Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
design cycle
U
چرخه طراحی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cycle time
U
مدت چرخه زمان چرخه
frostwork
U
نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
nubus
U
NUbus به اداپتوری نیاز داردکه مخصوصا" برای گیرندههای 69 سوزنی طراحی ان طراحی شده گذر گسترشی سریع کامپیوترacintosh
computer aided design
U
طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
cads
U
طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
cad
U
طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
reverses
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversing
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
nsfnet
U
یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
computer aided design and drafting
U
طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
tricyclic
U
سه چرخه
rotation
U
چرخه
cyclones
U
چرخه
cyclone
U
چرخه
monocyle
U
یک چرخه
monocycle
U
یک چرخه
cycle
U
چرخه
cycled
U
چرخه
cycles
U
چرخه
trike
U
سه چرخه
tricycles
U
سه چرخه
velocipede
U
سه چرخه
tricycle
U
سه چرخه
water cycle
U
چرخه اب
hydrologic cycle
U
چرخه اب
duty cycle
U
چرخه کار
display cycle
U
چرخه نمایش
kilocycle
U
هزار چرخه
cycles per second
U
چرخه در ثانیه
cycle time
U
مدت چرخه
cycle stealing
U
مدت چرخه
cycles
U
چرخه زدن
cycles
U
چرخ چرخه
four cycle
U
چهار چرخه
hertz
U
چرخه در ثانیه
fetch cycle
U
چرخه واکشی
execution cycle
U
چرخه اجرا
execute cycle
U
چرخه اجرا
hz
U
چرخه درثانیه
cycled
U
چرخه زدن
cycle stealing
U
چرخه دزدی
cycling
U
چرخه زنی
memory cycle
U
چرخه حافظه
machine cycle
U
چرخه ماشین
magnetic whirl
U
چرخه مغناطیسی
megacycle
U
مگا چرخه
major cycle
U
چرخه بزرگ
major cycle
U
بزرگ چرخه
activity cycle
U
چرخه فعالیت
biorhythm
U
چرخه زیستی
life-cycles
U
چرخه زندگی
life cycle
U
چرخه دوام
megacycle
U
میلیون چرخه
circulation of a vector
U
چرخه بردار
cyclone
U
چرخه باد
carnot cycle
U
چرخه کارنو
cyclones
U
چرخه باد
minor cycle
U
چرخه خرد
minor cycle
U
خرد چرخه
cardiac cycle
U
چرخه قلبی
menstrual cycle
U
چرخه قاعدگی
life-cycle
U
چرخه زندگی
instruction cycle
U
چرخه دستورالعمل
cycled
U
چرخ چرخه
search cycle
U
چرخه جستجو
six by six
U
ماشین شش چرخه
pedicab
U
سه چرخه پایی
storage cycle
U
چرخه انباره
handlebar
U
دسته دو چرخه
tricar
U
اتومبیل سه چرخه
tropical cyclone
U
چرخه استوایی
cycle
U
چرخه زدن
cycle
U
چرخ چرخه
reset cycle
U
چرخه باز نشانی
citric acid cycle
U
چرخه سیتریک اسید
born haber cycle
U
چرخه بورن- هابر
kilomegacycle
U
هزار میلیون چرخه
kilomegacycle
U
یک بیلیون چرخه در ثانیه
toothed wheel
U
چرخه دندانه دار
six by six
U
وسیله نقلیه شش چرخه
computer processing cycle
U
چرخه پردازش کامپیوتر
gigacycle
U
هزار میلیارد چرخه
gramdfather cycle
U
چرخه پدر بزرگ
data processing cycle
U
چرخه پردازش داده
program development cycle
U
چرخه ایجاد برنامه
read restore cycle
U
چرخه خواندن و ترمیم
internal cycle time
U
زمان چرخه داخلی
read write cycle
U
چرخه خواندن و نوشتن
tarantass
U
درشکه بی فنروچهار چرخه روسی
wagonette
U
گردونه چهار چرخه یک یا چنداسبه
monorails
U
ریل واحدمخصوص حرکت ترن یک چرخه
trailer
U
یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
monorail
U
ریل واحدمخصوص حرکت ترن یک چرخه
trailers
U
یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
tumbrel or bril
U
ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
wheel
U
[همچنین علامتی در فرش چین به مفهوم چرخه زندگی]
waggonette
U
گردونه چهار چرخه که یک یاچند اسب انرا می کشد...دارد
graphic fitting
U
خط کش طراحی
ichnography
U
طراحی
drafting machine
U
خط کش طراحی
Internet
U
ل طراحی
designs
U
طراحی
architectonics
U
طراحی
IAB
U
ل طراحی
design
U
طراحی
draughtsmanship
U
طراحی
designing
U
طراحی
roughing
U
طراحی
planning
U
طراحی
sketches
U
طراحی کلیات
logical design
U
طراحی منطقی
sketch
U
طراحی کلیات
design objective
U
هدف طراحی
drawing office
U
دفتر طراحی
forms design
U
طراحی فرم ها
modular design
U
طراحی پیمانهای
design automation
U
خودکاری در طراحی
computer design
U
طراحی کامپیوتری
