Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
switchback
U
چرخش سریع 081 درجه
switchbacks
U
چرخش سریع 081 درجه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hard starboard
U
ناو رابا چرخش سریع بسمت پاشنه بگردانید
flicked
U
ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم
flick
U
ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم
flicking
U
ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم
flicks
U
ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم
rotation by ...
U
گردش
[چرخش]
به مقدار ...
[ درجه دما یا زاویه]
three sisty
U
چرخش کامل 063 درجه بدن موج سوار
rollover
U
استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
waltz three
U
سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
marine express
U
کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
dma
U
اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود
dma
U
CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود
beam attack
U
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
snap pass
U
پاس سریع با پیچش سریع مچ
shoulder patch
U
درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator
U
صفحه مدرج درجه طبلک درجه
single action
U
یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
sighting bar
U
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
superelevation
U
درجه ارتفاع درجه بلندی
third-class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
third class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
speediness
U
سریع السیر سریع
speedy
U
سریع السیر سریع
sighting leaf
U
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
brevet
U
درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
division police petty officer
U
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
master at arms
U
درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
wheel
U
چرخش
spins
U
چرخش
troll
U
چرخش
trolls
U
چرخش
wheels
U
چرخش
head rolling
U
سر چرخش
revolution
U
چرخش
levorotation
U
چرخش به چپ
swirls
U
چرخش
spin
U
چرخش
swirling
U
چرخش
wheeling
U
چرخش
swirl
U
چرخش
swirled
U
چرخش
rotation
U
چرخش
turn
U
چرخش
turns
U
چرخش
wrench
U
چرخش
wrenched
U
چرخش
whirling
U
چرخش
circulation
U
چرخش
circulations
U
چرخش
whirlpools
U
چرخش اب
whirls
U
چرخش
volte-face
U
چرخش
gyrations
U
چرخش
gyration
U
چرخش
whirlpool
U
چرخش اب
volte face
U
چرخش
whirl
U
چرخش
twirl
U
چرخش
twirled
U
چرخش
twirling
U
چرخش
twirls
U
چرخش
wrenches
U
چرخش
revolutions
U
چرخش
rotational
U
چرخش
whirled
U
چرخش
turning points
U
نقطه چرخش
speed of rotation
U
چرخش بر دقیقه
rotational speed
U
چرخش بر دقیقه
turning point
U
نقطه چرخش
upturn
U
چرخش ببالا
turn table
U
میز چرخش
kick turn
U
نیم چرخش
disrotatory motion
U
چرخش ناهمسو
wrest
U
چرخش پیچش
vertical scrolling
U
چرخش عمودی
wresting
U
چرخش پیچش
wrests
U
چرخش پیچش
rev
U
چرخش بر دقیقه
number of revolutions
U
چرخش بر دقیقه
cyclostat
U
دستگاه چرخش
compass swing
U
چرخش خط محوری
body english
U
چرخش بی اختیار
high spin
U
چرخش زیاد
varimax rotation
U
چرخش واریماکس
upward rotation
U
چرخش رو به بالا
upright spin
U
چرخش ایستاده
gyoradius
U
شعاع چرخش
turnabout
U
چرخش به یک طرف
radius of gyration
U
شعاع چرخش
concentricity
U
دقت چرخش
universal
U
با چرخش ازاد
axis of rotation
U
