English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 18 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cyclical U چرخی
orbicular U چرخی
orbiculate U چرخی
rotiform U چرخی
trochal U چرخی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cathedrian wheel U پنجره چرخی
gyratory U چرخی گردنده
freewheeling U آزاد چرخی
reversible wheel U چرخی که در دو جهت بگردد
to spin a wheel U چرخی را تند چرخاندن
overshot wheel U چرخی که اب از بالا ریخته انرا می گرداند
crown wheel U چرخی که دندانههای ان نسبت به سطح ان عمودباشد
undershot U درباب چرخی گفته میشود) که اب اززیرانرابگرداند
spool U چرخی که روی آن نوار یا ریبون چاپگر می چرخند
pin wheel U درساعت سازی چرخی که دندانههای استوانهای دارد
spools U چرخی که روی آن نوار یا ریبون چاپگر می چرخند
opisometer U الت پیمایش خطهای خمیده که دارای چرخی است و ان چرخ روی پیچی می غلتد
printwheel U چرخی که از چندین بازو ساخته شده باشد به هر شکل حروف در انتهای بازو قرار دارد که در چاپگر claing wheel به کار می رود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com