Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 45 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Every thing swims before my eyes .
U
چشمم سیاهی می رود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Get out of my face!
<idiom>
U
از جلوی چشمم دور شو!
I didnt sleep a wink.
U
خواب به چشمم نیامد
I don't expect that ...
U
چشمم آب نمی خورد که ...
I don't believe that ...
U
چشمم آب نمی خورد که ...
Get out of my sight!
<idiom>
U
از جلوی چشمم دور شو!
The moment I set eyes on you. ,
U
از آن لحظه که چشمم بتو افتاد
it is all very well
U
دلم خوش ! چشمم روشن !
I have something in my eye.
U
چیزی توی چشمم رفته.
It took place under my very eyes.
U
درست جلوی چشمم اتفاق افتاد
A few spelling errors caught my eye.
U
چند غلط املایی به چشمم خورد
I am sceptical. I have my doubts. I am not all optimistic.
U
من که چشمم آب نمی خورد ( خوشبین نیستم )
nigritude
U
سیاهی
sootiness
U
سیاهی
nigrescence
U
سیاهی
blacker
U
سیاهی
blackest
U
سیاهی
blacks
U
سیاهی
blackouts
U
سیاهی
blacked
U
سیاهی
blackness
U
سیاهی
black
U
سیاهی
blackout
U
سیاهی
griminess
U
سیاهی
iron mould
U
سیاهی
macule or mackle
U
سیاهی
furnace black
U
سیاهی کوره
inkiness
U
سیاهی مرکب
iron mold
U
سیاهی اهن
eye ball
U
سیاهی چشم
macule
U
لکه سیاهی
black eye
U
سیاهی اطراف چشم
He vanished into the night.
U
در سیاهی شب نا پدید گشت
melanize
U
با سیاهی علامت گذاشتن
black eyes
U
سیاهی اطراف چشم
melanosis
U
سیاهی غیر طبیعی پوست
ani
U
پرندگان سیاهی ازخانوادهء فاخته
black will take no other hue
U
بالای سیاهی رنگی نیست
goal predicates blackness
U
زغال از سیاهی خبر میدهد
melanotic
U
دچار سیاهی غیر طبیعی درپوست
We were there just to make up numbers.
U
ما آنجا فقط سیاهی لشگه بودیم
melanism
U
سیاهی غیر طبیعی بشره سیاه چردگی
You name it , weve got it.
U
از سفیدی ماست تا سیاهی ذغال را داریم ( همه چیز )
You name it . Everything under the sun .
U
از سفیدی ماست تا سیاهی ذغال ( از شیر مرغ تا جان آدمیزاد )
damask
U
سیاهی و یارنگی که براثر خوردگی روی فولاد صیقلی فاهر میشود
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...