Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
truncheon
U
چماق کوتاه
truncheons
U
چماق کوتاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
truncheons
U
چماق
maces
U
چماق
quarterstaff
U
چماق
stick
U
چماق
mace
U
چماق
stave
U
چماق
shillalah
U
چماق
shillelagh
U
چماق
bludgeon
U
چماق
bludgeoned
U
چماق
bludgeoning
U
چماق
bludgeons
U
چماق
cudgel
U
چماق
truncheon
U
چماق
bats
U
چماق
bat
U
چماق
clubs
U
: چماق
cudgels
U
چماق
clubbing
U
: چماق
batted
U
چماق
clubbed
U
: چماق
kevel
U
چماق
club
U
: چماق
mauls
U
چماق گرز
caduceus
U
چماق قاصدی
maul
U
چماق گرز
mauled
U
چماق گرز
maces
U
چماق زدن
mace
U
چماق زدن
cudgel
U
چماق زدن
knobkerrie
U
چماق سرگرد
mauling
U
چماق گرز
cudgels
U
چماق زدن
blast
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge
U
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blasts
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blackjack
U
چماق یا شلاق چرمی
stave
U
با چماق زدن کوبیدن
tipstaff
U
چماق دار یساول
billy
U
چماق یاگرز راهزنان
billies
U
چماق یاگرز راهزنان
claviform
U
بشکل چماق یا گرز
waddy
U
: چماق بومیان استرالیا
club
U
:چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
clubbed
U
:چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
clubbing
U
:چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
clubs
U
:چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
shorthorn
U
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
pantywaist
U
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
short quard
U
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
hurdle step
U
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
linter
U
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
stunting
U
کوتاه
of short duration
U
کوتاه
stunts
U
کوتاه
succinct
U
کوتاه
pigmy
U
کوتاه
pigmy
U
قد کوتاه
puny
U
قد کوتاه
stockier
U
کوتاه
stockiest
U
کوتاه
scut
U
دم کوتاه
short
U
کوتاه
down
U
کوتاه
liliputian
U
قد کوتاه
stunt
U
کوتاه
concise
U
کوتاه
curtal
U
کوتاه
bas relif
U
کوتاه
succinct
<adj.>
U
کوتاه
little
U
کوتاه
short
<adj.>
U
کوتاه
fleeting
<adj.>
U
کوتاه
shortest
U
کوتاه
curt
<adj.>
U
کوتاه
concise
<adj.>
U
کوتاه
shorter
U
کوتاه
stocky
U
کوتاه
dwarfish
U
کوتاه
pygmy
U
قد کوتاه
pigmies
U
کوتاه
dumpy
U
کوتاه
synoptic
U
کوتاه
low
U
کوتاه
miniature
U
کوتاه
pygmies
U
قد کوتاه
pygmy
U
کوتاه
miniatures
U
کوتاه
pygmies
U
کوتاه
pigmies
U
قد کوتاه
apophthegm
U
گفتار لب و کوتاه
abbreviated
U
کوتاه شده
term paper
U
رساله کوتاه
britches
U
شلوار کوتاه
bunny hop
U
پرش کوتاه
truncates
U
کوتاه کردن
pygmies
U
ادم کوتاه قد
truncating
U
کوتاه کردن
by pass
U
اتصال کوتاه
pigmies
U
ادم کوتاه قد
breeks
U
شلوار کوتاه
shortening
U
کوتاه شدگی
an incomprehensive report
U
گزارش کوتاه
abridge
U
کوتاه کردن
lie down
U
استراحت کوتاه
basso relief
U
برجسته کوتاه
poops
U
صدای کوتاه
brachydactyly
U
کوتاه انگشتی
poop
U
صدای کوتاه
lie-down
U
استراحت کوتاه
unabridged
U
کوتاه نشده
low
U
کوتاه دون
aphorisms
U
سخن کوتاه
shuffling
U
گام کوتاه
stag
U
کوتاه کردن
stags
U
کوتاه کردن
short haul
U
خط سیر کوتاه
bas relief
U
برجسته کوتاه
bas-relief
U
برجسته کوتاه
bas-reliefs
U
برجسته کوتاه
aphorism
U
سخن کوتاه
short-haul
U
خط سیر کوتاه
shuffles
U
گام کوتاه
short-circuit
U
اتصال کوتاه
short-circuits
U
اتصال کوتاه
short-wave
U
موج کوتاه
scurrying
U
مسابقه کوتاه
pygmy
U
ادم کوتاه قد
curt
U
کوتاه ومختصر
idyll
U
چکامه کوتاه
clipping
U
کوتاه کردن
idyll
U
قصیده کوتاه
shuffled
U
گام کوتاه
scurried
U
مسابقه کوتاه
idylls
U
چکامه کوتاه
novelettes
U
داستان کوتاه
novelette
U
داستان کوتاه
short story
داستان کوتاه
short stories
U
داستان کوتاه
scurries
U
مسابقه کوتاه
scurry
U
مسابقه کوتاه
idylls
U
قصیده کوتاه
short wave
U
موج کوتاه
shuffle
U
گام کوتاه
chip shot
U
ضربه کوتاه
whiffet
U
سوت یا پف کوتاه
wool of short staple
U
پشم نخ کوتاه
mini-skirt
U
دامن کوتاه
mini-skirts
U
دامن کوتاه
short-list
U
فهرست کوتاه
short-listed
U
فهرست کوتاه
short-listing
U
فهرست کوتاه
short-lists
U
فهرست کوتاه
tutu
U
دامن کوتاه
tutus
U
دامن کوتاه
To back down .
U
کوتاه آمدن
drop in
<idiom>
U
دیدار کوتاه
vamp
U
جوراب کوتاه
undersize
U
اندازه کوتاه
tunicle
U
لباس کوتاه
short test bar
U
میله کوتاه
short time
U
کوتاه مدت
shortening in
U
کوتاه کردن
shortwave
U
موج کوتاه
spontoon
U
نیزه کوتاه
steep taper
U
مخروط کوتاه
stichomythia
U
مکالمات کوتاه
strop
U
طناب کوتاه
to cut short
U
کوتاه کردن
to fall short
U
کوتاه امدن
to look in
U
کوتاه کردن
truncation
U
کوتاه سازی
briefly
<adv.>
U
بصورت کوتاه
compendiously
<adv.>
U
بصورت کوتاه
simply stated
U
به بیان کوتاه
in the short run
U
در کوتاه مدت
brief description
U
شرح کوتاه
corner-brace
U
حایل کوتاه
dwarf gallery
U
دالان کوتاه
curtly
<adv.>
U
بصورت کوتاه
chitchat
U
صحبت کوتاه
half pint
U
کوتاه تر از مقدارمتوسط
half timber
U
الوار کوتاه
hare sighted
U
کوتاه بین
hide bound
U
کوتاه فکر
idyl
U
چکامه کوتاه
idyl
U
قصیده کوتاه
intrim
U
کوتاه مدت
jog trot
U
یورتمه کوتاه
knurly
U
کوتاه قد کوتوله
let us be brief
U
کوتاه کنیم
line to line fault
U
اتصال کوتاه خط به خط
lop sided
U
کوتاه و بلند
gnomical
U
کوتاه لب نویس
fubsy
U
کوتاه وکلفت
escopette
U
قرابینه کوتاه
chiton
U
قبای کوتاه
coatee
U
دامن کوتاه
conte
U
داستان کوتاه
correption
U
کوتاه کردن
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...