English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 109 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sillier U چرند احمقانه
silliest U چرند احمقانه
silly U چرند احمقانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
puerile U احمقانه
harebrained U احمقانه
goofy U احمقانه
doltish U احمقانه
goofier U احمقانه
cockeyed U احمقانه
highland U احمقانه
spoony U احمقانه
spooney U احمقانه
goofiest U احمقانه
insane U بی عقل احمقانه
dolt U احمقانه رفتارکردن
dolts U احمقانه رفتارکردن
potties U احمقانه مغرور
potty U احمقانه مغرور
When there is a wI'll , there is a way . U کار احمقانه
senseless U احمق احمقانه
to play the fool U احمقانه رفتارکردن
flub U اشتباه احمقانه
fatuously U احمقانه خودپسندانه
blooper U اشتباه احمقانه
fool's paradise U شادی احمقانه
bloomer U اشتباه احمقانه
dido U جست و خیز احمقانه
infatuate U از خود بیخود احمقانه
gawks U احمقانه نگاه کردن
gawking U احمقانه نگاه کردن
He behaved stupidly. U رفتارش احمقانه بود.
gawk U احمقانه نگاه کردن
gawked U احمقانه نگاه کردن
His behavior was stupid. U رفتارش احمقانه بود.
antics U رفتارهای احمقانه و خندهدار
gawp U مات و احمقانه نگاه کردن
gawping U مات و احمقانه نگاه کردن
gawped U مات و احمقانه نگاه کردن
gawps U مات و احمقانه نگاه کردن
shenanigan U چرند
corny U چرند
jiving U چرند
twaddler U چرند گو
jived U چرند
jive U چرند
cockeyed U چرند
trumpery U چرند
hokum U چرند
balderdash U چرند
irrationable U چرند
twadle U چرند
linsey woolsey U چرند
bollocks U چرند
unmeaning U چرند
codswallop U چرند
windier U چرند
bullshit U چرند
windiest U چرند
rubbishing U چرند
windy U چرند
jives U چرند
rigmarole U چرند
rigmaroles U چرند
piffle U چرند
kibosh U چرند
bilge water U چرند
bilk U چرند
blatherskite U چرند
nonsensical U چرند
bosh U چرند
gawp U با دهان باز و به طور احمقانه خیره شدن
gawping U با دهان باز و به طور احمقانه خیره شدن
gawped U با دهان باز و به طور احمقانه خیره شدن
foul up <idiom> U با یک اشتباه احمقانه همه چیز را خراب کردن
gawps U با دهان باز و به طور احمقانه خیره شدن
twadle U چرند گفتن
tosh U ادم چرند
crapping U تفاله چرند
crapped U تفاله چرند
crap U تفاله چرند
trashy U چرند مزخرف
trashiest U چرند مزخرف
trashier U چرند مزخرف
rubbishy U مهمل چرند
ludicrous U مزخرف چرند
tootling U چرند گفتن
tootles U چرند گفتن
tootled U چرند گفتن
stuff U چرند پرکردن
stuffed U چرند پرکردن
to talk nonsense U چرند گفتن
stuffs U چرند پرکردن
havers U بیهوده چرند
tootle U چرند گفتن
bunkum U حرف چرند
buncombe U حرف چرند
twaddle U چرند گفتن
baloney U چرند نوعی کالباس
inane U چرند فضای نامحدود
ludicrously U بطور مضحک یا چرند
irrationalism U عقیده نامعقول یا چرند
bullshit U چرند گویی کردن
natters U چرند بافی کردن
nattered U چرند بافی کردن
natter U چرند بافی کردن
fool begged U چرند جهالت امیز
nattering U چرند بافی کردن
foolproof U ادم ساده لوح و رک و راست محفوظ از حماقت وکارهای احمقانه
now nonsense now U خواهش میکنم چرند گفتن رابس کن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com