English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 167 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
group flashing light U چشمک زن دستهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
twinkler U چشمک زن
sign flasher U چشمک زن
twinkles U چشمک
winker U چشمک زن
eyewink U چشمک
twinkling U چشمک
simperer U چشمک زن
flasher U چشمک زن
ocellus U چشمک
blinker U چشمک زن
palpebrate U چشمک زن
twinkled U چشمک
flicker U چشمک زن
flickered U چشمک زن
blink U چشمک
flickers U چشمک زن
flashers U چشمک زن
blinked U چشمک
twinkle U چشمک
blinks U چشمک
blinker U چراغ چشمک زن
flashing light U نور چشمک زن
twinkles U چشمک زدن
blinker U علامت چشمک زن
winks U چشمک زدن
blinking U چشمک زنی
winking U چشمک زدن
winked U چشمک زدن
wink U چشمک زدن
winkle U چشمک زدن
winkles U چشمک زدن
blink microscope U میکروسکوپ چشمک زن
twinkled U چشمک زدن
blinks U چشمک زدن
twinkle U چشمک زدن
quick flashing light U چشمک زن تند
blinds U چراغ چشمک زن
blink U چشمک زدن
strobotron U لامپ چشمک زن
blinked U چشمک زدن
blind U چراغ چشمک زن
the stars twinkle U چشمک میزنند
blinded U چراغ چشمک زن
nictitate U چشمک زدن
flashing light U چراغ چشمک زن
stroboscopic tube U لامپ چشمک زن
nict U چشمک زدن
batch U دستهای
batches U دستهای
party line U خط دستهای
processionary U دستهای
party lines U خط دستهای
denominational U دستهای
claque U دستهای که
congregational U دستهای
fascicular U دستهای
fascicled U دستهای
bunchy U دستهای
winking U چشمک اغماض کردن
scintillation U چشمک زدن ستارگان
alternating light U چراغ چشمک زن متغیر
interrupted quick flashing light U چشمک زن تند مقطع
twinkling U چشمک زدن ستاره
wink U چشمک اغماض کردن
winks U چشمک اغماض کردن
winked U چشمک اغماض کردن
interrupted flashing light U چراغ چشمک زن منقطع
poppyhead U گل اذین دستهای
batch compiler U همگردان دستهای
pentadelphous U پنج دستهای
batch mode U باب دستهای
batch processing U پردازش دستهای
block copolymer U همبسپار دستهای
multiple contact U کنتاکت دستهای
production U تولید دستهای
batch file U فایل دستهای
productions U تولید دستهای
gregarious U اجتماعی دستهای
blinds U چشمک زدن علامت دادن
blinded U چشمک زدن علامت دادن
blind U چشمک زدن علامت دادن
gallowglass U دستهای سرباز مزدور
wash your hands U دستهای خود را بشویید
splitting U چند دستهای شدن
asterism U برج دستهای از ستارگان
bats U چشمک زدن مژگان راتکان دادن
bat U چشمک زدن مژگان راتکان دادن
batted U چشمک زدن مژگان راتکان دادن
squadron U دستهای از مردم گروه هواپیما
squadrons U دستهای از مردم گروه هواپیما
deadman's float U شناور بودن با دستهای باز
feverweed U دستهای از گیاهان خانواده بوقناق
dinosaurs U دستهای ازسوسماران دوره تریاسیک
vespiary U اجتماع زنبوران دستهای زنبور
prone float U روی شکم با دستهای کشیده
processionist U کسیکه با دستهای راه میافتد
batches U سیستمی که فایلهای دستهای را اجرا میکند
batch U سیستمی که فایلهای دستهای را اجرا میکند
deme U دستهای از موجودات زنده مرتبط با یکدیگر
wide arm handstand U بالانس ژاپنی با دستهای فاصله دار
blinker U چراغ چشمک زن علایم خط و نقطه مرس و ارسال پیام
The lights of the aircraft were blinking. U چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
someone's hands are tied <idiom> U دستهای کسی بسته بودن [اصطلاح مجازی]
hard handed U دارای دستهای پینه خورده سخت گیر
bursts U انتقال دستهای از داده در یک باس بدون وقفه
maharajah U لقب دستهای ازراجه ها یا شاهزادگان بزرگ در هند
maharaja U لقب دستهای ازراجه ها یا شاهزادگان بزرگ در هند
strappado U مچ دستهای مجرم را بر پشت او بستن واویختن وی ازطناب
burst U انتقال دستهای از داده در یک باس بدون وقفه
fasciculus U دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
fascicule U دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
maharajas U لقب دستهای ازراجه ها یا شاهزادگان بزرگ در هند
chain gang U دستهای از محکومین که بهم زنجیر شده اند
fascicle U دستهای از رشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
aldis lmap U چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
