Perdic | چاهی که دیواره ان با سنگ پوشش شده باشد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	lined well U	چاهی که دیواره ان با سنگ پوشش شده باشد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	uncased well U	چاهی که دیواره جدار ان پوشش نشده باشد
Other Matches

	dug well U	چاهی که با دست حفر شده باشد
	bored well U	چاهی که بوسیله مته حفاری شده باشد
	hot U	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
	hottest U	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
	hotter U	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
	wild pigeon U	کبوتر چاهی کفتر چاهی
	stockdove U	کبوتر چاهی
	to p off a well U	در چاهی را بستن
	phreatic U	ابزاد چاهی
	multiple well system U	سیستم چند چاهی
	bezel U	پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو
	nickel clad sheet U	ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
	driven well U	چاهی که بوسیله فروبردن لوله کنده وبا اب رسانده باشند
	dumb well U	چاهی که برای کشیدن ابهای روی زمین کنده میشود
	screening, screenings U	پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
	screened U	پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
	screens U	پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
	screen U	پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
	comparative cover U	پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
	cuticle U	پوشش مو پوشش شاخی
	a closed mouth catches no flies <proverb> U	تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
	moored mine U	مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
	guidance U	هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
	roof covering material U	مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
	parapets U	دیواره
	rim U	دیواره
	rims U	دیواره
	embankments U	دیواره
	bulwark U	دیواره سد
	bulkhead U	دیواره
	escarpments U	دیواره
	barriers U	دیواره
	barrier U	دیواره
	escarpment U	دیواره
	parapet U	دیواره
	partition U	دیواره
	partitions U	دیواره
	bulwarks U	دیواره سد
	embankment U	دیواره
	dissepiment U	دیواره
	cliffs U	دیواره
	cliff U	دیواره
	causey U	دیواره
	curtains U	دیواره
	septum U	دیواره
	bulkheads U	دیواره
	walls U	دیواره
	echal U	دیواره
	wall U	دیواره
	escutcheon U	سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
	insulated wall U	دیواره عایق
	arch-facade U	دیواره ی مشبکی
	parapet U	محجر دیواره
	bank genesis U	پیدایش دیواره
	bulkheads U	تیغه دیواره
	wing wall U	دیواره جانبی
	bulkhead U	تیغه دیواره
	bulwark U	دیواره محافظ
	banch wall U	دیواره محافظ
	banch wall U	دیواره پشتیبان
	parapets U	محجر دیواره
	bulwarks U	دیواره محافظ
	basket dam U	دیواره سبدی
	cordon U	سرپوش دیواره
	training wall U	دیواره راهنما
	approach wall U	دیواره ورودی
	snow fence U	دیواره برفگیر
	collision bulkhead U	دیواره نشکن
	collision bulkhead U	دیواره ضد تصادم
	guide wall U	دیواره راهنما
	groyne U	سد یا دیواره ساحلی
	sausage dam U	دیواره تورسنگی
	hotbeds U	بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
	hotbed U	بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
	imperfect competition U	حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
	heels U	پاشنه پی دیواره حائل یا سد
	positive cut off U	دیواره اب بند کامل
	hatch coaming U	دیواره دور دریچه
	chancel-rail U	دیواره مشبک [کلیسا]
	perforated cutoff U	دیواره نیمه تراوا
	choir-wall U	[دیواره ی جداکننده جایگاه]
	heel U	پاشنه پی دیواره حائل یا سد
	bank effect U	اثر دیواره کانال
	coaming U	دیواره دور دریچه ها
	ice foot U	دیواره یخ درنواحی شمال
	bullword U	دیواره روی پل کشتی
	levee U	دیواره ساحلی رودخانه
	kickback U	دیواره فاصله بین دو مسیربولینگ
	gunwale U	لبه بالایی دیواره قایق
	padeye U	حلقه ثابت دیواره پل ناو
	partitives U	وابسته به تیغه یا دیواره یاتفکیک
	bulkheads U	دیواره عمودی روی قایق
	petard U	خرج تخریب دیواره و پایه پل
	phlebitic U	وابسته به اماس دیواره ورید
	fireback U	دیواره عقبی کوره یابخاری
	bulkhead U	دیواره عمودی روی قایق
	ice-foot U	[دیواره یخ در کنار نواحی شمالی]
	partitive U	وابسته به تیغه یا دیواره یاتفکیک
	kickbacks U	دیواره فاصله بین دو مسیربولینگ
	tambour U	دیواره متحرک چوبی ساختن
	scabbing U	نفوذ بسکها درداخل دیواره هدف
	open back U	[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
	antisubmarine screen U	پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
	laptop U	کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
	lapheld U	کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
	scabbing U	بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
	toe U	ان قسمت از پی دیواره حائل که روی ان خاک ریزی میشود
	toes U	ان قسمت از پی دیواره حائل که روی ان خاک ریزی میشود
	integral tank U	تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
	tide mark U	علامتی که مد به هنگام پائین رفتن از خود بر دیواره یاساحل میگذارد
	wellŠsuppose it is so U	خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
	crankum U	دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
	open jet tunnel U	تونل بادی که قسما کار ان باز بوده و فاقد دیواره میباشد
	Crinkle U	دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
	crankle U	دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
	crinkum U	دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
	Zel-i Sultan vase U	طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
	karachoph design U	لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
	choire-enclosure U	[دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
	three cushion billiards U	بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
	choir-screen U	[دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
	vapor pressure U	فشار مولکولهای بخار روی دیواره فرف یا محفظه برابر فشارهای جزئی یا سهمی
	charges U	عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
	charge U	عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
	rool crush U	اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
	scupper U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	scuppered U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	scuppering U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	scuppers U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	curbed U	محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
	curbs U	محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
	curbing U	محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
	curb U	محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
	parapet U	حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
	clair-voie U	[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
	parapets U	حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
	cobb doglas production function U	ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
	lining U	پوشش
	encrustations U	پوشش
	shrouded U	پوشش
	envelopes U	پوشش
	envelope U	پوشش
	facings U	پوشش
	facing U	پوشش
	jacket U	پوشش
	coat U	پوشش
	covering U	پوشش
	encrustation U	پوشش
	coverage U	پوشش
	cladding U	پوشش
	capsule U	پوشش
	capsules U	پوشش
	casing U	پوشش
	coated U	پوشش
	coatings U	پوشش
	jackets U	پوشش
	head gear U	پوشش سر
	coats U	پوشش
	coating U	پوشش
	surfaces U	پوشش
	surfaced U	پوشش
	encrustment U	پوشش
	envelopment U	پوشش
	crustification U	پوشش
	robes U	پوشش
	shroud U	پوشش
	perianth U	پوشش گل
	hypethral U	بی پوشش
	packing U	پوشش
	revetment U	پوشش
	linings U	پوشش
	disguise U	پوشش
	disguised U	پوشش
	disguises U	پوشش
	disguising U	پوشش
	coverture U	پوشش
	cowling U	پوشش
	robe U	پوشش
	casings U	پوشش
	surface U	پوشش
	capping U	پوشش
	covers U	پوشش
	sheaths U	پوشش
	tunc U	پوشش
	mulch U	پوشش
	mulches U	پوشش
	sheath U	پوشش
	camouflaging U	پوشش
	camouflages U	پوشش
	camouflaged U	پوشش
	camouflage U	پوشش
	involucrum U	پوشش
	mask U	پوشش
	concealment U	پوشش
	masks U	پوشش
	cowls U	پوشش
	cowl U	پوشش
	reimbursements U	پوشش
	cover U	پوشش
	sheathing U	پوشش