Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
group occulating light
U
چراغ ناپیوسته گروهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
occulting light
U
چراغ ناپیوسته دریایی
batches
U
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batch
U
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
discrete
U
ناپیوسته
acondylose
U
ناپیوسته
discontinuous
U
ناپیوسته
acondylous
U
ناپیوسته
discontiguous
U
ناپیوسته
discrete variable
U
متغیر ناپیوسته
dispersed phase
U
فاز ناپیوسته
discontinuous phase
U
فاز ناپیوسته
discontinuous function
U
تابع ناپیوسته
discontinuous
U
منفصل ناپیوسته
gap grading
U
دانه بندی ناپیوسته
banged
U
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bangs
U
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banging
U
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bang
U
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
out of step
U
دو یا چند سری پالسهای دیجیتال یا سایر پدیدههای ناپیوسته با فرکانسهای یکسان که در زمانهای متفاون رخ میدهند
congregational
U
گروهی
communally
U
گروهی
communal
U
گروهی
gregarious
U
گروهی
group atmosphere
U
جو گروهی
trimerous
U
سه گروهی
tripling
U
سه گروهی
triple
U
سه گروهی
triples
U
سه گروهی
tripled
U
سه گروهی
group theory
U
نظریه گروهی
group test
U
ازمون گروهی
mass media
U
رسانههای گروهی
one shot lubrication
U
روغنکاری گروهی
group structure
U
ساخت گروهی
esprit de corps
U
روح گروهی
group velocity
U
سرعت گروهی
proximate analysis
U
تجزیه گروهی
team game
U
بازی گروهی
sociogram
U
نگاره گروهی
quadrilles
U
رقص گروهی
mameluke
U
عضو گروهی
quadrille
U
رقص گروهی
team teaching
U
تدریس گروهی
syntality
U
شخصیت گروهی
intergroup
U
میان گروهی
groupware
U
ابزار گروهی
group selector
U
سلکتور گروهی
bulk properties
U
خواص گروهی
group consciousness
U
اگاهی گروهی
media
U
رسانههای گروهی
Republican
U
جمهوری گروهی
Republicans
U
جمهوری گروهی
group acceptance
U
پذیرش گروهی
gang punch
U
منگنه گروهی
gang switch
U
کلید گروهی
espirit de corps
U
روحیه گروهی
batch quantity
U
کمیت گروهی
collective protection
U
حفافت گروهی
clustered devices
U
دستگاههای گروهی
deck switch
U
کلید گروهی
group contagion
U
سرایت گروهی
group discussion
U
بحث گروهی
group drive
U
محرکه گروهی
group factors
U
عاملهای گروهی
group printing
U
چاپ گروهی
group pressure
U
فشار گروهی
group norms
U
هنجارهای گروهی
group membership
U
عضویت گروهی
group interview
U
مصاحبه گروهی
group frequency
U
بسامد گروهی
corporations
U
گروهی از مردم
corporation
U
گروهی از مردم
group dynamics
U
پویش گروهی
marathon
U
جلسه گروهی طولانی
group teaming
U
ریخته گری گروهی
broadside messing
U
ناهار خوری گروهی
ring
[algebraic structure]
U
حلقه گروهی
[ریاضی]
synecology
U
بوم شناسی گروهی
cluster controller
U
کنترل کننده گروهی
bursts
U
گروهی از خطاهای پیاپی .
burst
U
گروهی از خطاهای پیاپی .
