Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
beady eyes
U
چشمان ریز براق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
languideyes
U
چشمان بی حال
languideyes
U
چشمان بیمار
expressive eyes
U
چشمان با حالت
die away
U
چشمان خماریابیحال
dilated eges
U
چشمان بادکرده
d. eyes
U
چشمان بادکرده
hazel eyes
U
چشمان میشی
blear eyes
U
چشمان قی گرفته
languishing eyes
U
چشمان خمار
streaming eyes
U
چشمان اشکبار
popeyed
U
دارای چشمان برامده
stalk eyed
U
دارای چشمان جلوامده
sunken eyes
U
چشمان فرو رفته
coma vigil
U
اغماء با چشمان باز
haggard
U
دارای چشمان فرورفته
dry-eyed
U
دارای چشمان بیسرشک
f.eyes
U
چشمان فتان یاگیرنده
asquint
U
با چشمان لوچ یاچپ
wild eyed
U
دارای چشمان وحشی وخیره
sloe eyed
U
دارای چشمان ابی پرنگ
bloods hot eyes
U
چشمان قرمز و خون گرفته
beady
U
دارای چشمان ریز وگرد
fire eyed
U
دارای چشمان افروخته یادرخشان
move to tears
U
اشک از چشمان کسی جاری شدن
bleary
U
دارای چشمان قی گرفته وخواب الود
flossy
U
براق
nitid
U
براق
mirror finish
U
براق
mercerized
U
براق
relucent
U
براق
sheeny
U
براق
glazy
U
براق
glace
U
براق
ganoidean
U
براق
brightest
U
براق
ganoidal
U
براق
splendidly
U
براق
sleeker
U
براق
gloss
U
براق
sleek
U
براق
bright
U
براق
brighter
U
براق
glossy
U
براق
shiny
U
براق
lucid
U
براق
splendid
U
براق
silken
U
براق
sleekest
U
براق
lutestring
U
پارچه براق
glittered
U
براق شدن
glitter
U
براق شدن
silvery
U
براق صاف
glitzy
U
براق و نورانی
glitziest
U
براق و نورانی
glitzier
U
براق و نورانی
polish
U
براق کردن
polishes
U
براق کردن
lustring
U
پارچه براق
glaze
U
براق کردن
bright finish
U
صافکاری براق
angora cat
U
گربهء براق
glazed brick
U
اجر براق
comprest tile
U
کاشی براق
buffs
U
براق کردن
glitters
U
براق شدن
buff
U
براق کردن
glazes
U
براق کردن
clear varnish coat
U
روکش لاکی براق
jet-black
U
سیاه براق و تیره
lusterware
U
فروف سفالین براق
ganoidal
U
دارای فلسهای براق
ganoidean
U
دارای فلسهای براق
azulejo
U
[کاشی سفالی براق]
glossily
U
بطور براق و جلا داده
shines
U
براق کردن روشن شدن
rhinestones
U
سنگ مصنوعی بیرنگ و براق
chatoyant
U
سنگ براق وصیقلی وموجدار
bright luster
U
صیقل کاری کاملا" براق
rhinestone
U
سنگ مصنوعی بیرنگ و براق
shine
U
براق کردن روشن شدن
panne
U
پارچه فریفی شبیه مخمل براق
tags
U
جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
tag
U
جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
brushed
U
برس خورده به طوری که کرک یا خواب آن شق و براق باشد
wampumpeag
U
صدف براق وزیبایی که سرخ پوستان امریکایی بجای پول مصرف میکردند
wampum
U
صدف براق و زیبایی که سرخ پوستان امریکایی بجای پول مصرف میکردند
bushbabies
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
opalite
U
ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
english shepherd
U
سگ گلهء انگلیسی که دارای اندازهء متوسط وبرنگ سیاه براق ودارای خالهای قهوهای یاخرمایی است
straw yellow
U
رنگ زرد براق مایل به قرمز رنگ زرد کهربایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com