English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
circulate U چرخش در یک دایره و بازگشت به محل اول
circulated U چرخش در یک دایره و بازگشت به محل اول
circulates U چرخش در یک دایره و بازگشت به محل اول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
turning circle U دایره چرخش ناو
wingover U مانور بانیم چرخش یا نیم دایره
countered U چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
counter U چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
countering U چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
boeckl U پرش از لبه داخلی اسکیت با5/1 چرخش و بازگشت روی لبه خارجی همان اسکیت
epicycloid U منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
quadrant U ربع دایره یک چهارم طول قوس دایره
waltz three U سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
epicycle U دایرهای که مرکزش روی محیط دایره بزرگتری است ودر مدار دایره بزرگتری حرکت میکند
single action U یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
quadrant U ربع دایره ربع محیط دایره
returning U بازگشت
reversion U بازگشت
returns U بازگشت
recursion U بازگشت
relapsed U بازگشت
hark back U بازگشت
return U بازگشت
flyback U بازگشت
returned U بازگشت
regression U بازگشت
recesses U بازگشت
recession U بازگشت
recessions U بازگشت
recess U بازگشت
adverence U بازگشت
recovery U بازگشت
recoveries U بازگشت
relapsing U بازگشت
relapses U بازگشت
relapse U بازگشت
repatriates U بازگشت به وطن
repatriated U بازگشت به وطن
irreversible U بازگشت ناپذیر
returnee U بازگشت کننده
come back U بازگشت بازیگر
repatriate U بازگشت به وطن
returnees U بازگشت کننده
cr U بازگشت نورد
electron recoil U بازگشت الکترون
cannot U بازگشت شود به کن
chare U کردن بازگشت
carriage return U بازگشت نورد
references U بازگشت مرجع
returning U اعاده بازگشت
char U کردن بازگشت
returned U اعاده بازگشت
charring U کردن بازگشت
chars U کردن بازگشت
repatriating U بازگشت به وطن
returns U اعاده بازگشت
return U اعاده بازگشت
regression U بازگشت به گذشته
come around U بازگشت کردن به
return key کلید بازگشت
homing pigeon U بازگشت کبوتر
recursivity U خاصیت بازگشت
reentry point U نقطه بازگشت
rz U بازگشت به صفر
return account U حساب بازگشت
return address U نشانی بازگشت
return to zero U با بازگشت به صفر
return to zero U بازگشت به صفر
retrace interval U دوره بازگشت
retrace period U دوره بازگشت
retrace time U دوره بازگشت
return interval U دوره بازگشت
homing pigeons U بازگشت کبوتر
repercussions U بازگشت پسزنی
reversibility U بازگشت پذیری
line of retreat U خط بازگشت یکانها
reference U بازگشت مرجع
step backwards U بازگشت [به حالت کم توسعه]
recurrent U راجعه بازگشت کننده
regress U بازگشت [به حالت کم توسعه]
reversible perspective U نمای بازگشت پذیر
refer U فرستادن بازگشت دادن
referred U فرستادن بازگشت دادن
ball return U بازگشت گوی بولینگ
refers U فرستادن بازگشت دادن
regression U بازگشت [به حالت کم توسعه]
activate U بازگشت بازیگر به زمین
activated U بازگشت بازیگر به زمین
curtain call U بازگشت هنرپیشگان به صحنه
activates U بازگشت بازیگر به زمین
activating U بازگشت بازیگر به زمین
curtain calls U بازگشت هنرپیشگان به صحنه
reversible figures U شکلهای بازگشت پذیر
recidivism U بازگشت به تکرار جنایات
recidivation U بازگشت به تکرار جنایات
payoff period U دوره بازگشت سرمایه
nrz U بدون بازگشت به صفر
flyback power supply U توان اور بازگشت
non return to zero U بدون بازگشت به صفر
payout period U دوره بازگشت سرمایه
non renewable resource U منبع بازگشت ناپذیر
references U کتاب بس خوان بازگشت
kickback power supply U توان اور بازگشت
reference U کتاب بس خوان بازگشت
irretrievable U آنچه قابل بازگشت نیست
ball retour track U مسیر بازگشت گوی بولینگ
repatriate U ترک پناهندگی سیاسی و بازگشت به وطن
repatriating U ترک پناهندگی سیاسی و بازگشت به وطن
repatriates U ترک پناهندگی سیاسی و بازگشت به وطن
repatriated U ترک پناهندگی سیاسی و بازگشت به وطن
holdup U بازگشت یا نگهداری یک مقدار یا خط ارتباطی یا بخشی از حافظه
walkabouts U بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
walkabout U بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
reconversion U هدایت مجدد بدین مسیحی بازگشت از گمراهی
return to base U بازگشت هواپیما به پایگاه به طور سالم هواپیمای بازگشتی
Jehovah's Witnesses U دستهای از مسیحیان که بحکومت خداوند و به بازگشت عیسی پس از هزار سال دیگراعتقاددارند
latency U تاخیر بین زمانی که دستور دارد کامپیوتر میشود و اجرای آن یا بازگشت نتیجه .
roundle U دایره
divisions U دایره
division U دایره
subdivision U دایره
spheres U دایره
sphere U دایره
roundel U دایره
tambourines U دایره
compass U دایره
field U دایره
rondelle U دایره
rondel U دایره
Dingbat U دایره
rhomb U دایره
departments U دایره
disk U دایره
circles U دایره
circling U دایره
circled U دایره
recurring curve U دایره
department U دایره
disks U دایره
circle U دایره
tambourine U دایره
agencies U دایره
agency U دایره
circuit U دایره
circuits U دایره
fields U دایره
fielded U دایره
half round U نیم دایره
branches U دایره قسمت
growth ring U دایره رشد
growth ring U دایره سالیانه
gyre U گردش دایره
great circle U دایره عظیمه
equinoctial colure U دایره اعتدال
encyclopaedia U دایره المعارف
ecliptic U دایره البروج
eclipic U دایره البروج
circlets U دایره کوچک
hemicycle U نیم دایره
circlet U دایره کوچک
north circle U دایره شمالگان
mohr's circle U دایره مور
mohr's circle U دایره موهر
tambourine U دایره زنگی
diameters U قطر دایره
tambourines U دایره زنگی
hour circle U دایره ساعتی
branch U دایره قسمت
orbicularly U دایره وار
discobolus U دایره انداز
diffusion circle U دایره پخش
radius U شعاع دایره
absolutes U دایره نامحدود
absolute U دایره نامحدود
meridians U دایره نیمروز
timbre U دایره زنگی
circling U محیط دایره
circles U محیط دایره
circled U محیط دایره
meridians U دایره طول
meridian U دایره نیمروز
circle U محیط دایره
encyclopedic U دایره المعارفی
Equator U دایره استوا
diameter U قطر دایره
diallist U دایره ساز
cyclometer U دایره سنج
cycloidal U وابسته به دایره
colure U دایره متقاطعه
color circle U دایره رنگها
cirque U دایره کوچک
circular arc U کمانی از دایره
center circle U دایره میانی
cash office U دایره صندوق
sector U قطاع دایره
sectors U قطاع دایره
azimuth circle U دایره سمتیه
adjutant general U دایره پرسنل
meridian U دایره طول
section U گروه دایره
sections U گروه دایره
lobe U دایره سازی
lobes U دایره سازی
vertical circle U دایره قائم
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com