Perdic | چراغ جلو ماشین | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 207 (15 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	headlight U	چراغ جلو ماشین
	headlights U	چراغ جلو ماشین
	head light U	چراغ جلو ماشین

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	lighting U	چراغ بندی ماشین
	tail light U	چراغ عقب ماشین
	tail lights U	چراغ عقب ماشین
	to switch on the dipped [dimmed] headlights U	چراغ نور پایین [ماشین] را روشن کردن
Other Matches

	self binder U	ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
	universal U	نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
	The letter is well typed . U	نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
	machinists U	ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
	machinist U	ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
	cybernetics U	مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
	compensation trading U	معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
	bench lathe U	ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
	machines U	1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
	machined U	1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
	machine U	1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
	machine U	ماشین کردن با ماشین رفتن
	machined U	ماشین کردن با ماشین رفتن
	machines U	ماشین کردن با ماشین رفتن
	faxing U	مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
	faxed U	مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
	fax U	مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
	cross compiler U	کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
	faxes U	مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
	disassembler U	برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
	double column vertical boring mill U	ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
	assembles U	ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
	assembled U	ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
	assemble U	ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
	assembler U	یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
	d.c. machine U	ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
	digital computer U	ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
	automated teller machine U	ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
	the machine is in operation U	ماشین در گردش است ماشین دایر است
	nightlights U	چراغ کم سو
	overtaking light U	چراغ
	lamp	چراغ
	white steaming light U	چراغ
	lamps U	چراغ
	lamplighter U	چراغ چی
	lampers U	چراغ
	lampad U	چراغ
	nightlight U	چراغ کم سو
	alternating light U	چراغ متغیر
	spirit lamp U	چراغ الکلی
	alcohol burner U	چراغ الکلی
	flashlights U	چراغ قوه
	alcohol lamp U	چراغ الکلی
	flashlight U	چراغ قوه
	blowtorch U	چراغ جوشکاری
	blowtorches U	چراغ جوشکاری
	anchor light U	چراغ لنگر
	light bulb U	چراغ برق
	light bulbs U	چراغ برق
	lamp post U	تیر چراغ
	lamp-post U	تیر چراغ
	lamp-posts U	تیر چراغ
	blind U	چراغ چشمک زن
	aiming post light U	چراغ شاخص
	magic lantern U	چراغ عکس
	hurricane lamps U	چراغ دریایی
	beacons U	چراغ دریایی
	hurricane lamps U	چراغ بادی
	hurricane lamp U	چراغ دریایی
	beacon U	چراغ دریایی
	traffic light U	چراغ راهنمایی
	aiming light U	چراغ شاخص
	activity light U	چراغ فعالیت
	acetylene burner U	چراغ استیلنی
	traffic signal U	چراغ راهنمایی
	abat jour U	پرتوافکن چراغ
	traffic lights U	چراغ راهنمایی
	magic lanterns U	چراغ عکس
	hurricane lamp U	چراغ بادی
	blinded U	چراغ چشمک زن
	light U	چراغ راهنمایی
