English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 95 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
scintillation U چشمک زدن ستارگان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the stars twinkle U ستارگان
star chart U نقشه ستارگان
star catalogue U فهرست ستارگان
variable stars U ستارگان متغیر
an infinitude of stars U ستارگان بیشمار
nedula U سحاب ستارگان
interstellar U واقع در میان ستارگان
asterism U برج دستهای از ستارگان
sights U رصد کردن ستارگان
circumpolar stars U ستارگان دور قطبی
sight U رصد کردن ستارگان
main sequence stars U ستارگان رشته اصلی
interstellar space U فاصله میان ستارگان
planetary influence U تاسیس ستارگان یا کواکب
asterium U عنصر ویژه ستارگان
circumpolar stars U ستارگان پیرا قطبی
starfinder U وسیله شناسایی ستارگان در اسمان
astrophotography U عکس برداری از ستارگان برای تحقیقات فضایی
starlight scope U دوربین دید شبانه با استفاده از نور ستارگان
heliometry U پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
sextant U وسیله اندازه گیری ارتفاع ستارگان مسافت سنج دریایی
nebula U تودههای عظیم گازو گرد مابین فواصل ستارگان جاده شیری
flashers U چشمک زن
flasher U چشمک زن
flickers U چشمک زن
blinker U چشمک زن
blinks U چشمک
blinked U چشمک
blink U چشمک
sign flasher U چشمک زن
flickered U چشمک زن
flicker U چشمک زن
twinkle U چشمک
twinkled U چشمک
twinkles U چشمک
eyewink U چشمک
winker U چشمک زن
simperer U چشمک زن
twinkling U چشمک
twinkler U چشمک زن
palpebrate U چشمک زن
ocellus U چشمک
flashing light U نور چشمک زن
flashing light U چراغ چشمک زن
group flashing light U چشمک زن دستهای
nict U چشمک زدن
nictitate U چشمک زدن
quick flashing light U چشمک زن تند
stroboscopic tube U لامپ چشمک زن
strobotron U لامپ چشمک زن
the stars twinkle U چشمک میزنند
blinker U چراغ چشمک زن
winkles U چشمک زدن
winkle U چشمک زدن
blinded U چراغ چشمک زن
winks U چشمک زدن
blinds U چراغ چشمک زن
winking U چشمک زدن
twinkle U چشمک زدن
winked U چشمک زدن
twinkles U چشمک زدن
blinking U چشمک زنی
twinkled U چشمک زدن
blink U چشمک زدن
blind U چراغ چشمک زن
blinks U چشمک زدن
blinker U علامت چشمک زن
blinked U چشمک زدن
blink microscope U میکروسکوپ چشمک زن
wink U چشمک زدن
twinkling U چشمک زدن ستاره
winking U چشمک اغماض کردن
alternating light U چراغ چشمک زن متغیر
interrupted flashing light U چراغ چشمک زن منقطع
interrupted quick flashing light U چشمک زن تند مقطع
wink U چشمک اغماض کردن
winks U چشمک اغماض کردن
winked U چشمک اغماض کردن
sextant altitude U ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
blinded U چشمک زدن علامت دادن
blind U چشمک زدن علامت دادن
blinds U چشمک زدن علامت دادن
batted U چشمک زدن مژگان راتکان دادن
bats U چشمک زدن مژگان راتکان دادن
bat U چشمک زدن مژگان راتکان دادن
blinker U چراغ چشمک زن علایم خط و نقطه مرس و ارسال پیام
The lights of the aircraft were blinking. U چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
aldis lmap U چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
refresh rate U تعداد دفعات در ثانیه که یک تصویر بر روی CRT بایدمجددا" ترسیم شود تا چشمک نزند میزان دوباره سازی
anti collision light U چراغ یا لامپ چشمک زنی که در بالای سکان عمودی یا زیرهواپیما به منظور افزایش قابلیت دیده شدن نصب میگردد
sparkled U جرقه زدن چشمک زدن
starlight U نور ضعیف نور چشمک زن
sparkles U جرقه زدن چشمک زدن
sparkle U جرقه زدن چشمک زدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com