between group variance
U
پراکنش میان گروهی
directive group therapy
U
درمان رهنمودی گروهی
marathons
U
جلسه گروهی طولانی
group identification
U
همانند سازی گروهی
activity group therapy
U
درمان با فعالیت گروهی
group casting
U
ریخته گری گروهی
particular baptists
U
گروهی از تعمید کنندگان
within group variance
U
پراکنش درون گروهی
gang milling cutter
U
دستگاه فرز گروهی
poisson distribution
U
این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
synecologic
U
وابسته به بوم شناسی گروهی
storage pool
U
گروهی از دستگاههای ذخیره مشابه
ochlocracy
U
حکومت عامه یا گروهی ازمردم
group rendezvous
U
نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
group teaming plate
U
صفحه ریخته گری گروهی
cursors
U
گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر
gulps
U
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
gulping
U
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
bands
U
گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی
band
U
گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی
gulped
U
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
gulp
U
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
retreat
U
انزوا
[گروهی برای مدتی]
to be the odd one out
<idiom>
U
نامشابه
[دیگران در گروهی]
بودن
bytes
U
گروهی از بیتها یا ارقام باینری
byte
U
گروهی از بیتها یا ارقام باینری
cursor
U
گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر
tetraspore
U
گروهی متشکل ازچهار هاگ
lashkar
U
گروهی از قبایل هندی که مسلح باشند
retreat
U
گوشه نشینی
[گروهی برای مدتی]
terman group test of mental ability
آزمون گروهی توانایی ذهنی ترمن
be a fifth wheel
<idiom>
U
آدم اضافی یا زاید
[در گروهی از آدمها]
eminence
U
پر مقام
[بالا رتبه]
در گروهی یا پیشه ای
package
U
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
packaged
U
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
packages
U
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
to wriggle one's way
U
بزحمت ازمیان گروهی بیرون امدن
media hype
U
تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی
fox-hunting
U
شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
media circus
U
تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی
batch processing
U
سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
do one's bit (part)
<idiom>
U
کار گروهی بنا به مقدار وقت واستعداد
batch
U
گروهی از موضوعات که در یک زمان ایجاد شده اند
batches
U
گروهی از موضوعات که در یک زمان ایجاد شده اند
fox hunting
شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
odd man out
<idiom>
U
آدم
[چیز]
اضافه یا زاید
[در گروهی از آدمها]
buzzword
U
کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است
octet
U
گروهی از هشت بیت که به صورت یک واحد باشند
to handle something
U
چیزی را تحت کنترل آوردن
[وضعیتی یا گروهی از مردم]
gulps
U
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
gulping
U
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
gulped
U
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
radical economists
U
منظور گروهی ازاقتصاددانان کلاسیک مانندمالتوس و مارکس میباشد
gulp
U
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
cpu
U
گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند
nightlight
U
چراغ کم سو
lamps
U
چراغ
nightlights
U
چراغ کم سو
lamp
چراغ
overtaking light
U
چراغ
white steaming light
U
چراغ
lampad
U
چراغ
lampers
U
چراغ
lamplighter
U
چراغ چی
contact party
U
گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود
colony
U
موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم
[مانند زندان]
to call the roll
U
حاضر غایب کردن
[نام افراد در گروهی را بلند خواندن]
group
U
کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
groups
U
کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
dashboard light
U
چراغ داشبورد
fanal
U
چراغ گشتی
torch light
U
چراغ قوهای
dome light
U
چراغ برجک
electric bulb
U
چراغ برق
electric torch
U
چراغ قوهای
electric lamp
U
چراغ برق
fixed light
U
چراغ ثابت
flash light
U
چراغ قوه
gaslight
U
چراغ گاز
gas flame
U
چراغ گازی
dim light
U
چراغ جنگی
flashing light
U
چراغ چشمک زن
portable lamp
U
چراغ سیار
stop light
U
چراغ ترمز
come-on
U
چراغ زدن
pocket lamp
U
چراغ قوه
come-ons
U
چراغ زدن
paraffin oil
U
نفت چراغ
lampshade
U
گنبدهی چراغ
lampshades
U
گنبدهی چراغ
leading light
U
چشم و چراغ
occulting light
U
چراغ ممتد
miner's lamp
U
چراغ معدن
mantle lamp
U
چراغ توری
portable lamp
U
چراغ گردان
portable standard
U
چراغ مطالعه
traffic signal
U
چراغ راهنمایی
stop lamp
U
چراغ ترمز
stereopticon
U
چراغ عکس
standing light
U
چراغ پلیسی
standing light
U
چراغ ثابت
safety lamp
U
چراغ ایمنی
safety lamp
U
چراغ اطمینان
warning light
U
چراغ خطر
portable standard
U
چراغ ایستا
mantle burner
U
چراغ توری
lucernal
U
چراغ دار
light list
U
چراغ نامه
kerosine
U
نفت چراغ
indicating lamp
U
چراغ راهنما
incandescent mantle
U
توری چراغ
head lamp
U
چراغ پیشانی
nightlights
U
چراغ خواب
light
U
چراغ برق
indicator
U
چراغ راهنما
pressure lamp
U
چراغ تلمبهای
kerosone
U
نفت چراغ
light line
U
خط چراغ جنگی
light house
U
چراغ دریایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com