design and construction
U
طراحی و ساخت
logic design
U
طراحی منطقی
designing
U
حیله گر طراحی
sketched
U
طراحی کلیات
system design
U
طراحی سیستم
designs
U
طراحی کردن
design aids
U
وسائل طراحی
designs
U
طراحی محصولات
environmental design
U
طراحی محیطی
design language
U
زبان طراحی
logical design
U
طراحی نطقی
design
U
طراحی کردن
design costs
U
هزینههای طراحی
design
U
طراحی محصولات
cycle stealing
U
ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
structured design
U
طراحی ساختار یافته
design automation
U
طراحی به طور خودکار
graphic arts
U
هنر طراحی ودکوراسیون
ergonomics
U
علم طراحی ماشین
graphic arts
U
هنر خط نویسی و طراحی
batik
U
طراحی روی پارچه
batiks
U
طراحی روی پارچه
landscape garden
U
طراحی فضای سبز
topology
U
طراحی ماشینهای شبکه
block design test
U
ازمون طراحی با مکعبها
centralized design
U
طراحی تمرکز یافته
planography
U
نقشه نگاری طراحی
foreground
U
بخش نوشتاری یک طراحی
redesign
U
طراحی مجدد کردن
crack stopper
U
خصوصیتی در طراحی یک ساختمان
silk
U
نخ ابریشم مخصوص طراحی
carboard architecture
U
[مدل طراحی با سطحی صاف]
ich nographic
U
وابسته به طراحی و زمینه سازی
engineering drawing
U
طراحی و نقشه کشی مهندسی
Brownian
U
[طراحی مناظر به سبک برنز]
kohs'block design test
U
ازمون طراحی با مکعبهای کوهس
drawing
U
هنر طراحی تابلو نقاشی
designs
U
مشخصاتی برای طراحی یک محصول
arras
U
نقاشی طراحی قلاب دوزی
pattern laying
U
مین گذاری طراحی شده
design
U
مشخصاتی برای طراحی یک محصول
drawings
U
هنر طراحی تابلو نقاشی
null cycle
U
زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
chips
U
طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
chip
U
طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
haute couturer
U
موسسه طراحی لباس ومد بانوان
knowledge
U
طراحی و نوشتن سیستمهای کامپیوتر خبره
damascene-work
U
[طراحی حجاری شده بر روی فلز]
prime
U
خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
primed
U
خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
cmos
U
طراحی مدار پیچیده و روشهای ساخت
primes
U
خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
bit parallel
U
طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
ichnographic
U
وابسته به طراحی یازمینه سازی طرحی
tusche
U
جوهر چاپ مخصوص طراحی و گراور سازی
modularization
U
برنامههای طراحی از مجموعه از بخشهای تابعی استاندارد
cim
U
استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت
c
U
استفاده مشابه از کامپیوتر در هر جنبه طراحی و ساخت
Community architecture
U
[جنبش مداخله در طراحی ساختمان های انگلیس]
home management software
U
برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی
Dingbat
U
نشانه . تصویر و طراحی به جای حروف است
Glasgow School
U
[نامی برای معماری ها و طراحی های همزمان در گلاسکو]
adhocism
U
[طراحی کامل و جداگانه قسمت های مختلف یک ساختمان]
networking
U
شرکت یا شخصی که در تنظیم و طراحی شبکه متخصص است
blueprint
U
کپی از مجموعه اصلی خصوصیات یا طراحی ها به شکل گرافیکی
generations
U
مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
BSI
U
سازمانی که طراحی و کنترل استانداردهای انگلیس را برعهده دارد
blueprints
U
کپی از مجموعه اصلی خصوصیات یا طراحی ها به شکل گرافیکی
generation
U
مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
algorithmic language
U
یک زبان که برای بیان الگوریتم ها طراحی شده است
programmer
U
شخصی که قادر به طراحی و نوشتن برنامه کاری است
programmers
U
شخصی که قادر به طراحی و نوشتن برنامه کاری است
architecture
U
طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان
logical
U
خطا در طراحی برنامه که باعث جهش یا عملیات نادرست شود
metal oxide semiconductor
U
طراحی مدار مجتمع و روش ساخت با استفاده جفت تراتریستورهای p و n
onion skin architecture
U
طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
British Standards Institute
U
سازمان انگلیسی که طراحی و امنیت استاندارهای انگلیس را بررسی میکند
scalar
U
پردازنده طراحی شده برای پردازش سریع روی مقادیراسکالر
cadd
U
Drafting and AidedDesign Computer طراحی ونقشه کشی به کمک کامپیوتر
jobs
U
ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com