Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 42 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
whittle
U
چاقو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
a knife
U
یک چاقو
knife edge
U
لبه چاقو
knifes
U
: چاقو کارد
stabbing
U
چاقو کشی
stabbings
U
چاقو کشی
knifing
U
چاقو کشی
I don't have a knife.
من چاقو ندارم.
whittler
U
چاقو تیز کن
stab at someone
U
چاقو کشیدن
knife rest
U
جای چاقو
knived
U
چاقو دار
knifes
U
: چاقو زدن
knifed
U
: چاقو کارد
knife-edge
U
لبه چاقو
knife-edges
U
لبه چاقو
ruffianism
U
چاقو کشی
stab
U
زخم چاقو
stabbed
U
زخم چاقو
stabs
U
زخم چاقو
knifed
U
: چاقو زدن
knife
U
: چاقو زدن
knife
U
: چاقو کارد
snickersnee
U
چاقوکشی چاقو یا شمشیربزرگ
snickorsnee
U
چاقوکشی چاقو یا شمشیربزرگ
whetstone
U
سنگ چاقو تیز کن
A sharp knife (pin , needle)
U
چاقو (سوزن ) تیر
center grinding
U
سنگ چاقو تیزکنی
jackknife
U
قلمتراش با چاقو بریدن
grind stone
U
سنگ چاقو تیزکنی
grindstone
U
سنگ چاقو تیز کنی
abrasive wheel
سنگ چاقو تیز کنی
grindstones
U
سنگ چاقو تیز کنی
cylinderical grinder
U
دستگاه چاقو تیزکنی مدور
oilstone
U
سنگ چاقو تیز کنی
knife polishing
U
[پرداخت پرزهای فرش به کمک چاقو یا تیغه تیز]
barong
U
یکنوع چاقو یا شمشیر دسته کلفت لبه تیز
buckhorn
U
استخوان گوزن که برای ساختن دسته چاقو بکارمیبرند
plantable lanceolata
U
استخوان گوزن که برای ساختن دسته چاقو بکارمی رود
bread-boards
U
تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
bread-board
U
تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
This knife is too blunt for words .
U
این چاقو ماست راهم نمی برد ( خیلی کند است )
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com