English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
speedometer multiplier U چرخ دنده سرعت سنج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
piv variable speed transmission U جعبه دنده با سرعت متغیر گیربکس "پی ای وی "
reduction gear U جعبه دنده تبدیل سرعت
reduction gear U جعبه دنده کاهنده سرعت
speed reduction gear U جعبه دنده کاهنده سرعت
Other Matches
ungear U از دنده بیرون انداختن بی دنده کردن
pinioning U دنده پینیون دنده لایتناهی
pinion U دنده پینیون دنده لایتناهی
pinions U دنده پینیون دنده لایتناهی
spur gear U دنده مهمیزی دنده خاردار
epicyclic transmission U یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند
rougher U دنده دنده کننده
combined speed indicator U عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring U طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio U نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
indicated airspeed U سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
burning rate U سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
drag U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
oil gear U جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
tachometer U اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
true air speed U سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
machine number U عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
rate of flame propagation U سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
variable ratio U گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
muzzle velocity U سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
rate of pouring U سرعت سیلان سرعت جاری شدن
input U فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
inputted U فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
sprocket U دنده چرخ زنجیرخور چرخ دنده
support U CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle U خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accelerates U سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerating U سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic U با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerated U سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerate U سرعت دادن سرعت گرفتن
mach hold U بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
zero wait state U که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
air plot wind velocity U سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
transonic U سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
cut off velocity U سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
fasted U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
airspeeds U سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
declared speed U سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
airspeed U سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
supersonic U هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
ground speed U سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
sustained rate U سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
gear دنده
rib U دنده
gears U دنده
geared U دنده
hard-nosed U یک دنده
spare ribs U سر دنده
slats U دنده ها
geap U دنده
strict U یک دنده
stricter U یک دنده
slat U دنده ها
strictest U یک دنده
dependum U ته دنده
costa U دنده
drives U دنده
drive U دنده
dragstrip U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
sheaths U تیزی دنده
transmissions U جعبه دنده
gear چرخ دنده
transmission U جعبه دنده
sheath U تیزی دنده
reverse gears U دنده معکوس
threads U دنده پیچ
ribbed U دنده دار
longitudinal U دنده طولی
rib U دنده میله
toothed wheel U چرخ دنده
timber U دنده عرضی
transmission case U جعبه دنده
grooved U دنده دار
top radius U گردی سر دنده
reverse gear U دنده معکوس
thread U دنده پیچ
pinion U جرخ دنده
pinioning U جرخ دنده
frame U دنده عرضی
pinions U جرخ دنده
wheelwork U چرخ دنده
gearshifts U میله دنده
gearshift U میله دنده
gearshift U دنده عوض کن
worm gear U دنده مارپیچی
gearshifts U دنده عوض کن
shifting lever U دسته دنده
planetary gear U دنده خورشیدی
cogs U دنده چرخ
cog U دنده چرخ
chop U گوشت دنده
rib U گوشت دنده
steering gear U دنده سکان
steering gear U دنده فرمان
spur gear U دنده ملخی
sprocket U دنده زنجیر
stave U دنده بشکه
pinwheel U چرخ دنده
worm gear U دنده مورب
cog wheel U چرخ دنده
gear wheels U چرخ دنده ها
gear case U جعبه دنده
bevel gear U دنده کرامویل
bevel gear U دنده مورب
bendix U دنده استارت
bendix U دنده بندیکس
gear box U جعبه دنده
spareribs U گوشت دنده
high speed U دنده سریع
french chop U گوشت دنده
stick shift U دسته دنده
gear wheel U چرخ دنده
cog [cogwheel] U چرخ دنده
gearwheel U چرخ دنده
ratchet U دنده جغجغه ای
cogged wheels U چرخ دنده ها
cogwheel U چرخ دنده
cogged wheel U چرخ دنده
gear cutter U دنده تراش
gear level U دسته دنده
cog wheels U چرخ دنده ها
cogwheels U چرخ دنده ها
gearwheels U چرخ دنده ها
cramwheel U دنده کرامویل
gears U چرخ دنده
low gear U دنده کندکن
gearbox U جعبه دنده
gearing U جعبه دنده
geared U جعبه دنده
gearboxes U جعبه دنده
drive mechanism U جعبه دنده
gears U جعبه دنده
dependum angle U زاویه ته دنده
geared U چرخ دنده
external thread U دنده خارجی
laticostate U دنده پهن
gear U جعبه دنده
jackshaft U دنده عقب
jackshaft U دنده دو در اتومبیل
cramwheel U دنده مخروطی
cross-rib U دنده ی قوس
starter gear ring U چرخ دنده استارتر
compasition gear U چرخ دنده مرکب
four gear drive U گیربکس چهار دنده
differential gear U دنده عقب اتومبیل
gear cutting دنده تراشی [مهندسی]
steering gear U جعبه دنده فرمان
transmission grease U گریس جعبه دنده
transmission gear U چرخ دنده انتقال
tricostate U سه دندهای دارای سه دنده
controlled stick steering U دسته دنده خودکار
contact backlash U دنده کور تماس
gear assembly U مجموعه چرخ دنده ها
crown gear U چرخ دنده محدب
eight speed gear drive U گیربکس هشت دنده
gear case U پوسته جعبه دنده
gear change box U جعبه تعویض دنده
driving gear U چرخ دنده محرک
sun gear U چرخ دنده خورشیدی
step up gear U چرخ دنده افزاینده
transmission oil U روغن جعبه دنده
gear U پوشش دنده دار
precostal U واقع در پیش دنده ها
quick change gearbox U جعبه دنده نورتون
pull gear U چرخ دنده بالابر
hoisting gear U چرخ دنده بالابر
rachet U ضامن چرخ دنده
high gear U دنده قوی خودرو
spiral gear U چرخ دنده حلزونی
helical gear U چرخ دنده حلزونی
inside thread U دنده داخلی قلاویز
planetary gear U چرخ دنده سیارهای
planetary gear U جعبه دنده خورشیدی
geared U پوشش دنده دار
pair of gears U زوج چرخ دنده
gears U پوشش دنده دار
nut U چرخ دنده ساعت
magnetic gear shift U دسته دنده مغناطیسی
rib U هرچیز شبیه دنده
rib U دنده دار کردن
it serves him right U دنده اش هم نرم شود
he broke his rib or something U دنده منده اش شکست
bevel gear U چرخ دنده مخروطی
pinion U دنده هرزه گرد
pinion U چرخ دنده جناحی
reduction gear U چرخ دنده کاهنده
gear in U درگیری دو چرخ دنده
gear friction U اصطکاک چرخ دنده
riblet U انتهای دنده گوسفند
sawtooth wave U موج دنده ارهای
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com