محور چرخش
wrested
U
چرخش پیچش
angle of rotation
U
زاویه چرخش
williamson turn
U
چرخش ویلیامسون
conrotatory motion
U
چرخش همسو
forward dive
U
شیرجه رو به اب با چرخش
fractional turn
U
چرخش کسری
rpm
U
چرخش بر دقیقه
free rotation
U
چرخش ازاد
revs per minute
U
چرخش بر دقیقه
revolutions per minute
U
چرخش بر دقیقه
turnabouts
U
چرخش به یک طرف
twist
U
چرخش بدن
rolled
U
چرخش گردش
pivot point
U
مرکز چرخش
pick and roll
U
ایجاد سد و چرخش
orthogonal rotation
U
چرخش عمودی
roll
U
چرخش گردش
pivoting
U
قابل چرخش
helicopters
U
چرخش در هوا
optical rotation
U
چرخش نوری
rotation
U
مقدار چرخش یک شی
helicopter
U
چرخش در هوا
rotatable
U
چرخش پذیر
rotational post
U
شغل در چرخش
pivot ship
U
ناو چرخش
rotation
U
چرخش دوران
twisting
U
چرخش بدن
twists
U
چرخش بدن
improper rotation
U
چرخش نامتعارف
revolution
U
چرخش دوران
radius of giration
U
شعاع چرخش
revolutions
U
چرخش دوران
stuff
U
چرخش توپ
stuffed
U
چرخش توپ
stuffs
U
چرخش توپ
rolls
U
چرخش گردش
quartimax rotation
U
چرخش کوارتیماکس
proper rotation
U
چرخش متعارف
spins
U
چرخش به سرعت
rotational speed
U
سرعت چرخش
magnetic ritation
U
چرخش مغناطیسی
chase
U
پایه چرخش
chases
U
پایه چرخش
chasing
U
پایه چرخش
specific rotation
U
چرخش ویژه
topspin
U
چرخش توپ
tumble
U
چرخش اشفتگی
tumbled
U
چرخش اشفتگی
molecular rotation
U
چرخش مولکولی
tumbles
U
چرخش اشفتگی
trepan
U
چرخش انحراف
spin
U
چرخش توپ
spin
U
چرخش به سرعت
sidespin
U
چرخش توپ
oblique rotation
U
چرخش مایل
spins
U
چرخش توپ
turn-offs
U
محل چرخش
sidespin
U
چرخش بیک سو
turn off
U
محل چرخش
chased
U
پایه چرخش
sidespin
U
چرخش انحرافی
turn-off
U
محل چرخش
dorro yoop chagi
U
ضربه پا به بغل با چرخش
half circle
U
چرخش نمیدایره ژیمناست
spinning
U
چرخش
[گردش]
[دوران ]
gyrostatics
U
مبحث چرخش اجسام
rolls
U
چرخش توپ والیبال
pivot
U
چرخش حول یک محور
pivoted
U
چرخش حول یک محور
pivots
U
چرخش حول یک محور
caracole
U
نیم چرخش اسب
roll
U
چرخش توپ والیبال
counter rotate
U
چرخش بالاتنه در پیچ
rolled
U
چرخش توپ والیبال
spindling
U
چرخش دیسک دستی
flow process
U
جریان چرخش کار
rotational reflection axis
U
محور چرخش انعکاس
full
U
چرخش با پشتک کامل
period of roll
U
زمان تناوب چرخش
optical rotatory power
U
قدرت چرخش نوری
optical rotatory dispersion
U
پاشندگی چرخش نوری
oblimax rotation
U
چرخش مایل بیشینه
mutarotation
U
تغییر چرخش نوری
turning circle
U
دایره چرخش ناو
jet turn
U
چرخش موازی اسکی ها
oblimin rotation
U
چرخش مایل کمینه
hindered rotation
U
چرخش ممانعت شده
fullest
U
چرخش با پشتک کامل
turning point
U
نقطه لولای چرخش
hindered rotation
U
چرخش غیر ازاد
pinwheel
U
چرخش از پهلو بدوربارفیکس
pivot point
U
نقطه چرخش ناو
evolution
U
چرخش حرکت دورانی
hinges
U
لولا چرخش لولایی
hinge
U
لولا چرخش لولایی
turning points
U
نقطه لولای چرخش
vertigo
U
دوار سر چرخش بدور
type face
U
نوع چرخش یکان
flick serve
U
سرو تند و کوتاه با چرخش مچ
swirling
U
گشتن باعث چرخش شدن
swirls
U
گشتن باعث چرخش شدن
lurch
U
چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
swirled
U
گشتن باعث چرخش شدن
whirled
U
چرخش یا دوران جریان سیال
coriolis effect
U
اثرنیروی حاصله از چرخش زمین
undercut
U
ضربه قوسدار با چرخش بعقب
looped
U
چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
working ball
U
گوی با سرعت و چرخش کافی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com