English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (24 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
marlinspike U چنگک جدا کردن کابلهای دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
grapnel U لنگر چهارشاخه چنگک مین چنگک الکتریکی
grapnels U لنگر چهارشاخه چنگک مین چنگک الکتریکی
AUI connector U اتصال D برای متصل کردن کابلهای انترنت به آداپتور شبکه
prong U با چنگک صاف کردن
prongs U با چنگک صاف کردن
rakes U با چنگک جمع کردن
raking U با چنگک جمع کردن
rake U با چنگک جمع کردن
prongs U دارای چنگک یا چنگال کردن
prong U دارای چنگک یا چنگال کردن
tackles U چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
tackling U چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
tackled U چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
tackle U چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
seabee U گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
takle U به قلاب اویزان کردن با چنگک گرفتن
capel U سرپوش فلزی انتهای کابلهای فولادی
harnessed U یک گروه از کابلهای مجزاکه به بسته شده اند
harnessing U یک گروه از کابلهای مجزاکه به بسته شده اند
harness U یک گروه از کابلهای مجزاکه به بسته شده اند
multistation access unit U buH مرکزی برای اتصال کابلهای شبکه Token Ring
cable U وسیله بررسی امیدانس که به کابلهای غیر استاندارد اجازه استفاده در وسایل خاص میدهد
actuating horns U اهرمهایی که کابلهای کنترل به انهامتصل شده و توسط انها سطوح فرامین را حرکت میدهند
cabled U وسیله بررسی امیدانس که به کابلهای غیر استاندارد اجازه استفاده در وسایل خاص میدهد
midshipman U افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic U درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
petty officers U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
oceanography U تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
running lights U فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
kite U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
kites U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officer U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
stadimeter U مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber U حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea mark U راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
wiring U ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
sea power U قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner U ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marine U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns U پرستوک دریایی چلچله دریایی
tern U پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity U تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marines U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
task unit U نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
thick Ethernet U شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
attack director U وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
pirating U دزدی دریایی کردن
sea bathing U ابتنی دریایی کردن
pirates U دزدی دریایی کردن
pirated U دزدی دریایی کردن
pirate U دزدی دریایی کردن
summary areas U مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
beater U چنگک
grapnel U چنگک
crampoon U چنگک
grabs U چنگک
grabbing U چنگک
bident U چنگک
grabbed U چنگک
grab U چنگک
grips U چنگک
grappling irons U چنگک
grappling iron U چنگک
prong U چنگک
uncus U چنگک
bracket U چنگک
hay fork U چنگک
hook U چنگک
prongs U چنگک
grip U چنگک
gripped U چنگک
gripping U چنگک
hooks U چنگک
crampon U چنگک
takle U چنگک
grapnels U چنگک
sailings U سفر دریایی رااغاز کردن
sail U سفر دریایی رااغاز کردن
sailed U سفر دریایی رااغاز کردن
boat-hooks U چنگک قایق
boat-hook U چنگک قایق
forky U چنگک وار
boat hook U چنگک قایق
pronged U چنگک دار
wracked U چنگک جا لباسی
pintle U قلاب یا چنگک
racked U چنگک جا لباسی
rakes U چنگک چنگال
clothes tree U چنگک لباس
wracks U چنگک جا لباسی
hangers U چنگک لباس
racks U چنگک جا لباسی
gaff U نیزه چنگک
reaping hook U چنگک درو
tache U سگک چنگک
hanger U چنگک لباس
tine U چنگک خیش
rack U چنگک جا لباسی
rake U چنگک چنگال
crane hook U چنگک بالاکش
tach U سگک چنگک
stringers U چنگک گوشت
stringer U چنگک گوشت
raking U چنگک چنگال
hamated U چنگک دار
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U منگوله دار کردن گره دریایی
knots U منگوله دار کردن گره دریایی
roves U اواره شدن راهزنی دریایی کردن
rove U اواره شدن راهزنی دریایی کردن
roved U اواره شدن راهزنی دریایی کردن
grapnels U چنگک یا قلاب کشتی
cliff-hangers U چنگک باریک کوهنوردی
pegs U میخ چوبی چنگک
ungula U سم ناخن چنگال چنگک
forklift U جراثقال چنگک دار
cliff hanger U چنگک باریک کوهنوردی
cliff-hanger U چنگک باریک کوهنوردی
grapnel U چنگک یا قلاب کشتی
cleek U چنگک بزرگ کلاچ
peg U میخ چوبی چنگک
porpoises U خوک دریایی مثل پورپوس شنا کردن
porpoise U خوک دریایی مثل پورپوس شنا کردن
maritime U ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
maritime aircraft U هواپیمایی برای عمل کردن روی مناطق دریایی
rear commodore U سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
wracks U روی چنگک گذاردن لباس و غیره
racks U روی چنگک گذاردن لباس و غیره
wracked U روی چنگک گذاردن لباس و غیره
harrows U چنگک زمین صاف کن وریشه جمع کن
harrow U چنگک زمین صاف کن وریشه جمع کن
rack U روی چنگک گذاردن لباس و غیره
racked U روی چنگک گذاردن لباس و غیره
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
rack railway U راه اهن چنگک دار مخصوص عبور از سراشیب
structuring U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structures U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structure U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
crash position indicator U برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
convoy commodore U فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
Marine Corps U نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
hock spanner U اچار نیم گردی در یک دسته درانتها و یک قلاب با چنگک درسر دیگر
crotches U مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
crotch U مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
crash locator beacon U برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
commandant of marine corps U فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
laying up U تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobster U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
naval landing party U تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
spotting board U طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
sea U دریایی
sea born U دریایی
sea pier U سد دریایی
salty U دریایی
saltiest U دریایی
dogfish U سگ دریایی
nautical U دریایی
thalassic U دریایی
thalaesic U دریایی
seas U دریایی
saltier U دریایی
benthic U ته دریایی
marines U دریایی
marine U دریایی
shark U سگ دریایی
sharks U سگ دریایی
naval U دریایی
pelagian U دریایی
maritime U دریایی
oceanid U حوری دریایی
buoys U بویه دریایی
armada U نیروی دریایی
tinfish U اژدر دریایی
oceanophyte U گیاه دریایی
on shore winds U باد دریایی
sills U برامدگی دریایی
armadas U نیروی دریایی
thetis U حوری دریایی
buoying U بویه دریایی
reef U تپه دریایی
sea pad U ستاره دریایی
algerine U دزد دریایی
surveyed U اب نگاری دریایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com