	limelight U	چراغ یانورقوی
	bunsen burner U	چراغ بونزن
	stoplights U	چراغ ترمز
	neon U	چراغ نئون
	stoplight U	چراغ ترمز
	spotlight U	چراغ نورافکن
	spotlighted U	چراغ نورافکن
	spotlighting U	چراغ نورافکن
	spotlights U	چراغ نورافکن
	torching U	چراغ قوه
	torches U	چراغ قوه
	lighted U	چراغ راهنمایی
	lightest U	چراغ راهنمایی
	indicator U	چراغ راهنما
	light U	چراغ برق
	torch	چراغ قوه
	torched U	چراغ قوه
	nightlights U	چراغ خواب
	nightlight U	چراغ خواب
	leading lights U	چشم و چراغ
	lantern U	چراغ دریایی
	lantern U	چراغ توری
	lanterns U	چراغ بادی
	lanterns U	چراغ دریایی
	lanterns U	چراغ توری
	mantle U	توری چراغ
	gas light U	چراغ گازی
	gas lights U	چراغ گازی
	lantern U	چراغ بادی
	warning light U	چراغ خطر
	leading light U	چشم و چراغ
	lampshades U	گنبدهی چراغ
	lampshade U	گنبدهی چراغ
	come-ons U	چراغ زدن
	come-on U	چراغ زدن
	kerosene U	نفت چراغ
	lamplight U	روشنائی چراغ
	lamp	لامپ چراغ
	lamps U	لامپ چراغ
	blinds U	چراغ چشمک زن
	mantles U	توری چراغ
	gas flame U	چراغ گازی
	lamp stand	چراغ دان
	electric lamp U	چراغ برق
	lampblack U	دوده چراغ
	electric bulb U	چراغ برق
	bunsen burners U	چراغ بونزن
	lampron U	چراغ موشی
	dome light U	چراغ برجک
	landing light U	چراغ فرود
	dim light U	چراغ جنگی
	light house U	چراغ دریایی
	light line U	خط چراغ جنگی
	standing light U	چراغ ثابت
	light list U	چراغ نامه
	lamppost U	تیر چراغ
	lucernal U	چراغ دار
	red light U	چراغ قرمز
	kerosone U	نفت چراغ
	electric torch U	چراغ قوهای
	gaslight U	چراغ گاز
	head lamp U	چراغ پیشانی
	flashing light U	چراغ چشمک زن
	flash light U	چراغ قوه
	fixed light U	چراغ ثابت
	fanal U	چراغ گشتی
	incandescent mantle U	توری چراغ
	torch light U	چراغ قوهای
	indicating lamp U	چراغ راهنما
	kerosine U	نفت چراغ
	red light U	چراغ سمت چپ
	portable standard U	چراغ ایستا
	stop lamp U	چراغ ترمز
	miner's lamp U	چراغ معدن
	red light U	چراغ خطر
	stop light U	چراغ ترمز
	blinker U	چراغ چشمک زن
	occulting light U	چراغ ممتد
	paraffin oil U	نفت چراغ
	pressure lamp U	چراغ تلمبهای
	battle lights U	چراغ پلیس
	battle lantern U	چراغ خطرجنگی
	pocket lamp U	چراغ قوه
	battery lamp U	چراغ قوه
	portable lamp U	چراغ گردان
	riding lights U	چراغ لنگر
	portable lamp U	چراغ سیار
	portable standard U	چراغ مطالعه
	safety lamp U	چراغ اطمینان
	stereopticon U	چراغ عکس
	dashboard light U	چراغ داشبورد
	standing light U	چراغ پلیسی
	red lights U	چراغ سمت چپ
	red lights U	چراغ خطر
	mantle lamp U	چراغ توری
	red lights U	چراغ قرمز
	mantle burner U	چراغ توری
	safety lamp U	چراغ ایمنی
	portable lamp U	چراغ قابل حمل
	poles U	تیر چراغ برق
	standard lamp [British] U	چراغ پایه دار
	pole U	تیر چراغ برق
	group occulating light U	چراغ ناپیوسته گروهی
	floor lamp [American] U	چراغ پایه دار
	lucubrator U	دود چراغ خور
	globe lamp U	چراغ حباب دار
	lucubration U	دود چراغ خوری
	lamplighter U	با ان چراغ را روشن میکنند
	safelight U	چراغ تاریکخانه عکاسی
	headlights U	چراغ های جلو
	heaters U	چراغ خوراک پزی
	occulting light U	چراغ ناپیوسته دریایی
	brake lights	چراغ های ترمز
	heater U	چراغ خوراک پزی
	interrupted flashing light U	چراغ چشمک زن منقطع
	reduced lighting U	حرکت با چراغ کم نور
	range markers U	چراغ شاخص مسیر
	his hope was snuffed out U	چراغ امیدش خاموش شد
	gaselier U	چراغ گازچندشاخهای گازسوزسقفی
	taillight U	چراغ عقب اتومبیل
	bracket light U	چراغ دیوار کوب
	pilot U	پیلوت چراغ راهنما
	piloted U	پیلوت چراغ راهنما
	pilots U	پیلوت چراغ راهنما
	lamp-posts U	تیر چراغ برق
	bunsen gas burner U	چراغ گازی ازمایشگاه
	to burn the midnight oil	دود چراغ خوردن
	alternating light U	چراغ چشمک زن متغیر
	tail lamp U	چراغ عقب اتومبیل