ تابی
carrier color signal U پیام رنگ تابی
chrominance signal U پیام رنگ تابی
She is extremly restive. U خیلی بی تابی می کند
chrominance channel U کانال رنگ تابی
chrominance amplifier U فزون ساز رنگ تابی
phew U برای نشان دادن بی تابی
sea fire U شب تابی دریا دراثر جانوران شب تاب وغیره
frameworks U چهارچوب
frame work U چهارچوب
frame U چهارچوب
cradling U چهارچوب
framework U چهارچوب
yokes U چهارچوب
doorjamb U چهارچوب
frame U چهارچوب تنه
paneling U قاب چهارچوب
sliding U چهارچوب متحرک
cratch U اغل چهارچوب
bedstand U چهارچوب تختخواب
frame of reference U چهارچوب داوری
hurdles U چهارچوب جگنی
hurdle U چهارچوب جگنی
door lintel U کلاه چهارچوب
bedsteads U چهارچوب تختخواب
bedstead U چهارچوب تختخواب
frames of reference U چهارچوب داوری
outline agreement U چهارچوب توافق [حقوق]
base frame U چهارچوب زیر دستگاهها
skeleton agreement U چهارچوب توافق [حقوق]
format U ابعاد و چهارچوب فرش
frame agreement U چهارچوب توافق [حقوق]
basic agreement U چهارچوب توافق [حقوق]
structure U چهارچوب دار [قالی]
master agreement U چهارچوب توافق [حقوق]
adjustable frame چهارچوب قابل تنظیم
slides U صفحه لغزنده چهارچوب
slide U صفحه لغزنده چهارچوب
trave U چهارچوب اسب بندی
tenter U چهارچوب پارچه خشک کنی
stile U باهو چوب عمودی چهارچوب درب
stiles U باهو چوب عمودی چهارچوب درب
tenterhook U گیره چهارچوب پارچه خشک کنی
single yarn U نخ یک لا [این نخ از تابیده شدن الیاف در یک جهت بوجود می آید و قبل از مرحله چندلا تابی است.]
outside art U [هنری که خارج از چهارچوب رسمی و فرهنگی اجتماع باشد]
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
e r p U اجرا کرد وکمکهایی که در چهارچوب این برنامه به اروپا شدبیشتر کمکهای مارشال نامیده می شوند
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
knife rest U نوعی مانع یا سدجادهای است که با سیم خاردار و یک چهارچوب فلزی یا چوبی تهیه می کنند و قابل حمل میباشد
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
cold swaging machine U دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
performance factor U ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer U دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand U مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
laziest U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator U دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
units U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer U دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine U دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device U اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder U علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder U دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
intercept receiver U دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
survey meter U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
telephone repeater U دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
laser linescan U دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
preset vector U دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism U دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant U زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
mechanism U دستگاه
mechanisms U دستگاه
installations U دستگاه
plant U دستگاه
installation U دستگاه
device code U کد دستگاه
set U دستگاه
nervous systems U دستگاه پی
sets U دستگاه
machined U دستگاه
plants U دستگاه
teams U یک دستگاه
team U یک دستگاه
appurtenance U دستگاه
devices U دستگاه
apparatus U دستگاه
organ system U دستگاه
machine U دستگاه
machines U دستگاه
device U دستگاه
units U دستگاه
instrument U دستگاه
systems U دستگاه
appliance U دستگاه
appliances U دستگاه
system U دستگاه
utensil U دستگاه
nervous system U دستگاه پی
utensils U دستگاه
unit U یک دستگاه
unit U دستگاه
equipment U دستگاه
setting up U دستگاه
units U یک دستگاه
telegraphing U دستگاه تلگراف
receiving set U دستگاه گیرنده
recording instrument U دستگاه ثبات
recuperator U دستگاه عاید
telegraphed U دستگاه تلگراف
telegraphs U دستگاه تلگراف
recording instrument U دستگاه ضبط
device number U شماره دستگاه
power plants U دستگاه تولیدنیروی
reference frame U دستگاه مقایسهای
device name U نام دستگاه
storage device U دستگاه ذخیره
respiratory system U دستگاه تنفسی
rail cambering machine U دستگاه ریل خم کن
radio set U دستگاه رادیو
telegraph U دستگاه تلگراف
power plant U دستگاه تولیدنیروی
supercharge U دستگاه تشدید
automatic U دستگاه خودکار
automatics U دستگاه خودکار
nervous system U دستگاه عصبی
separator U دستگاه تجزیه
nervous systems U دستگاه عصبی
fifth column U دستگاه جاسوسی
display device U دستگاه نمایش
discrete device U دستگاه گسسته
electric apparatus U دستگاه الکتریکی
shock inducer U دستگاه ضربه زن
set U چیدن دستگاه
dividing attachment U دستگاه مقسم
double v machine U دستگاه ورق خم کن
drawing device U دستگاه ترسیمه
drill press U دستگاه مته
double column machine U دستگاه دو ستونی
subassembly U مونتاژجزئی از یک دستگاه
storage device U دستگاه انباره
drilling machine U دستگاه مته
storage device U دستگاه انبارش
leverage U دستگاه اهرمی
duplexer U دستگاه دوراهه
duplexing assembly U دستگاه دو راهه
electric machine U دستگاه برقی
prime mover U دستگاه محرک
prime movers U دستگاه محرک
device U شعار دستگاه
evaporator U دستگاه اب شیرین کن
devices U شعار دستگاه
folding machine U دستگاه خم کاری
device status U وضعیت دستگاه
safety device U دستگاه ضامن
gun U دستگاه تزریق
guns U دستگاه تزریق
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com