hurdy gurdy U نوعی الت موسیقی که باگرداندن دستهای کار میکند
monoprogramming system U سیستم پردازش دستهای که در هر لحظه یک برنامه را اجرا میکند
chains U لیستی از دستورات در فایل که به ترتیب در یک سیستم دستهای اجرا می شوند
queues U تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
queueing U تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
queued U تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
queue U تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
batches U فضای حافظه که سیستم عامل برنامههای دستهای را اجرا میکند
chain U لیستی از دستورات در فایل که به ترتیب در یک سیستم دستهای اجرا می شوند
windrow U دستهای علف که برای خشک کردن جمع شده است
songfest U دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
happy family U دستهای ازجانوران جوربجورکه دریک قفس باهم زندگی میکنند
batch U فضای حافظه که سیستم عامل برنامههای دستهای را اجرا میکند
forlorn hope U دستهای که قبلا مامور حمله و بمباران جای محصوری میشوند
passionist U عضو دستهای از نصارا که پیوسته مصیبت حضرت مسیح رابایدیاداورشوند
job U تعداد کارهای مرتب شده برای پردازش در سیستم چندکاره یا دستهای
streams U تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
streamed U تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
stream U تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
jobs U تعداد کارهای مرتب شده برای پردازش در سیستم چندکاره یا دستهای
capitulary U عضو دستهای درکلیسا مجموعه دستورهاوایین نامههای اداری وشرعی سرلوحه
rje U سیم پردازش دستهای که دستورات ازترمینال راه دور به کامپیوترارسال می شوند
Jehovah's Witnesses U دستهای از مسیحیان که بحکومت خداوند و به بازگشت عیسی پس از هزار سال دیگراعتقاددارند
ended U کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
end U کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
sequential U خاتمه دادن یک کار در سیستم دستهای پیش از اینکه بعدی شروع شود
ends U کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
script U مجموعه دستوراتی که تابعی را انجام می دهند که توسط یک زبان ماکرو یا دستهای استفاده میشود
AUTOEXEC.BAT U فایل دستهای که شامل دستوراتی است که وقتی کامپیوتر شروع به کار میکند اجرا می شوند
log U مجموعهای از دستورات دستهای که به صورت خودکار اجرا می شوند وقتی که به شبکه وصل یا وارد می شوید
logs U مجموعهای از دستورات دستهای که به صورت خودکار اجرا می شوند وقتی که به شبکه وصل یا وارد می شوید
refresh rate U تعداد دفعات در ثانیه که یک تصویر بر روی CRT بایدمجددا" ترسیم شود تا چشمک نزند میزان دوباره سازی
autoexec bat U در DOS یک فایل دستهای است که هنگام روشن شدن کامپیوتر یا شروع مجدد کاردستگاه فعال میشود
anti collision light U چراغ یا لامپ چشمک زنی که در بالای سکان عمودی یا زیرهواپیما به منظور افزایش قابلیت دیده شدن نصب میگردد
TDS U سیستم کامپیوتری که معمولاگ کارهای دستهای را پردازش میکند تا وقتی که وقفه رخ دهد و سپس منابع را به تراکنش جدید اختصاص میدهد
bureaus U ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
bureau U ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
batch U فایل ذخیره شده روی دیسک که شامل دستورات سیستم است . در هنگام اجرای فایل دستهای
batches U فایل ذخیره شده روی دیسک که شامل دستورات سیستم است . در هنگام اجرای فایل دستهای
editing run U در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
transaction U سیستم کامپیوتری که معمولاگ دستهای کار میکند تا وقتی که با تراکنش جدید متوقف شود و سپس منابع را به تراکنش اختصاص میدهد
sparkled U جرقه زدن چشمک زدن
starlight U نور ضعیف نور چشمک زن
sparkle U جرقه زدن چشمک زدن
sparkles U جرقه زدن چشمک زدن
grog U دستهای از مردم که برای خوردن عرق گرد هم نشینند عرق خوردن
BAT file extension U مشخصه استاندارد سه حرفی فایل در سیستم -MS DOS برای مشخص کردن فایل دستهای فایل متن حاوی دستورات سیستم
remote batch processing U پردازش دستهای از راه دور دسته پردازی از راه دور
remoter U سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remotest U سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remote U سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com